درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید سلام و احترام خدمت شما عزیزان بازدید کننده! با اظهار سپاس از بازدید تان، لطفاً برای هرچه بهتر شدن وبلاگ من، مرا از نظرات، پیشنهادات و انتقادات سالم تان بهره مند سازید. تشکر کامران kamran.8194@yahoo.com



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 47
بازدید دیروز : 14
بازدید هفته : 47
بازدید ماه : 206
بازدید کل : 248011
تعداد مطالب : 128
تعداد نظرات : 18
تعداد آنلاین : 1



امتیاز وبلاگ ها تا این لحظه

اسما خداوند متعال %

« ارسال برای دوستان »
نام شما :
ایمیل شما :
نام دوست شما:
ایمیل دوست شما:

Powered by ParsTools
لطفاً این صفحه را با دوستان تان به اشتراک بگذارید 32 کلمه

Speed test

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ این صفحه را به اشتراک بگذارید
بهارســـــــــــــــــــــــتان
علمی، فرهنگی، اسلامی، تفریحی، ورزشی
جمعه 1 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 10:22 ::  نويسنده : کامران

 

شرکت تضامنی
            شرکت های تجارتی را می توان به سه نوع قسمت کرد: نوع اول آنهایی هستند که در آنها دخالت دارد و نوع دوم شرکت هایی که اعتبار و شخصیت شرکاء در آن دخالت دارد. شرکت سهامی بارزترین آنها در نوع اول است و شرکت تضامنی کامل ترین آنها در نوع ثانی است. شرکت های سهامی و تضامنی را درست در مقابل یکدیگر قرار می دهند. در شرکت سهامی شخصیت و اعتبار شرکاء به هیچ وجه دخالتی ندارد و فقط سرمایه نقش اساسی را دارد. ولی در شرکت تضامنی اعتبار و شخصیت شرکاء بیش از هر چیز شاخص شرکت است.
طبق ماده 116 قانون تجارت شرکت های تضامنی شرکتی است که در تحت اسم مخصوص برای امور تجارتی بین دو و یا چند نفر با مسئولیت تضامنی تشکیل می شود. اگر دارائی شرکت برای تأدیه تمام قروض کافی نباشد هر یک از شرکاء مسئول پرداخت تمام قروض شرکت است- هر قراردادی که بین شرکاء برخلاف این ترتیب داده شده باشد در مقابل اشخاص ثالث کان لم یکن خواهد بود. بنابراین شرکاء شرکت مسئول پرداخت کلیه دیون و تعهدات شرکت می باشند علاوه بر آن مسئولیت تضامنی نیز دارند. یعنی در صورت کسر سرمایه ، هر یک از آنها به تنهائی در مقابل طلبکاران و اشخاص ثالث برای تأدیه تمام حقوق آنها مسئول اند. مثلاً شرکتی که بین پنج نفر با سرمایه یک میلیون ریال تشکیل شود هر گاه دو میلیون ریال قروض شود نسبت به یک میلیون ریال که علاوه بر استهلاک سرمایه بقیه طلب بستانکاران هر پنج نفر شریک متضامناً مسئول پرداخت آنند و طلبکاران می توانند به هر یک از شرکاء که خواهند با هر پنج نفر آنها متضامناً مراجعه کرده طلب خود را وصول نمایند. تعقیب یکی از شرکاء و مطالبه کلیه طلب مانع از مطالبه از دیگری نخواهد بود- البته شریکی که در چنین موقعی طلب بستانکاران را پرداخته، می تواند به یکی از شرکاء خود مراجعه و سهم زیان آنها را به تناسب سرمایه ای که در شرکت داشته اند وصول نماید.
اهمیت شرکت تضامنی به قدری است که هرگاه شرکاء به خلاف آن در شرکتنامه تراضی نمایند گرچه باطل نبوده و بین خودشان مؤثر و نافذ است ول در مقابل بستانکاران به هیچ وجه ارزشی نخواهد داشت.
مثال : هر گاه در شرکت قرار شود یکی از شرکاء از نفع و ضرر به میزان نصف سهمی که به سهم الشرکه او تعلق می گیرد استفاده نماید ، این تراضی در بین شرکاء مؤثر است ولی در مقابل طلبکاران تأثیری نداشته وبستانکاران می توانند آن را کان لم یکن دانسته و به هر یک از شرکاء که مایل باشند مراجعه نمایند .
تشکیل شرکت
شرکت تضامنی موقعی تشکیل می شود که دو امر واقع شده باشد:
   1. شرکتنامه مطابق قانون تنظیم شده باشد .
   2. تمام سرمایه نقدی تأدیه و سهم الشرکه غیر نقدی تماماً تقویم و تحویل شده باشد.
شرکت های تضامنی غالباً احتیاج به اساسنامه ندارند ولی اگر قراری بین شرکاء باشد که با تراضی قبلی بوده و محتاج به تعیین تکلیف باشد در اساسنامه قید می شود، زیرا معمولاً در شرکتنامه آن چه ذکر می شود امور اساسی شرکت است از قبیل :
   1. اسم شرکت
   2. موضوع شرکت
   3. مدت شرکت
   4. سرمایه و حصه هر یک از شرکا ء اعم از نقدی وغیر نقدی با ذکر نام شرکاء
   5. تقسیم سود و زیان
   6. مقررات راجع به فسخ شرکت و فوت شرکاء
شرکتنامه مهم ترین پایه و اساس شرکت است و مسلم است که به هیچ وجه نمی توان آن را تغییر داد مگر به رضایت تمام شرکاء. سرمایه نیز باید تماماً پرداخت شده باشد اعم از نقدی یا غیر نقدی. در تقویم سهم الشرکه غیر نقدی، در شرکت تضامنی قانون مقررات خاصی معمول نداشته ، زیرا به نحوی که دیدیم در شرکت های سهامی پس از واگذاری چیزی که در ازاء آن سهم داده می شود ، شریک تعهدی ندارد. و در شرکت های با مسئولیت محدود اگر سهم الشرکه غیرنقدی کمتر از ارزش واقعی تقویم شود شرکاء متضامناً مسئول اند. ولی در این قبیل شرکت ها ، اساس آن است که شرکاء مسئول کمبود سرمایه باشند. بنابراین قید آن در این مورد لزومی ندارد ، و اگر سهم الشرکه ، غیر نقدی یکی از شرکاء کمتر از قیمت واقعی تقویم شده باشد سایر شرکاء به ضرر خودشان اقدام کرده اند . فقط در ماده 118 به این عبارت مرقوم شده « شرکت تضامنی وقتی تشکیل می شود که تمام سرمایه نقدی تأدیه و سهم الشرکه غیر نقدی تقویم و تسلیم شده باشد».
مسلم است که سهم الشرکه غیر نقد علاوه بر آن که باید تسلیم شود تقویم آن نیز باید به تراضی تمام شرکاء به عمل آمده باشد تا میزان کل سرمایه معلوم باشند.
نام شرکت
قانون یکی از شرایط شرکت تضامنی را داشتن « اسم مخصوص » دانسته و به شرح ماده 117 قانون « در اسم شرکت تضامنی باید عبارت ( شرکت تضامنی ) و لااقل اسم یکی از شرکاء ذکر شود. در صورتی که اسم شرکت مشتمل بر اسامی تمام شرکاء نباشد باید بعد از اسم شریک یا شرکائی که ذکر شده است عبارتی از قبیل ( و شرکاء ) یا ( برادران ) قید شود».
چون شرکت دارای شخصیت حقوقی است از آن جهت باید مانند یک شخص طبیعی اسم داشته باشد و نام لااقل یک شریک در آن ذکر شده و به بقیه شرکاء اشاره شده باشد.
مانند شرکت تضامنی احمد محسنی و شرکاء – یا شرکت تضامنی برادران رفعت.
قید کلمه ( شرکت تضامنی ) از دو جهت است: یکی اینکه معرف شخصیت حقوقی شرکت بوده و آن را از شخصیت شرکائی که به نام آنها نامیده می شود متمایز نماید.
دیگر اینکه این موضوع به نفع شرکت و معرف ضمانت شرکاء می باشد.
نام شرکت همان نام تجارتی آن است ولی قابل انتقال نیست زیرا دیگری نمی تواند از عنوان آن استفاده نموده و نام و اعتبار اشخاص را برای خود نام تجارتی قرار دهد. اگر شریکی که شرکت به نام او نامیده می شود فوت نماید ویا از شرکت خارج شود مسلم است که نام او هم از شرکت حذف خواهد شد و شرکت به نام دیگران نامیده می شود.

برای مطالعه بقیه به ادامه مطلب بروید.....



ادامه مطلب ...


شنبه 27 اسفند 1390برچسب:, :: 12:24 ::  نويسنده : کامران

Advertising objective

هدفهای ( بلند مدت ) تیلیغاتی :

یک کار تخصصی و ویژه جهت ایجاد ارتباط که باید با مخاطب (( مورد هدف )) در طی یک (( دوره زمانی )) خاص انجام شود .

Advertising  specialties

هدیه های تبلیغی :

کالاهای ارزشمند که بر روی آنها نام شرکت تبلیغ کننده حک یا نوشته شده است وبه عنوان هدیه به مصرف کنند گان داده میشود .



شنبه 27 اسفند 1390برچسب:, :: 12:23 ::  نويسنده : کامران

Approach

نخستین تماس با مشتری :

مرحله ای از فروش که در آن فروشنده با خریدار روبه رو میشود و به او سلام میکند تا در سایه این ارتباط کار فروش به شیوه ای مناسب و خوب آغاز نماید .

Attitude

نگرش :

قضاوت ، احساس وگرایش پایدار و مساعد یا نا مساعد شخص نسبت به به یک شیی ، چیز یا یک اندیشه و فکر سازنده ( ایده ) .

Agent

نماینده :

یک عمده فروش که به صورت نسبتاً همیشگی نمایندگی خریداران یا فروشندگان را دارد ، تنها چند وظیفه انجام می دهد و صاحب سند یا مالک کالا نخواهد بود .

 



شنبه 27 اسفند 1390برچسب:, :: 12:21 ::  نويسنده : کامران

Alternatives evaluation

مرحله ارزیابی :

مرحله ای از فرآیند تصمیم گیری خریدار است که در آن مصرف کننده با استفاده از اطلاعات خود میکوشد محصولاتی که با نامها و نشانهای گوناگون عرضه شده اند ( ووی میتواند از میان این مجموعه یکی را انتخاب کند ) اقدام به قضاوت و ارزیابی نماید .

Advertising agency

موسسه تبلیغاتی :

سازمانی که در زمینه بازاریابی ، خدماتی را ارایه میکند و درراه برنامه ریزی ، تدارک دیدن ، اجرا و ارزیابی تمام یا بخشهایی از برنامه های تبلیغی به شرکتها کمک می نماید .



شنبه 27 اسفند 1390برچسب:, :: 12:21 ::  نويسنده : کامران

کاهيش قيمت وسطي: اصطلا حيست معمول در بورس سهام وقتي که قيم بازار اسهام تنزل ميکمند برابر به مبلغ تنزل قيمت سهام يک خريدار سهام مزيداري ميکند تا به مينوسيله قيمت وسطي هر سهم کاهش يابد.

کار انزائي: اين اصطلاح در امريکا در ظرف سال هاي فرورآمدن و به تعقيب سال 1929 استعمال ميشد. در آن هنگام حکومت بعضي اوقات به منظور ايجاد استخدام کار هاي بيهوده و غيره اقتضادي را بوجود ميآورد که منظور آن محفي تاديه مزد ايجاد توان خديد و به ينوسيله از بين بردن بيکاري بود .

کسب و کار : اين کلمه در موارد مختلف بکار بردهميشود . از نگاه اقتصاد نيز چنيدين معني ميدهد که معاني ميدهد که معاني آنرا در فارسي به اصطلا حات کسب و کر شغل موسه انتفاعي ، اقتصاد تجارتي ،داروستد ، اعتصاد خصوصي با شق انغرادي اقتصاد مملکت اغاده ميتوانيم .

کامرلزم  : يک نو شيوه مرکانتليزمي است که در اوسط قرن 18 در آلمان و اتزيش بوجود آمده نظريه اقتصادي آن روبط قريبي با مسايل و ملاحظات سياست مالي ، اداره حکومتني و تکنولوژي داشت از اينرد کامرالزم نه تنها با بهترين راه هاي کسب ثروت توسط يک دولت يکه با بهترين موارد استعمال اين ثروت نيز سروکار داشته . اما اين اصطلاح بعضي اوقات به نظريات اقتصادي نسبت داده ميشود که ماليات عامه را بحيث يک عامل رفاه ملي بيشتر از خد لزوم اهميت ميدهد.

کرايه در نت   سرمايه :  پوليکه براي استغاده از اصلاحات مربوط زمين ناريه ميشود اين يک مقهوم فرضي است زيرا اين اصطلاحات را نميتوان بطور جداگانه  از زمين مورد استفاده فرار داد.

کارتل :  يک اتحادمبني برقرار دردموسات اقتصادي آزادکه در يک يا بيشتر از يک ممللکت قرار داشته و اهداف آنرا از اين اتحاد تنظيم خريد. توليد و فرونتي اموال توسط اعضا ميباشد .

کارگر موقتي: کارگران موقتي که حق مسابقه دمدمي رادريک شرکت و عضويت دايمي را در اتحاديه کار دارد نميگيردد. دريک کارخانه محدود يکاد گران موقتي اجازه نامه از طرف اتحاد يه کار داده ميشود .

کارگران قراردادي: عمل آدن اشخاص ارازممالک ديگر حسب مواقه ي که بايد عمراي يک کارفرماي معيني کار کننده گويند.

کنترول کريدت: يک نوع سياست اقتصادي را گويند که مصرف آن توسعه يا انقباظ مقدار قروض باشد خوارين سينا ست از طرف حکومت تطبيق گردد يا توسط بانک ها با کدام ادرره مربوط دير نظر به شرايط اقتصادي وقت کريدت ممکن است توسط تقيير دادن نرخ هاي تنزيل يا بوسيله بلند بردين و يا پيکني آوردن ذخيره بانک ها يا مفرارت ديگر کنترول گردد.

کوپراتيف اعتبار يک ساززمان تعاوني که قروض کوچک به اعضاي خود جهت احتياجات شخصي شان ميدهد در اضلاح متحده امريکا اسهام چنين مولسه معمواز به پنج دالر فروخته ميشود و اعضا ميتوانند بهر تعدادي که خواسته باشنده سهم بخرند  در خواست هاي قروض از طرف يک کمته معينه مدنظر گرفته ميشود .

کرايه محل ترانزيت: آن قسمت کرايه عمل و نقل که در محل ترانزايت از درک محل محطولات ترانزيتي بوجود ميآيد .

کفايت نهايي سرمايه : نظريه ايست که از طرف اقتصاد  دانان پيروکنزاظهار اشده و عبادت از ين است وقتيکه نسيبت استهداک داده شده باشد اگر مقدار بيشتر و بيشتر آمدت وو سايل توليد تاسيس گردد نسبت حاطلات سرمايه موجود ه و جديد تنزل ميکند . اين نظريه  ازنبام نظريه نرخ متنازل تفع نيز ميگويند

کرايه معطلي : مبلغي که از طرف يک شرکت ترانسپورتي به نسبت معطل شدن موترهاي کرائي با کشتي که بيشتر از مدت معداره پس از بار خالي کردن صورت مي گيرد گرفته ميشود .

کسردالر ي : هر گاه در يک مدت معين صادرات يک مملکت به ايالات متحده امريکا يا کدام مملکت داخل حوزه دالر و دارائي هاي دالري آن کمتر از واردات آن از رتازوني با واردات دالري و ديگر به هن هاي دالر سرآن  باشد اين تغاوت را کسري دالري گويند.

کنترول اسعار :  مطلب از کنترول اسعار مقرارت حکومتي است راجع بخرايدو فروش اسعار خارجي .

کارخانه :  معمولا به معني فابريکه استفاده ميشود ولي  در اصطلاح تجارت تمعني مرکز نمايندگي تجارتي در يک کشور خارجي بکار ميرود .

کرايه مضهر : آن قسمت عايد مجموعي يک آنرا که به زمين نسبت داده ميشود مشدآ در صورت تيکه قسمتي از سرمايه گذاري يک تعدي قشکل از زمين ارزش کرايه زمين را که ظاهر ا و نعدا بدست نميايد ولي ارزش ان في امحقيقت و جود درردکرايه مفمر گويند.

کار:  يک از عوامل عمده توليد و متشطل است از اعمال خوه دماغي يا دستي که در بدل آن ممزد معاش يا حق الزحمه کسبي گرفته ميشود . در صحبت را زمره ايل اصطلاح بيشتر بيک معني محدود نر يعني تنها اعمال قوه دستي يا کار گارن دستي بطور عمومي استعمال ميگردد.

کاگر ربائي : هرا قدامي را گويند که به منظور جلب کردن کار گران از کار فرمايان ديگر بوسيله دادن مزد زياد و ياريگر منافع بعمل ميآيد  

کارخانه مختلط: کارخانه يکه بعد از انجام يک موافقه کار و ضع کار گران موجوده به مقابل عضويت در اتحاديه کار گران يا عدم عضويت در آن تغيير نمي خورد ولي اگران تازه دوآن مکلفند که عضويت اتحايه را بپذيرند

کرايه خالص: کرايه يا اجاره يکه طبق قرار داد آن مناجر مطلف به قاديه حاليات بيمه مصارف ترميم و حفاظت و معرف اصطلاحات و تغيير ات مربوط حال مودر اجازه باشد.

کارخانه آزاد: کارخانه اي که در آن کار گران را با قطع نظر از عضويت يا عدم عضويت شان در اتحاديه کار استخدام مينمايند.

کتابچه حساب پس انداز : يک کتابچه حساب که از طفر بانک به امانت گذاران داده ميشود و بردرشت و سپرده ها در آن قيد ميشود ، اين طريقه اگر چه کنون دربانک عام پس انداز رسوم است ولي در بان ک هاي تجارتي ممالک پيشرفته حالا متروک ميباشد.

کارخانه تبعيضي :  موسسه اي که ديد آن به کار گران عضو اتحاديه ها احتيازجاتي را قابل ميشودند که کار گران خارجي اتحاديه ها از آن محروم اند . مشترک کرگران مربوط اتحاديه اخرين کارگاني خوا اهند بود که از کار سبکدوش گردند يا مرروقت ضرورت  اولين کساني خواهند بود که بعد از يک دوره تعطيل کار در باده استخدام گردند .

کنترول قيمت : کنترول يا تبثيب از دن قيمت از طرف حکومت اين اصطلاح به معني  وسيع در مودر مختلف استعمال ميشود مثلا به معني تيقيني قيمت و جيره بندي در وقت جنگ يا تقيين قيمت اعضمي يا هر تدبير ديگري که حکومت (يا بعضي اوقات موسات خصوصي) جهت ذير نضوذ آوردن قيمت بکار ميبرد .

کارهاي علم المنضمه : پروژه هاي عمومي که بمنظور رفاه عامه يا تسريلات براي مردم از طرف حکومت از بورجه خود حکومت صورت ميگيرد مانند ساختني سرک ها  ،پارک ها ، پل ها و غيره

کار خان فراري : سيک موسسه انتغاعي که از يکجا بجاي ديگر انتقال مييآبد و منظور آن از اين حرکت از يک محل به محل ديگر گريز از تطبيق قوانين کارو يا ( جتناب از اني است که  کار گانش شامل اتحاديه کار نکردند )

کاردشوار به مزدکم : استخدام کار گربيک مزدکم و مجبور ساختن او به کار زياد و ساعات طولاني کار و تحت شرايط غير صحي  در انيگون ه کار معمولا مزد از روي مقدار داده ميشود

کار خانه داخل  اتحاديه : يک کار خانه يا تصدي يکه تمام کار گران آن بايد عضويت اتحاديه باشند. کاگرانيکه اعضاي اتحاديه کارگران نيستند استخدام ميشوند مشروط باين که شامل اتحاديه گردندو.

کار غير مستقيم : کاريکه بطور اخضي نقش مستقيم در ايجاد کالاها و خدمات نداشته و تنها بخشي از افزايش عمومي توليد با شد . طور مثال  ،کار کارگران ساختماني کار گران کدام ها و دغاتر و فروشندگان و غير ه .

 

کار لازم :  اصطلاحي در اقصاد مارکيسني و گوياي آن بخش از زمان کار توليد کنندگان بلاواسطه ( کار گران . دهقانان ) که براي ادرمندزيست و بازتوليد شان ضرورت داشته باشد. زمان کار بيش از اين را کار اضافي گويند ، که حاصل آن به اشکال مختلف ( مانند بيکاري  در شيوه توليد قسودالي و رزرش اضافي در شيوه توليد سرمايه ،اي )ميان ديگر طبقات اجتماعي و بخصوص طبقات حااکم . تقسيم ميشود . البته کار الازم  اندازه ثابتي نيشت و در جوامع و زمان ني ي مختلف ميتواند متفاوت باشد

کارموله : کار يکه مستقيما صرف توليد کالر يا خدمات در يک تصدي ميشود ، دين ترتيب  ،کار مولا از جمله معارمات مستقيم توليد است . بطور مثال کار گارن که در افزايش توليد است بوسيله ابزار ها و ماشين آلات روي يک محصول توليدي کار ميکنند کار مولر ار در و اقعيت عرضه مي دارند . کار مولر از کار غير موله فرق ميکنند. يعني مفايست ها يکه مستقيما در تولي کالا ها و خدمات بکار نرفته بلکه تطور مجموعي به مضاديت اي توليدي مربوط ميشوند که قابل تهيز ميباشند . اما با وجود اينگه بعضي اوقات تشخيص ميان کار موله و غير موله دشوار ميشود .

کار بضرنج: عبارت از کاريست که امادهگي و تخصص کار گر را تقاضا ميکند کار بغرنج نظر بکار ساده در يک و احد وقت ارزش بيشتر را پديد ميآورد بنابر ين يک ساعت کار بغرنج معادل چند ساعت کار ساده ميباشد  . اندازه ارزش کالايي که توسط کار بغرنج توليد شده است و با کار لازم اجتماعي معين ميشود . در شريط توليد کاراين ساهد تعويص کار بغرنج بکار ساده بصورت غير منظم در پروسه تبادله کالا ها بو جود ميآيد .

کارزنده : عبادت از مصرف نيروي نکري و جسمي يان است که براي توليد نعمات مادي از آن استفاده ميشود . در پروسه توليد هر عد روسايل توليد خرورباشد به همان بر ندازه نيروي کار زنده ضروري است ، توسط کار زنده در آن تجسم  مييآبد . کار زنده انسان در افزايش محصولات جديد رول مهم را آرا ميباشد .



شنبه 27 اسفند 1390برچسب:, :: 12:19 ::  نويسنده : کامران

فایده گرابی :

اصطلاحی فلسفی سیاسی برای بیان دکترین بنتهام وپیروانش که اصل "یشترین لذت برای بیشترین افراد" را به عنوان ضابط قضاوت در خصوصی فعالیت انسان پذیرفته بودند . بااینکه فایده گرابی تاثیر بسیاری براصلاحات انجام شده پارلمان بریتانیا در قرن نزدهم داشت . با وجود این نتوانست در قلمرو آثار اقتصادی تاثیر چندان برجای گذاشته . ازمیان طرفداران اقتصاد کلاسیک فقط جان میل وپسرش جان استوارت میل پیرو این مکتب بودند .

فاشیزم :

از نگاه اقتصاد پلانی است که توسط آن موسسات ملکیت خصوصی وتولید خصوصاٌ اموال وخدمات خفطه شده ولی تابع کنترول شدید ووسیع حکومت مخصوصاً لحاظ اداره وسرمایه گذاری ساخته میشود تحت اژیم فاشیزم کارگران نیز آزادی خود را برای چانه زدن دسته جمعی متشکل شدن از دست میدهند . چه این فعالیت ها مستقیماً زیرا کنترول دولت مییآید .

Adoption process

فرآیند پذیرش :

فرآیند ذهنی یا فکری که شخص نا گزیر است از مرحله آگاهی یافتن از یک نوآوری تا مرحله پذیرفتن نهایی طی میکند .

Automatic vending

فروش به وسیله دستگاه خود کار :

فروش از طریق ماشینهای فروشنده .

فروشی مشروط :

فروشیکه بروی این شرط صورت گرفته باشد که حق ملکیت مال وقتی به مشتری انتقال مینماید که قیمت را تادیه نماید یا شرط معیه دیگری را ایفا کند .

فروشنده طبال :

فروشنده یکه معمولا با نشان دادن نمونه ها خریدار مراجلب میکند . رو را به نسبتی فروشنده طبال گویند که برای جلب خریداری وافزودن فروش خود طوری صدا میزند که قطاره چی یا طبال بازدن طبل همه را بخود متوجه میسازد .

فروش اجباری :

فروشیکه در اثر اقدام یک داین لازمی میگردد . مثلاً اگرمدیون را بگوید که در عوض قرض خود مرهونه رو را خواهد گرفت درینصورت مدیون ( قرضدار ) مجبور شده و مال گروی را بفروش میرساند .

فروش تامینی :

یک طریقه فروش برای تحویل دهی در آینده است که بوسیله آن فروشندگان وپروس کنندگان خود را از خطر تنزل قیمت بازار در ظرف مدتی که ایشان یک متاع را میخرید تا وقتی که آنرا میفروشند یا پروسس میکنند حمایه مینمایند .

فروش اشتهاری :

یکنوع فروش جعلی که در آن خود فروشنده چیزی را که می فروشد خریدرای میکند این کار تشویق کردن دیگران است به خریداری اسهام موضوع بحث وحتماً بلند بردن تقاضا میباشد .

فروش مقید :

فروشی که بااین شرط صورت گرفته باشد که خریداری باید علاوه برشی که خریده بعضی اشیای دیگر را نیز بخرد .

فروشنده نهائی :

فروشندیکه متاع خود را بیک قیمت بفروشد ولی اگر این قیمت تنزیل باید از فروش خود داری نماید .

قرار مغزها :

مهاجرت افراد ماهر تحيلكرىه از كشورهاي فيقرتر به كشورهاي ثروتمند تر صورت گرفته است .

قرار سرمایه :

انتقال بزرگ پول از یک کشور به کشور دیگر به منظور مصونیت از تحولات زیانبار اقتصادی سیاسی یا نظامی میباشد .

فردیت خواهی :

از نگاه اقتصاد بهره مند بودن فردودسته افراد را از حقوق آزادی قرار داد ملکیت خصوصی نظریه اصالت فرد گویند . این اصطلاح آزادی اقتصادی وتصدی خصوصی را افاده میکند .

فساد ذاتی :

یک نقصی غیر محسوس در محمولات یک کشتی که در وقت فرستادن اموال موصوع بحث وجود داشته وقبل از رسیدن به منزل مقصود سبب خساده یا نقصان به مالک میگردد . مثلا فاسد شدن غله جات در ظرف مدت حمل ونقل آن میباشد  .

فرسایش منابع :

کاهش ارزش زمین یا دیگر منابع طبیعی در اثر استخراج معادن یا استفاده از ثروت های طبیعی ، فرسایش منابع مشابه استهلاک است . زیرا که هر دو مبینی تقلیل ارزش دارایی های ثابت اند. استهلاک مصرف کاهش کیفیت وسودمندی یک دارائی بدلیل کهنه شدن وفساد مادی بوده . در حالیکه کهنه شدن بحث کاهش کمیت ومقدار مادی یک دارایی را نشان میدهد . اگر چه هم گذاشت زمان وهم استفاده موجب استهلاک میشود ولی تقریباً درتمام موارد فرسایش منابع تحت تاثیر گذشت زمان نسبت بلکه تنها از برداشت دارایی برای استفاده اثر می پذیرد .

فقره طلا :

اصطلاحی است معمول در ایالالت متحده امریکا مقصد از آن فقره این است که دریک قرار داد تذکر یافته وپول را به حساب یک دالر داری وزن وعبار معینه تعریف میکند . اکنون محاکم امریکائی فقره طلا را در قرارداد ها منسوخ وملضی قرار داده است و .

فقره شرایط مساعد تر :

در یک قرار داد کاریکه بین کارکارفرما واتحادیه کارگران انعقاد مییآید . فقره را گویند که طبق آن اتحادیه کارگران موافقه میکند که دو کدام قرار داد آیند بارقبای کار فرمای طرف قرارداد شرایط مساعد تری را اعطا نخواهد کرد .

فقر :

فقر دارای دو مفهوم مطلق ونسبی است .

به مفهوم مطلق فقر بیانگر سطوح حداقل در آمدی انسانها است که دریک سطح خیلی پائین زندگی قرار داشته اند . به مفهوم نسبی فقر با مقایسه وضعیت گروه های مشابه سیجیده میشود . بدین اساسی هرگاه در آمد شخص پیش از حداقل معشیت رو باشد ولیکن درمقایسه با دیگر افراد جامعه در پائین ترین سطح زندگی قرارگرفته باشد فیقر محسوب میشود .

فی نفر :

از قرار یک نفر مثلا عاید ملی نفر عبارت است از مجموع عاید ملی تقسیم بر نفوس کشور میگردد .

فورمه امانت :

یک فورمه مطبوع که از طرف بانک ها به امانت گذاری داده میشود و اخیرالذکر وقتیکه مبلغی را امانت میگذارند آنرا خانه پری مینمایند دراین فورمه برای ثبت کردن مبلغ نوت ( پول کاغذی ) پول فلزی ومبلغ هر چک جای تهیه شده میباشد .

فهرست اموال :

یک فهرست ذخیره اموال که مقدار هر مال ومعمولا ارزش آنرا نیز نشان میدهد .

 



شنبه 27 اسفند 1390برچسب:, :: 12:17 ::  نويسنده : کامران

غاز :

کوچکترین واحد پول در دوره قاچاریه ومعادل یک دهم شاهی است .

عش مسكوك :

كاهش غير رسمي نسبت فلزات قیمتی ( طلا ونقره ) وافرایش مهم فلزات کم ارزش بر ( مانند مس ) در سکه های طلا ونقره در دوره ای که نظام پولی برپایه فلزات قیمتی مبتنی بود . چینین مسکوکی پولی معشوش هم نامیده میشد .

غیر اقتصادی :

هر عمل یا جریانیکه به مجموع اموال وخدمات مفید چیزی نمی افزاید یا اگر اموال یا خدمات را تولید میکند این تولید به کفایت کمتر یا تمام شد زیادتر از آنچه که نظریه معلومات فنی موجوده ممکن میباشد صورت میگیرد .

غیر مکتسب :

عموماً آن افزایش قیمت یک مملکیت را که مالک آن پیش بینی نکرده وبه هیچ وجه به کوشش ، ذکاوت یا مهارت او ارتباطی تدارد افزایش خود آمده گویند  مخصوصاٌ افزایش که در قیمت زمین در اثر زیاد شدن نفوس ، توسعه شهرها اعمار خطوط ریل وشاهره  ها ودیگر چینین اصطلاح بوجود مییآید .



شنبه 27 اسفند 1390برچسب:, :: 12:15 ::  نويسنده : کامران

عاید موجل :

عاید یکه بشکل اجاره ، کرایه ربح وسود سهام یا کدام شکل دیگر به کسی بدون زحمت اومیسر میگردد . یعنی به لیاقت زحمت وکار از هیچ ارتباطی نداشته باشد .

عامليت :

نوعي فعاليت مال كه در آن يك شركت يا شخصي مسوليت وصول طلب شركت يا شخصي دیگری را به عهده گیرد . مثلا در اقتصادی های پشرفته سرمایه داری عامل میتواند از طریق شرکت های عامل میتواند از طریق شرکت های عامل بین المللی صادر کنندگان را در برابر حساب های خریداران خارجی حفاظت کند وحتی در معاملات اسعاری به آنان خدمات و  دهنمایی های تخصص ارائه دهد .

عاید خالص :

طوریکه در محاسبه معمولاً استعمال میشود عاید خالص آنچه را گویند که از گمائی ونفع پس از وضع تمام مخارج بادر نظر گرفتن کاهش بها وخسارات احتمالی باقی می ماند . باین معنی عاید خالص مترادف نفع خالص مییآید .

عاید ملی یا در آمد ملی :

مجموع درآمد خالص که به عوامل مختلفیکه دریک ملت به تولید اجناس وخدمات درمدت معین بکار انداخته شده است . نسبت داده میشود . هرگاه ازمحصول غیر خالص ملت استهلاک اموال سرمایوی کم شود محصول خالص ملی بدست مییآید . واگر از محصول خالص ملی ( NNP ) غیر مستقیم وتادیات انتقالی موسسات را وضع کنیم عاید ملی حاصل میشود .

عایدات دولتی :

در اصطلاح تمویل عاید تمام عایدات دولت را از درک مالیات ، حقوق گمرکی وغیره گویند . بعضی علمای معتبر تمام عایدات دولت از درک فروش اسناد سهم ، زمین ودیگر ملکیت ها وحق العمل ودیگر مدارک را گویند . این اصطلاح درمورد عایدات موسسات سهامی وعایدات افراد ندرتاً بکار میرود .

عاید یا درآمد :

به اصطلاح علم اقتصاد نظریه حاصلات پولی یا دیگر منافع مادی را گویند که در اثر بکار انداختن ثروت یا از خدمات یک انسان آزاد بوجود میآید .

 

عاید مجموعی :

مجموعی منفی بعضی مخارج یک تصدی استعمال میشود امروزه صورت های نفع وضرریاصورت درآمد معمولا حسابات مخارج را به بعضی رشته های وسیع تقسیم میکند از قبل مصرف تمام شد اموال فروخته شده مخارج ومخارج عمل وغیره در چینین صورت های نفع وضرر اصطلاح عاید غیر خالص مبلغ باقی مانده راکه بعد از تفریق میشود تا بالاخره عاید خالص معلوم میشود .

عاید در اختیار شخصی :

آن مقدار عاید که بعد از تادیه مالیات شخصی ودیگر تادیات به حکومت برای مودی باقی می ماند .

عاید کمایی شده :

در آمدیکه در بدل خدمات اجرا شده یا در نیتجه تبادله کدام معامله مشابه تجارتی دیگر بدست آمده باشد .

عدد شاخص :

رقمی که تغییر بنی قیم ، مصارف یا حادثات مشابه را دریک دوره وکدام دوره دیگر که بحیث دوره اساس انتخاب گردیده نشان میدهد . دوره اساسی را معمولا برقم صد ارائه میدارند .

عدم تمرکز :

1ــ در اصطلاح صنعت تاسیس فابریکه هایکه را دور از شهر های بزرک وبطور پراگنده ازیک دیگر گویند . این سیاست ممکن است در مورد یک شرکت واحد یا اینکه دریک رشته صنعت تطبیق گردد .

2ــ در اصطلاح اداره عامه واگذاری مسولیت اجرای امور سازمان را بواحد های تابع آن گویند .

عدد شاخص اجمالی :

عدد شاخصی که بایند ترتیب سنجیده شود که مجموع ارقام قابل تطبیق بیک دوره زمان موضوع بحث را پیدا کرده وسال اساسی بگیریم وبرای هر دوره دیگر عدد دریافت شود که عین رابط ای را که مجموع ارقام سال دوم به جمله ارقام سال اساسی دارد دارا باشد .


مثال :

اقلام

                       مدت

2002                      2003

الف                                   9                               10

ب                                5                              4

ج                                7                             9

مجمع                         21                                23 ?

شاخص                          100                       109.52


اینگونه عدد شاخص گرچه از نگاه ریاضی درست میباشد ولی بنابر اینکه اهمیت بنی اشیا را نشان نداده ودر نظر نیمگیرد برای ارائه تغییرات از یک مدت تا مدت دیگر چندان قابل اعتماد نسیت مثلا درمورد مصارف زندگی احتمال دارد تحولات در عادات مصرف مردم مقادیر اشیای مصرف شده را تغیر دهد واینگونه تغیر برابر به تغیر قیم اهمیت دارد . از اینرو یک شاخص ضریب دار بهتر است .

عرضه :

یک مقدار مال اقتصادی که برای فروش در بازار موجود است . عرضه به معنی محدود آن ومقداری از مال اقتصادی است که بیک قیمت معین و در یک وقت معین برای فروش حاضر کرده میشود . این ترتیب اگر فرضاً دوصد واحد یک مال از قرار فی واحد به پنج  افغانی وصد واحد ان از قرار فی واحد به ( 4 ) افغانی پیشنهاد شود . میگویم عرضه عبارت از دوصد از قرار پنج افغانی وصد واحد از قرار (4) افغانی واحد فی واحد است . اصطلاح عرضه به معنی وسیع تری یعنی آن مقدار مال اقتصادی که به قیمت های ممکنه در یک وقت معین پیشنهاد خواهد شد نیز استعمال میگردد . عرضه باین معنی را عرضه مجموعی گویند .

عرضه غیر ارتجاعی :

عرضه ایکه در اثر صعود با نزول زیاد قیمت بسیار کم افزایش یا کاهش

مییآید .

عرضه اضافی :

وصنعتی که در یک سطح قیمت معین عرضه بیش از تقاضا باشد .

عرضه مرکب :

یک عده غیر محدود ومتنوع که هر کدام آن میتواند یک احتیاج مشخص را مرفوع سازد . مثلاً احتیاجات ترانسپورتی عموماً توسط بس تخط آهن تراموی یا کدام وسیله دیگر حمل ونقل که رضایتمند باشد .

عرضه ارتجاعی :

عرضه ای که در اثر یک تغیر جزئی در قیمت به اندازه نسبتاً زیادی کم یا زیاد میگردد .

عرضه سطح استهلاک کتلوی :

طبق نظریه دبلیو دبلیو راستو مرحله پنجم رشد ونموی اقتصادی است این مرحله ایئست که در آن عموم مردم عایدات بلند داشته وبه صرف نمودن اموال مصرفی بادوام عادت گرفته میباشد وشقوق مهم اقتصاد نیز به تولید اموال مستهلکه بادوام تمایل    اشتغال دارند . در ین مرحله سیاست های دولت متوجه افزودن وبکار بردن منابع در ساحه امن ورفاه اجتماعی میگردد .

عملیات بازار باز  :

خرید و فروش اوراق بهادار در باز بمنظور واستقرار بخشیدن کریدت در اقتصاد مملکت میباشد .

علم اقتصاد دینامیک :

در نظریات اقتصادی  آن قسمت این مباحث را گویند که تاثیر بعد زمان را بر حالات واوضاع اقتصادی مدنظر میگیرد .

علم اقتصادی موسساتی :

یک طرز مطالعه علم اقتصاد که تاثیرات محیط اجتماعی را بر رویه اقتصادی انسان تائید مینماید . مثلا تورسیتاین وبلن (1857 ــ 1829 ) ادعا میکرد که خواهش تجمع ملکیت خصوصی شاخته وبنابران در نتیجه تنازع برای بدست آوردن ملکیت ( باجنسیت وقدرت ) آن نونع رقابت را که قیم را کاسته وکیفیت امتعه را بلند میبرد تحت اشقاع قرار داده است . بعقیده وبلن این تمایل بوسیله انحصار حفظه قیمت بوسیله تحدید حجم تولید وتوسعه وتمدید کنترول توزیع در ساحه نماینده گی های عمده فروشی وپرچون فروشی تظاهر میکند .

علم صنعت :

علم صنعت ومخصوصاً تطبیق آنرا در مورد بکار بردن ماشین های عصری عوض کارگران ماهر گویند .

علم اقتصاد :

علمی که از تولید و تخصیص اجناس وخدمات برای رفع احتیاجات بشری بحیث میکند . بعضی علمای معتبر جنبه های اجتماعی چینین فعالیت ها را بیشتر تائید کرده ودر تعریف علم اقتصادی مایل جمعیت  یا حادثات اجتماعی را که در عمله کسب معاش احتوا مییآید  .

عوامل تولید :

اشیا وخدمات مختلفی را که ثروت بیشتر را متحداً تولید میکند عوامل تولید گویند . جهاد عامل تولید عبارت است از کار، سرمایه ، زمین وتصدی عام .

عقود آجله :

در اصطلاح تجارت بین المللی خرید یا فروش اسعار خارجه بر اساسی نرخی که در آینده پیش بینی میشود .

علامه ودرجه گذاشتن :

نشانی کردن اموال مستهلکه برطبق یک معیار ( سیتاندارد ) که احتمالاً از طرف یک هیات ذیصلاحیت تثبیت شده میباشد . در چینین درجه گذاری یک کلمه صرف یا عدد برای تشخیص جنسیت اندازه و یا خصوصیت میگری که برای قضاوت درباره محصول وقیمت آن لازمی باشد بکار برده میشود . این اصطلاح بمقابل درجه گذاشتن وصفی استعمال میگردد . طبق ترتیب اخیر الذگر وصف یک مال نیز نوشته میشود ولی آنرا بکدام معیار مصروف نسبت نمیدهند .

علامه تجارتی :

یک نشانی یا رمز که به منظور تشخص ومعرفی یک فروشنده با صانع مشخص استعمال میگردد . علامه تجارتی  معمولا در روی یک مال نصب یانقش شده میباشد ودر اشتهارات ومطاتب نیز استعمال میگردد .




شنبه 27 اسفند 1390برچسب:, :: 12:14 ::  نويسنده : کامران

طبقه متمولین :

1ــ ادعاهای ثابت به ملکیت های شخصی ویا ملکیت های غیر منقول

2ــ بعضی اوقات طبقات پولداریا ملاک را دریک جامعه نیز گویند .

طبیعیون :

یک دسته از فلاسفه وسیاستمدار فرانسوی که پیروی مکتب فیزیوکرات ها بودند در اوسط قرن (18) برای اولین بار به تشکل علم اقتصاد بریک اساس وسیع اقدام وازیدند به عقیده این نوسیندگان زمین مبنع ثروت بود .

طریقه استقرا :

یک طرز استدلال منطقی است که از حقایق مشاهده شده آغاز کرده وبیک تعمیم میرسد وبدین وسیله یک رابط ظاهری را بین این حقایق مشهود بر قرار میسازند . چینین یک تعمیم قرض یا فرضیه نامیده میشود اگر این قرض مکرراً بوسیله معین طرز استدلال ثابت شد ( نظریه ) یا ( تسوری ) گفته میشود . فایده طریقه استقرار منحصر ومربوط است به حجت مشاهدات اساسی . این طریقه اگر بدرستی بکاربرده شود از لحاظ تحقیق علمی اهمیت بارزی دارد بعضی اوقات این طریقه را طریقه واقع بینی مینامند .

طریقه تحلیل :

یک نوع استدلال منطقی است که از یک قضیه عموماً صیحح قبول میشود آغاز کرده وبیک یا بیشتر نتایج مبنی بر چینین قضیه می رسد .

این طریقه مورد استعمال مکتب کلاسک بود وبعداً از طرق مکتب تاریخی مورد اعتراض واقع شد فایده این طریقه وابسته به حجت واعتبار قرضه های اساسی آن است . ولی دیده شده که این قرضه ها کثیراً غلط بوده البته وقتی درست از آن کارگرفته شود در تدقیقات علمی مقام بازاری دارد .

طرح عمرانی :

یک رشته فعالیت های مشخص ومرتبط بایکدیگر که براساسی مطالعات وتحقیقات فنی واقتصادی اجتماعی برای رسیدن به اهداف پلانگذاری احیای مجدد که طی دوره های معین انجام گیرد . طرح های عمرانی به سه نوع ذیل تقسیم بندی میشود .

1ــ طرح های عمرانی انتفاعی که طی مدتی معین پس از بهره برداری ، علاوه بر تامئین مصارفات جاری واستهلاک سرمایوی ، سودی را نیز عاید دولت میسازد .

2ــ طرح های عمرانی غیر انتفاعی که به عوض کسب سود ، نظربه اجرای پلانگذاری های رفاه اجتماعی زیر بنایی فرهنگی وغیره را دارا میباشد .

3ــ طرح های عمرانی مطالعاتیکه موضوع آن تحقیق درباره موضوعات خاص میباشد .

طلای مختص :

طلا مال بانک در مرکزی یک مملکت بوده ودر بانک مرکزی مملکت دیگری ذخیره میشود . این طلا جز ذخایر پولی مملکتی که در آن ذخیره شده گفته نمیشود بلکه اختیار نهائی آن دردست بانک مرکزی مالک آن میباشد .

طلای عقیم :

در ایالات متحده امریکا آن مقدار طلای تازه بدست آمده را گویند که از طرف وزارت مالیه آن مملکت دریک صندوق پولی غیر فعال گذاشته میشود . هر وقتیکه این طلا در بانک های فدرال ریزرو بشکل نوت های داری پشتوانه طلا گذاشته شود فعال یا غیر مستقیم میگردد .



شنبه 27 اسفند 1390برچسب:, :: 12:13 ::  نويسنده : کامران

صادرات :

مال التجاره که بخارج فرستاده میشود ویا فرستادن مال التجاره به مالک خارجی .

صادرات :

کالاها وخدمات تولید شده در یک کشور که در برابر کالاها و خدمات ، طلا واسعاریا به منظور برابری پرداخت قروض به کشوری دیگرداده شود طبیعی است که کشورها به تولید کالاها و خدماتی روی میآورند آنها بدلیل یافت تخصیص منابع خود میتوانند نسبی بیشترین کاریابی داشته باشند .

صادرات غیر مستقیم :

صادر کردن مال التجاره توسیله یک واسط مثل یک تاجر صادراتی بسیاری از مولدین که میخواهند محصولات خود را دربازار خارج عرضه کنند ولی توان داشتن یک سعبه صادرات را ندارند از این طریقه صادرات وایجاد بازار خارج کارمیگیرند .

صاحب درآمد سالیانه :

کسیکه یک عاید ثابت ازدرک زمین اسهام ویااسناد قرضه دارد .

صرفه خارجی :

صرفه یا فایده که بیک تصدی انتفاعی در اثر انکشاف بیرونی رخ میدهد . مثلا اگر یک موسسه تولیدی از بازار خیلی دور واقع بوده ولی در اثر احداث یک سرک جدید فاصله آن از بازار بسیارکم شود . در نیتجه از لحاظ مصارف حمل و نقل فایده میکند . مبلغی را که باین ترتیب صرفه میشود صرفه خارجی گویند .

صرفه خارجی :

پدیده ای که بیک تصدی انتفاعی در اثرانکشاف بیرونی رخ میدهد .مثلا اگر یک موسسه تولیدی از بازار خیلی دور واقع بوده ولی در اثر احداث یک سرک جدید فاصله آن از بازار بسیار کم شود . در نتیجه از لحاظ مصارف حمل ونقل فایده میکند مبلغی را که باین ترتیب صرفه میشود صرفه خارجی گویند .

صرفه جویی های رشد :

در بعضی از سطوح رشد تصدی ها واحتمال تاثیر گذاری ضرفه جویی های رشد به عنوان یک عامل مسلط افزایش مییآید . ودر مقایسه با تصدی های بدون رشد ومزایای خاصی برای آن فراهم میآورد . بناً منابع پذیرفته شده صرفه جوئی های رشد را میتوان عموماً با خصوصیات ذیل مشخص نمود : تمایل به جذب وحفظه رهبری با کیفیت تابع مستقیمی از رشد بوده. بدین ترتیب در محدوده معینی از ارزش های رشد میتواند وابستگی مستقیمی میان رشد بازدهی وسود آمدی را انتظار داشت .

صرفه جویی های تجمع :

صرفه جویی های درمصارف بدلیل نزدیکی تصدی ها ویا فعالیت های اقتصادی به یکدیگر میباشند . صرفه جویی های تجمع نمونه از صرفه جویی های خارجی است که فعالیت های اقتصادی یک تصدی برای تصدی های دیگر را فراهم میسازد .

صدور واردات :

صادر نمودن امتعه وارده طوریکه شکل ان که در وقت وارده داشت تغییر نخورده وبعد ازوقفه مختصر صورت بگیرد .
صدقه یا امدادیه :

یک امداد نقدی یا جنسی که از طرف یک اداره حکومتی بکارکردن بیکار یا به عایله ها در مواقع اضطراری داده میشود .

 

صعود ونزول :

بلند رفتن وتنزل کردن قیمت ها ویا دیگر شرایط اقتصادی را گویند



شنبه 27 اسفند 1390برچسب:, :: 12:12 ::  نويسنده : کامران

شاخص مالیات وقیمت :

شاخصیکه اثر همزمان تغییرات قیمت های پرچون فروشی ومالیات مستقیم را یکجا نشان دهد . این شاخص خعرف افزایش یا کاهش لازم دردرآمد نا خالص برای ثابت نگهداشتن سطح درآمد واقعی است .

شاخص های تولید :

شاخص های مختلفی که تولید ودیگر معکاهای مربوط آنرا اندازه میکند . مثلاً تولید اموال عده مزد بران مزد تادیه شده ظرفیت تولید فی کارگر وغیره میباشد .

شبه پول :

آن نوع دارائی که ارزش پولی آن ثابت وبه آسانی قابل تبدیل به پول باشد ولیکن نتوان آنرا مانند پول مستقیماً مصرف کرد .

شرکت سهامی با مفاد محدود :

شرکتی که تمام سرمایه سهامی آن از حیث تادیه سود سهام محدود میباشد یعنی یک خد اعظمی برای مفاد تعیین شده میباشد .

شرکت تضامنی محدود :

یک نوع شرکت تضامنی که مسوولیت شرکای غیر فعال را به اندازه سرمایه شان در تصدی محدود میسازد .

شرکت تعاونی :

معمولاً شرکتی را گویند که سرمایه سهامی نداشته واگر نفی هم کند بعد از وضع ذخیره بین مشتریان به تناسب معامله شان با شرکت توزیع میگردد . یک مثال بازار اینگونه شرکت بانک های تعاونی پس انداز میباشد .

شرکت تضامنی :

یک شکل سازمان کسب وکار که براساسی قرار دادی بین دویا بیشتر اشخاص بوجود آمده وهر یک از شرکا شخصاً مسول تمام دیون این تصدی مشترک میباشد .
شرکت تمویل شخص :

موسسه یکه کسب وکار آن قرض دادن مبالغ کوچک به نرخ نسبتاً بلند برای ضروریات شخص مردم میباشد .

شرط تجدید نظر مزد :

آن فقراه را دریک قرار داد کارگویند که مذاکره مجدد را راجع به مزد ها در صورتیکه در شرایط عمومی اقتصادی چنان تحولی که در قرار داد ذکر شده ( مانند تغییرات در شاخص سطح تمام شد زندگی یا تحولات ناشی از اصلاحات تکنولوژی ودر زمان اعتبار قرار داد واقع شود اجازه دهد .

شرکت سهامی خصوصی :

شرکت سهامی محدودی که به منظور اجرای یک فعالیت برای نفع خصوصی بوجود آمده . مفهوم این اصطلاح شامل موسسات نیمه عامه یا موسسات عامه نیز میباشد .

شرکت عام المنفعه :

یک سازمان خصوصی کسب وکار که جهت رفاه وسهولت مردم یک خدمت دارای قیمت خاص را اجرا میکند . مثلا تولید برق یا گاز اداره یک سیستم تیلفون وآبرسانی شرکت های عام المنفعه عموماً براساس یک امتیاز مبنی بر انحصار کامل یا انحصار جزئی کار میکند بنابرین ودیگر ولایل از چندین جهت تابع مقرارت حکومت میباشد .

شرایط تجارت :

شرایطی که تحت آن یک تجارت خارجی خود را انجام میدهد . در مفهوم شرایط تجارت مساعدت یا عدم  مساعدت این شرایط مخصوصاً مضمر است . در جمله عوامل که شرایط تجارت یک مدت ملت راتعیین میکند .

ماهیت وخصوصیات اقتصاد عواملی که شرایط تجارت یک ملت را تعیین میکند ماهیت وخصوصیات اقتصاد مملکت مخصوصاً اندازه اتکای آن به تجارت خارجی ، وجود یافقدان بعضی مزایا در تولید امتعه ملی الخصوص تولید امتعه صادراتی وسطح قیم بازار دنیا میباشد .

شرکت فرعی :

یک موسسه انتفاعی که عملیات آن تابع کنترول یک شرکت سهامی دیگری میباشد این نترول مهم معمولاً در اثر مالکیت یک مقدار کافی سهام سرمایه شرکت فرعی برقرار میگردد .

شریک غیر فعال :

شخصیکه دریک موسسه انتفاعی که بشکل یک شریک تضامنی تشکیل یافته شریک گردیده و حصه سرمایه خود را میدهد ولی در اداره شرکت کدام مسولیت عمده را بدوش نمگیرد .

شرکت امانت پذیر مصون :

عموماً شرکتی را گویند که یک زیر زمینی محفوظی دارد که در آن صندوق های محکم ( سیف ها ) ویا مخازن مشابه آن جهت محافظت اسناد  ، کاغذی های مهم جواهرات ودیگر اموال شخصی گرانبها جا داده میشود . در ساعات معین روز باز میشود .

شرکت سهامی نیمه عامه :

شرکت خصوصی که دریک کار دارای ماهیت عامه انتقال داشته واز روی مقرارت مربوط باید هرکس که خواسته باشد بتواند از تولیدات یا خدمات آن استفاده کند .

شرکت خیریه :

شرکتی که تنها فعالیت های خیریه یا خیر خواهانه را انجام میدهد .

شرط افزایش :

1ــ شرط یاقیدی که معمولا درهنگام کنترول عامه کرایه دریک قرار داد کرایه داخل میگردد . وبراساس آن به صاحب خانه اجاره داده میشود که تحت برخی شرایط قانونی کرایه را بیفزاید .

2ــ بصورت عمومی هر قیدی را دریک قرار داد گویند که طبق آن تصهلات در صورت وقوع باره خوادث افزوده شده میتواند .

شرط گریز :

دریک قرار داد کاربین یک موسسه ویک ویک اتحادیه کار بعضی اوقات ماده شامل میگردد مبنی براینکه در ظرف پانزده روز قبل از انفاذ یافتن مقرارت قرار داد که عضویت اتحادیه را رستلزام میکند . کارگران میتوانند از اتحادیه کار وستعفی بدهند . بعباره دیگر به مستخدمین موسسه پانزده روز وقت داده میشود که اگر خواسته باشند میتوانند از عضویت اتحادیه صرف نظر کنند .

شرکت بازرسی :

یک شرکت سهامی محدود که تعداد کافی سهام کدام شرکت سهامی محدود دیگر را بدست داشته وبنابر آن میتواند امور شرکت دومی را اداره کند . بعضی اوقات اینگونه شرکت را ( Controlling Company ) نیز گویند .

شرکت معاملات اوراق بهادار :

موسسه یکه سرمایه خود را در اوراق بهادار سرمایه گذاری میکند واین سرمایه گذاری خود برای تادیه مصرف اداری وتوزیع مفاد به سهمداران خود کار میگرد .

شرکت سهامی با مسولیت غیر محدود :

یک نوع شرکتی که به اعضای آن اسهام قابل تبادله به اندازه سرمایه گذاری شان داده میشود . این نوع شرکت گرچه شخصیت قانونی دارد ولی با شرکت سهامی با مسولیت محدود فرق های بارزی نیز دارد . اول اینکه شرکت سهامی بامسولیت نامحدود تنها توسط یک مامور مشخص خود اقامه دعوی کرده میتواند ویا مدعی علیه شده میتواند . دیگر اینکه سهمداران اینگونه شرکت دارای مسولیت نا محدود بوده وشخصاً ومشترکاً مسول قروض موسسه میباشند .

شرکت سهامی محدود غیر مذهبی :

هرشرکت سهامی محدود که محض برای فعالیت دینوی تشکیل شده باشد بنابرین هر چینین شرکتی را غیر از شرکت های دارای هدف دینی ومذهبی باین نام میتوان یاد کرد .

شرکت ها ترست :

1ــ مالیکه توسط یک شخص یا موسسه به نفع شخصی یا موسسه دیگر حفظه وصایت کرده میشود شخص یا موسسه ای را که این کار را اجرا میکند حارس ( Trustee )  نامند .

2ــ طرحی که طبق آن حق رائ اکثریت سهمداران شرکت سهامی بیک عده وکلا مسپارنده میشود که این وکلا امور مربوط شرکت را به نفع تمام سهمداران اداره مینمایند .

3ــ یک شرکت سهامی یایک اتحادیه چند شرکت سهامی که در تولید یا توزیع یک متاع یا یک خدمت قدرت کنترول انحصاری یا نیمه انحصاری آنرا بدست داشته میباشد .

شق سکتور :

یک قسمت یا جز عمده اقتصاد کشور مثلا زراعت ، تجارت وصنعت هر کدام یک شق سا سکتور است .

شمش :

طلا ، نقره یا دیگر فلزات گرانبها که نه بصورت سکه بلکه به ابعاد و حجم معکب شکل ونسبتاً بزرگ باشد . شمش طلا در پرداخت های پولی بین المللی توسط بانک های مرکزی مورد استفاده قرارمیگیرد وسنجش از پشتوانه پول رایج را تشکیل می دهد . بازار شمش همان بازار طلا است .


 



شنبه 27 اسفند 1390برچسب:, :: 12:11 ::  نويسنده : کامران

سازمان بین المللی کار :

سازمان بین المللی تشکل ازدول عضو که در 1969 طبق پیمان ورسا بنیاد گذاشته شده وسپس در 1946 بصورت یک سازمان تخصص وابسته به سازمان ملل متحد در آمد . این سازمان میکوشد تا همکاری های بين لمللي را در زمینه سیاست های مربوط به بهبود شرایط کار ، دستیائی به استخدام کامل ، گسترش تامئین اجتماعی وارتقای عمومی سطح زندگی توسعه بخشد . سازمان بین المللی کار علاوه بر فراهم آوردن سنواکسیون ها (                                ) وارائه پشنهادات در خصوصی مسائل مختلف کارگری . از تحقیقات انستیتوت بین المللی مطالعات کارگری نیز حمایت میکند و در زمینه های همچون آموزش مسلکی توسعه همکاری وکمک های فنی عرضه می دارد .

سازمان همکاری وتوسعه اقتصادی :

سازمانیکه به سال 1961 از روی اعضای اولیه وسازمان همکاری اقتصادی اروپا مطابق تقاضا وتوافقنامه 1960 پاریس تاسیس شد تاوسعت دهند وجانشین سازمان مذکور گردد . در ابتداد دولت های بنیان گذار ، کانادا ، اسپانیه وایالات متحده امریکا بودند . در شرایط معاصر علاوه برکشور های مذکور استرالیا ، اتریش ، بلژیک ، دانمارک ، فنلند ، فرانسه ، آامان ، یونان ، ایسلند ، ایرلند ، ایتالیا ، لوکزامبورک ، هالند ، زلاند جدید ، پرتگال ، جاپان ، سوئد ، سویس ، ترکیه وبرتیانیا نیز جز واعضا هستند    ویوگسلاوی نیز وعنوان یک عضو استثنائی در برخی فعالیت های معین شرکت می جوید . اهداف این سازمان عبارتند از :

1ــ تنظیم هماهنگی وپیشبرد سیاست های که برای دامن زدن به رشد اقتصادی وحفظه ثبات مالی درکشور های عضو تدوین شده اند .

2ــ توسعه بخشیدن فعالیت های اعضای دول را جهت تدارک کمک های مالی ومسلکی برای کشور های در حال توسعه وهماهنگ ساختن این اقدریات .

3ــ مشارکت در وسعت بخشیدن تجارت چند جانبه وبدون تبعض .

سازمان تجارت بین المللی :

شورای اقتصادی واجتماعی سازمان ملل متحد در 1947 برای توسعه تولید مبادله ومعرف کالاها اقدام به برگذاری یک گردهمایی تحت عنوان درکنفرانس بین المللی تجارت وتوسعه در هاوانا ( توبا ) کرد این کنفرانس منشور هاوانا راکه حاوی در پیشنهاد ذیل میباشد طرح ریزی یک سازمان تجارت بین المللی تحت سرپرستی سازمان ملل متحد و تنظیم

یک آیئین نامه اجرائی برای کشور های عضو در خصوص موافقت نامه های کالایی ، اتحادیه های گمرکی ، سوبید های صادراتی ناحیه تجارت آزاد ، سهمیه ودیگر موضوعات مربوط به بسط تجارت بین المللی هر چند پنجاه کشور براین منشور صحه گذاشته اند . لیکن آرا برای تصویب کافی نبوده ولذا طرح تشکیل یک مرجع دائمی تجارت بین المللی باقی مانده تا سال 1967 که کنفرانس سازمان ملل برای تجارت وتوسعه ( آنکستاد ) تاسیس یک سازمان جهانی تجارت را مورد توجه قرار داد . این سازمان پیشنهادی قرار بود . صرف نظر از مسله عضویت کشورها درسازمان ملل ، نمایندگی تمامی آنها را بعهده گیرد . نشتی عمومی جهت بحث درباره همه جنبه های تجارت بین المللی برپا دارد وضمنا تصمیم ها وتوصیه های مطروحه را به مرحله اجرا در آورد . لیکن این بارنیز آنکستاد خود را بمشابه سازمان وابسته به مجمع  عمومی سازمان ملل تثبیت کرده وبه همراه گات انجام اغلب وظایف مطروحه برای سازمان بین المللی پیشنهادی را بعهده گرفته بود .

ساختاربازار :

خصوصیات اساسی یک بازار که تعیین کننده رقابت بین بوده که مهم ترین این خصوصیات رامیتوان قرار ذیل توضیح نمود .

1ــ چگونگی طرز توزیع تولیدات تصدی ها .

2ــ موانع داخل شدن تقاضا و عرضه کنندگان جدید در بازار .

3ــ اندازه تفاوت میان تولیدات .

4ــ اندازه گسترش عمودی .

خصوصیات دیگری که در این قسمت مهم هستند عبارت انداز سطح سرمایه گذاری تداوم وثبات تقاضا برای کالا دربازار وچگونگی توزیع عمومی خریداران وفروشندگان در سطح کشور .

سال مالی :

هر دوازده ماه که بحیث یک دوره حسابی گرفته شود یک سال مالی ممکن است با سال تقویمی انطباق کند ویا نه کند .

بوتاژ :

درمنازعات صنعتی کارگرانی که شکایتی از کار فرما داشته باشند عمدا تولیدات را رابطی ویا غیرمثمر میسازند . این رویه کارگران را بوتاژ یا کارشکنی گویند . این رویه کارگران از صنایع کردن وقت تا خراب کردن ماشین و آلات به اشکال مختلف صورت میگیرد .

 

سپرده فرعی :

یک امانت بانکی که در اثر یک قرض از طرف بانک بیک مشتری توسط امانت گذاشتن وجوه بفرض تادیه کردن یک قرض ایجاد میشود . بعضی نوسیندگان درمفهوم این اصطلاح اماناتی راکه بفرض اداری یک قرض وجود میآید شامل نمیدانند . بانک ها میتوانند بیشتر از مبلغی که واقعا امانت گذاشته شده قرض بدهند مشروط براینکه ذخیره قانونی لازمه حفظه شده باشد .

Administered process

سیستم بازاریابی عمودی :

یک سیستم بازاریابی عمودی که در اجرای آن مرحله های متوالی تولید و توزیع هماهنگ میشوند . البته نه از مجرای مالکیت مشترک یا بستن قراردادها ، بلکه به               روش مبتنی بر بزرگی یا قدرت یکی از گروهها .

سیتم مزد تشنیه یا انتخابی :

یک طریقه سنجش مزد کارگران است درشرکت های حمل ونقل . اینطور که مزد را نهم از روی ساعات هم از روی فاصله ( میل ) می سنجند .

وبعد هر کدام که بیشتر بود کارگران مستحق همان میشوند .

سیتم امتیاز امپراطوری :

سیاست تجارت بین المللی برتانیه را گویند که طبق آن به اموال وارده ساخت امپراطوری تعضی امتیازات داده میشود . سیاست تجارت آزاد برتانیه در 1933 متروک گردیده واز آن به تعد یک سیتم تعرفه وسیع گمرکی را اتخاذ نمود وحتی درمورد برخی از اموال یک سهمیه بندی را روی کار آورد بعد از کنفرانس از تاوا که در همان سال انعقاد یافت سیتم امتیاز امپراطوری بیشتر وسعت داده شد .

یستم مزد تشویقی :

یک سیتم تادیات مزد که طبق آن درمقابل افزایش تولید در اثر فعالیت کارگران انعام نیز داده میشود .

سیتم اقتصادی وصنایع کوچک :

اقتصادیکه با نموو انکشاف شهرها در قرون ( 14 ــ و15 ) بمیان آمد و در آن عصر صنعت کاران به پیشه ها وصنایع دستی اشتغال داشتند و معمولا در خانه ها ویادوکان های چک کار میکردند تا اموال مورد احتیاج را تولید وبه بازار عرضه کنند .

سیتم جیره بندی :

هر پلان یا پروگرام وسیعی را گویند که به منظور تخصص اموال بین مستهلکین طرح وتطبیق میشود خواه تطبیق آن جنسی بررضایت مستهلکین باشد وخواه براساس قوه قانون این چینین پلانها در اوقات اشیای استهلاکی که ناشی از جنگ بایک اظطراب دیگر میباشد . کارگرفته میشود . اینگونه پروگرام ها شامل یک سیتم قدامت ها میباشد که طبیق آن اموال ضروری مخصوصا مواد خام وبعضی مصنوعات طوری توزیع میشود . که مفاد ملی یا اجتماعی را به بهترین مورد اخیر الذکر مستهلکین یکنوع توپون نیز داشته میباشند که دروقت گرفتن اشیای مورد ضرورت آن را تحویل میدهند .

سیستم زراعت وسیع مبنی برارزیابی ویردگی :

یک سیستم بهره برداری اراضی که درآن یک ملاک یا ارباب یک عده تحلامان زراعتی رادریک ساحه وسیع اراضی برای تولید یک یا دومتاع ضروری زراعتی استخدام کرده وبکار می اندازد .

سیتم دوفلزی مخلوط :

1ـ استعمال یک مخلوط فلزات قیمتی درمسکومات .

2ـ سیتم پولی راکه درآن پول کاغذی پشتوانه شمش نقره وطلا درشته وهر کدام آن به تناسب مشخص قابل بازخرید باشد سیتم دوفلزی مخلوط گویند .

سیتم بانک های مستقل :

یک سیتم بانکداری که در آن بانک های مختلف هر کدام یک موجودیت سهامی یا غیر سهامی جداگانه بوده وبه یکدیگر قانونا پیوسته نمیباشد .

سیستم تعرفه مبنی برقرارداد :

یک نظام ( سیستم ) تعرفه که مبنی برموافقات با دیگر ملل بوده بنابراین وقتیکه موافقات مربوط با ملل دیگر تغییر مییاید این تعرفه ها قابل تعدیل میباشد این یک سند گمرک است که به اموال وارده یکه دوباره صادر شدنی است  .

سیتم تعرفه مستقل :

مقعد از سیتم تعرفه مستقل آن محصولات گمرک است که نرخ های آن مخصرا توسط قانون تثبیت میگردد ( یعنی تعرفه که تماماً یا قسما مهاهدات تجارتی تعین نشده بلکه از طرف مفاحات قانونی حکومت به تنهائی ویک جانبه تعیین میگردد اینگونه تعرفه در افغانستان بنام نرخ مستقل یاد میشود .

سیستم بانکداری :

 در اصطلاح اقتصاد سیتم بانکداری عبارت است خصوصیات عمومی تشکیلات وعملیات بانک های یک ملت .

سیستم دوفلزی :

سیستم پولی که واحد پولی آن قانوناً براساسی دوفلز ( احتمالاً طلا ونقره ) تثبیت وتعریف شده باشد ودو فلز موضوع بحث از حیث وآن دارای تناسب معین به یکدیگر بوده وبه مقدار نامحدودی برای ضرب سکه پذیرفته شده وهر نوع از این دوسکه پول قانونی شناخته شده باشد .

 

سیستم نرخ های متعدد اسعار :

یک شکل کنترول اسعاراست . در این سیستم حسب قانون ارزش های مختلف ومتعدد برای پول ملی تعیین میگردد . ارزش قابل تطبیق دریک معامله مربوط به نوع متاعی است که از خارج خریده شده وبرای آن اسعار مورد ضرورت میباشد .

سیستم تعرفه گوناگون :

یک سیستم تعرفه گمرکی که برای ملل مختلف محصولات گمرکی مختلفی را تعیین میکند .

سرانه :

یک متغیر نسبت به نفوس مورد نظر گرفته شود . مثلا هرگاه متغیرهای اقتصادی مانند در آمد ملی ، تولید نا خالص ملی یا پس انداز را به مجموع نفوس یک کشور تقسیم کینم براآمد سالانه ، تولید ناخالص ملی سالانه وپس انداز سالانه دست خواهم یافت .

سرانه ( فائده )  پا سرسودائی :

درتجارت چیزی را گویند که علاوه برآن چیزیکه تبادله شده داده میشود .

سرمایه ثابت :

اموال سرمایوی که نسبتا با دوام است ( این اصطلاح بمقابل اصطلاح سرمایه متداول استعمال میشود .

سرمایه متداول  :

قسمت دارائی سیال یک سرمایه را گویند از قبیل انوانتر ( موجودی ) واسناد دریافتی  .

سرمایه فعال :

دارائی جاری منفی بدهی جاری . آن مقدار دارائی جاریکه مساوی بدیون جاری است برای پرداخت بدهی های کوتاه مدت بکار برده میشود وباقیمانده آن برای اجرای دیگر کارها استعمال میگیردد واز این رو سرمایه فعال یا جاری گفته میشود .

سرمایه مخاطره آمیز :

سرمایه یکه مصروض به مخاطرات زیاد میباشد . مثلا سرمایه که در یک کسب وکار تازه که شانس کامیابی در آن یقینی نس

سرمایه اجتماعی :

حجم مجموعی سرمایه در اقتصاد یک جامعه را گویند که این مقولا نه تنها ساختمانها ، ماشین آلات و دیگر وسایل بکار رفته در تولید کالاهای قابل فروش در بازار بلکه سرمایه های استفاده در تولید کالاها و خدمات غیر قابل فروش در بازار ( مانند مدارس ، جاده ها تجهزات نظامی ) را نیز دربر میگرد .

سرمایه انسانی :

سرمایه گذاری روی منابع انسانی جهت افزایش بهره برداری از آنها صورت گرفته که این سرمایه گذاری ها مشابهت مستقیمی میان سرمایه گذاری در منابع مادی وجود دارد . هر چند که تفاوت های نیز در این میان به چشم می خورد . مثلا آنکه سرمایه انسانی بدلیل قابل فروش نبودنش نمیتواند خصلت تضمینی داشته باشد . علاوه براین یک فرد نمیتواند مانند مالک یک سرمایه مادی به رسک سرمایه انسانی خود تنوع داده وآنرا سرتوب کند متقابلاً موارد تشابه نزدیکی نیز بین سرمایه انسانی وسرمایه مادی وجود دارد که بازار ترین آنها استهلاک هر دواست . مقوله سرمایه انسانی محور اصلی بدلیل سن وشغل ونابرابری وبیکاری افرادی ماهر وتینظیم مقرارت مسلکی توسط اتحادیه های کارگری نقش مهم داشته است .

 

سرمایه بندی مالیات اراضی :

مبلغی را که بعنوان مالیات یک قطعه زمین تادیه میشود . به نرخ موجود ، ربح به سرمایه پولی افاده کردن نتیجه یکه از چینین سنجش دست میآید مبلغی است که در صورت فروش زمین موضوع بحث از اصل ارزش سرمایوی زمین  وضع خواهد شد . مثلا اگر مالیات سالانه بریک قطعه زمین صد افغانی باشد و نرخ جاریه ربح ( 4) فیصد باشد پس سرمایه پولیکه بتواند دریک سال از قرار این نرخ ربح صد افغانی حاصل بدهد باید 2500 افغانی باشد . بنابر ین هرگاه زمین موضوع بحث به معرض فروش گذاشته شود خریدار از اصل مبلغی که حاضر است در مقابل این زمین بپردازد مبلغ 2500 افغانی را وضع خواهد کرد  .

سرمایه گذاری خالص  :

سرمایه گذاری عبارت ازجریان مصارف که صرف برای افزایش یا تشبث حجم سرمایه واقعی میشود ویا عبارت از جریان مصارف اختصاصی یافته طرح های تولید کالاهایی که قصد مصرف فوری آنها درمیان نباشد . این طرح های سرمایه گذاری ممکن است به شکل افزایش سرمایه مادی وسرمایه انسانی با موجود اعتبار باشد . سرمایه گذاری در حقیقت جریانی است که حجم آن توسط همه طرح های تعیین میشود که ارزش بازده داخلی بیشتر از ارزش بهره دارند .

سرمایه گذاری خالص :

مصارف ناخالص در تشکیل سرمایه            مقدار سرمایه لازم برای جایگزین کردن ماشین الات وتاسیات مستهلک ومتروک شده .بدین ترتیب سرمایه گذاری خالص فشاندهند ه تغییرات حجم سرمایه است . بدهی است هرگاه سرمایه گذاری جدید نتواند استهلاک را کاملا جبران کند ، سرمایه گذاری خالص منفی خواهد بود .سرمایه گذاری خالص را تشکیل سرمایه خالص نیز میگویند .

سرمایه گذاری مستقل :

آن قیسمت از سرمایه گذاری های که مجموعی که توسط عوامل اقتصادی از قبیل نرخ بهره ، نرخ تغیر فروش ، با سود آوری سرمایه تعیین نشده بلکه توسط عوامل موسوم به متغیر جدید تعیین شده بطور مثال میتوان از آن نوع سرمایه گذاری ها یا اکتشافات فنی انجام میشوند . اهمیت سرمایه گذاری مستقل در نظریه اقتصادی آن است که تغیرات آن ممکن است منجر به نوسانات اقتصادی مواج شده قسم که در کار وفعالیت های ادواری تجارتی تاثیر گذاری .

سرمایه گذاری مستقیم :

این اصطلاح بدومفهوم ذیل توضیح میگردد .

1ــ سرمایه گذاری شرکت مستقر دریک کشور در شرکت های دیگر کشور ها که ممکن است از طریق تسخیر یا تامیئن سرمایه اولیه برای شرکتی جدید با افزایش سرمایه یک شرکت موجود صورت پذیرد . سرمایه گذاری مستقیم معمولا با کنترول شرکت سرمایه گذاری وهمواره با مشارکت آن در منجمنت شرکت های فوق الذکر همراه بوده چنانچه دولت ها سرمایه گذاری مستقیم را برسرمایه گذاری از طریق خرید سهم در خارج ترصیح مید هند . زیرا سرمایه گذاری مستقیم عامل تکنولوژی را نیز به همراه دارد .

2ــ در فعالیت های بانکی بدون سود به معنای سرمایه گذاری بانک ها در جرای طرح های تولید وطرح عمرانی انتفاعی وجود داشته . که این گونه سرمایه گذاری ها با بشکل شرکت های سهامی مستقل از بانک مجاز است . وبانک میتواند پس از رسیدن طرح به مرحله بهره برداری تمام یا قسمتی از سهام خود را در شرکت برای فروش به مردم جامعه عرضه کند . این نوع فعالیت بانکی که از طریق ترکیب سرمایه صنعتی وسرمایه پولی تحقق مییآبد .

سرمایه گذاری منفی :

سرمایه گذاری منفی هنگامی صورت میگرد که اقدام و تجهزات سرمایوی مانند ماشین آلات ، ساختمان ، وسایط نقلیه وغیره به میزان استهلاک شان جایگزین نشوند ولذا سرمایه موجود تقلیل یابد . بدین ترتیب سرمایه گذاری منفی در نقطه مقابل سرمایه گذاری قرار دارد .

سرمایه گذاری ناخالص :

مجموع سرمایه گذاری های انجام شده در اقتصادکه در طی یک دوره معین صورت گرفته باشد .

سرمایه گذاری ناخالص داخلی خصوصی :

مصارف شرکت های خصوصی وافراد برای کالاهای سرمایوی از قبیل ماشین آلات وسایل نقلیه ساختمان وتاسیسات وغیره در یک دوره معین که معمولا یکساله است که ابتدا این نوع مصارف شامل سرمایه گذاری های زراعتی وصنعتی نیز میشود .

سرمایه گذاری انتقالی :

سرمایه گذاری که دارائی سرمایوی جدیدی را بوجود نمیآورد . مثلا خریداری اسناد سهم موجوده از دیگر دراندگان سهم یا قروض برای استهلاک .

سطح تعادل درآمدملی :

آن سطح در آمد ملی که هیچ گونه تمایل به تغییرات از خود نشان ندهد طوریکه اقتصاددانان بنوکلاسیک ، سطح تعادل در آمد ملی دراستخدام کامل میدانند یعنی سطح در آمد در تطابق باسطح بیکاری که در جامعه وجود دارد  میباشد .

سطح قیمت :

قیم ( معمولا قیم عمده فروشی ) یک دست منتخب امتعه نمونه دریک وقت معین که بیک رقم مرکب افاده شده باشد . این رقم مرکب را عدد شاخص میگویند .

سطح زندگی :

درجه واقعی رفاه مادی که یک شخصی یا یک جمعیت ازآن برخوردارد میباشد .

سفارش تورید :

فرمایشی است که از طرف یک خریدار بیک وارد کننده راجع به وارد کردن بعضی اموال مشخص بیک قیمت معین داده میشود . وارد کننده این در خواست را می پذیرد یا رد میکند ولی این رد یا پذیرش باشد درظرف یک مدت معین که معمولا شش هفته میباشد باید صورت بگیرد . بعضی اوقات هرگونه فرمایش مربوط مال التجاره خارجی را سفارش تورید گویند .

سند واپسی :

درآن اجازه داده میشود که محصول گمرکی پرداخته گی را پس بگیرد باین معنی آنرا سند واپسی گویند . بعضی اوقات اینگونه سند برای صادرکننده داده میشود وطبق آن صادر کننده بعضی اموال وحتی مستحق یک مبلغ پول بعنوان اعانه تشویقی میشود .

سند قاطع :

سند سهم یا سند قرضه را گویند که در اثر کدام تحول در شرکت سهامی مربرط مخصوصاً تحولی که بروضع مالی آن تاثیر وارد کند بعوض یک سند موجوده نشر میشود .

سند :

یک اصطلاح اقتصادی است که معنی وسیعی دارد وانواع مختلف اسناد را گویند مثلا یک سند قابل تبادله یا سنداعتبارمانند حجت وغیره راگویند.

سند قرضه متراکم تاموعد :

سند قرضه یکه مفاد واصل آن درسرموعد یکجا قابل تادیه میباشد .

سند قرضه تدارک سرمایه :

آن است که به منظور تدارک سرمایه  بیشتر برای یک موسسه نشر میشود .

سند یکالیزم :

سیتم اقتصادی که مالکیست وکنترول وسایل تولید را بدست کارگران میگذارد . طوریکه هرصنعت بشکل یک واحد مستقل تنظیم یافته واز طرف کارگران اداره مشود واین واحد های مستقل بمنظور پیشبرد تدابیر لازمه به نفع عامه بیک  فدارسیون متحد میگردد . دریک رژیم سند یکالسیت بطور کلی از بین خواهد رفت .

سند یکا :

یکدسته افراد یا موسسات انتفاعی یا بانک های که بمنظور اجرا نمودن یک کارگر که سرمایه زیاد را ایجاب میکند باهم متحد میشوند .

سند متکی بدوضامن :

یکی از انواع مختلف اسناد قابل تبادله کوتاه مدت که تادیه آن را دونفر ضمانت میکنند .

سند قرضه آزاد :

اسناد قرضه دولتی ایالات متحده امریکا بود که درسال های 1971 ــ 1918 جهت تدارک مالی اشتراک امریکا در جنگ عمومی اول ودادن ب متحدین ایالات متحده نشر شده بود

سند امتعه :

حواله ها حجت ها یادیگر اسناد مشابه تجارتی که از یک قرض نمایندکی میکند وتضمین آن عبارت از گروی بارنامه های عندالمطالبه یا رسد کدام میباشد .

سند قرضه قابل تادیه به طلا :

آن است که تادیه آن به سکه طلائی دارای یک وزن وعیار معین صورت میگرد .

سند قرضه عایداتی :

آن است که تادیه ربح آن منوط بدر آمدهای جاریه باشد .

سند قرضه قابل التادیه به اقساط :

این طور اسناد قرضه در ظرف چند سال به اقساط تادیه میگردد .

سند قرضه اختیاری :

آن است که اگر موسسه ناشر خواسته باشد قبل از موعد بسرایدن پول آنرا تادیه میکند .

سند قرضه شریک در نفع :

آن است که علاوه بریک ربح معین ضمانت شده در منافع موسسه ناشر نیز سهم میباشد .

سند قرضه بدون ربح :

ربح ندارد اما احتمال دارد که کدام مزیت دیگر برای حامل قابل گردند .

سند قرضه مسلسل :

یک نشریه اسناد است که موعد سررسید آن در ظرف چند سال بی هم ترتیب شده باشد .

سند قرضه دارای قدامت :

آن است که نسبت به بعضی نشریه های اسناد قرضه در مال مواد تضمینی حق ادعام مستقدم داشته باشد اما این سند قرضه نیز ممکن است تابع ادعا های بعضی اسناد قرضه دیگر باشد یعنی در حالیکه حق ادعای آن  بالای تضمینی نسبت به بعضی اسناد قرضه دیگر باشد یعنی در حالیکه حق ادعای آن بالای تضمین نسبت به بعضی اسناد قرضه مستقدم است احتمال دارد به نسبت بعضی دیگر متاخیر باشد .

سند قرضه مشرح :

آن است که شرایط ومقرارت مخصوص بالای آن نوشته شده باشد .

سند قرضه مستقدم :

سند قرضه ای که حق ادعای مقدم را بالای مال مورد تضمین دارا میباشد.

سند قرضه سالیانه :

سند قرضه ایست که موعد بسر رسیدن ندارد وابح آن بطور غیر محدود بوقت دوام دارد .

سند قرضه المطالبه :

آن است که به مجرد اطلاع به حامل قابل ابتیاع باشد .

 

سند قرضه متداوم :

سند قرضه ای سا که در وقت به موعد رسیدن ارائه آن جهت گرفتن پول حتمی نبوده وحامل آن میتواند آنرا تایک مدت نا محدودی به عین نرخ ربح با کدام نرخ مختلف نگاه بدارد .

سند قرضه قابل تبدیل :

درنده این نوع سند قرضه حق دارد که سند قرضه خود را با کدام نوع سند دیگر از قبیل اسهام عادی با اسهام امتیازی مبادله کند .

سند قرضه قابل تادیه به پول رایج :

آن است که هر نوع پول قانونی تادیه شده میتواند .

سند قرضه معوق :

آن است که تادیه ربح آن برای یک مدت معین تعویق انداخته شده باشد .

سند قرضه تمدید شده :

آن است که تاریخ به موعد رسیدن آن به تعویب دارندگان اسناد قرضه به تعویق انداخته شده باشد .

سند قرضه به تضمین اموال وسامان :

اینطور اسناد قرضه توسط یک مال طوری تضمین  میشود که حق مالکیت این مال به امین تعلق داشته ومال به استفاده کننده اجاره یا کرایه داده میشود . استفاده کننده معمولا یک شرکت خط ریل یا کمپنی طیاره میباشد .

سند قرضه به تضمین سرمایه انکشافی :

برای تضمین این نوع سند قرضه مالیکه در اثر تمدید وتوسعه خدمت یک کمپنی خط آهن یا کدام اداره دیگر بتصرف کمپنی با اداره میآید گرو گذاشته میشود .

سند قرضه مستقدم :

چینین اسنادقرضه بیشتر ازهمه ادعاهای دیگر حق تصرف را بالای مالی که به گرو قرضه گذاشته شده دارا میباشد .

سند قرضه متاخر :

آن است که در حق ادعای خود دریک گروی نسبت بدیگر اسناد قرضه دارای عین استحقاق کمتر قدامت داشته باشد .

سند قرضه داری ضمانت متصدد :

آن است که تادیه اصل قرضه وربح ان از طرف دویا بیشتر طرف تعهد وضمانت شده باشد .

سند قرضه به تضمین اراضی :

این نوع سند قرضه معمولا توسط یک شرکت خط آهن نشر میشود وتضمین آن زمینی میباشد که از طرف حکومت به شرکت خط آهن دادهع شده

سند قرضه گروی :

معمولاً آن اسناد قرضه را گویند که زمین یا جایداد غیر منقول تضمین آن باشد اسناد قرضه گروس عموماً بنام اسناد قرضه گروی اول دوم وسوم وغیره یاد میشود واین اوصاف حق قدامت آنرا در گروی نشان میدهد .

سند قرضه موجل :

آن است که ادعای بعضی اسناد قرضه دیگر ازآن مقدمتر باشد .

سند قرضه سفید :

مانند ( Bond ) است که در فوق تعریف شده یعنی سند قرضه ای که یگانه تضمینی آن اعتبار موسسه ناشر باشد . کلمه سفید بعضی اوقات این را نیز افاده میکند که بعضی شرایط وفیود مربوط به سند قرضه روی سند چاپ نگردیده .

سند قرضه وجوه استهلاک :

آن است که از درک یک وجه استهلاکی تادیه گردد .

سند قرضه کوپوندار :

برای هر موعد تادیه سودیک کوپون نیز دارد که این کوپون ها را میتوان از اصل سند قرضه جدا کرده ومانند چک ها امانت گذاشت . انتقال چینین اسناد قرضه به تسلیم دادن آن صورت میگیرد .

سند قرضه موقتی :

یک تصدیق نامه موقتی است که بعد از مدتی بیک سند معین قرضه تبدیل میگردد .

سند قرضه ثبت شده :

آن است که بنام مالک ثبت شده باشد . سود آن با چک تادیه میگردد و انتقال مالکیت آن یک اخبار رسمی را از جانب مالک مبنی براین مقصد ایجاب میکند .

سند قرضه کوپوندار ثبت شده :

بنام مالک ثبت شد وکوپون نیز داشته میباشد که به حامل قابل تادیه است .

سند قرضه بی تضمین :

سند قرضه بی تضمین آن است که اعتبار موسسه نشر کننده یگانه تضمین آن شده میتواند  مثلا اسناد قرضه ودیگر مدیونیت های حکومت عموماً تضمین نداشته میباشد وتنها قدرت مالیه گذاری حکومت پشتیبانه آنرا تشکیل میدهد .

سند قرضه عایدات اختصاص :

تضمین این نوع سند قرضه قدرت مالیه گذاری حکومت است . بالای افرادیکه از منافع پروژه ایکه توسط همین نشر اسناد قرضه تمویل میشود بهره میگیرند  .

سند قرضه ضمانت شده :

دراین نوع سند قرضه اصل قرضه یا سود آن ویا هردوتوسط یک شرکت سهامی محدود ثانی غیر از شرکت نشر کننده ضمانت میگردد .

سند قرضه تحت تضمین مشترک :

برای چینین شند قرضه یک گروی عمومی بحیث تضمینی گذاشته میشود طوریکه این گروی تابع یک عده زیاد ادعاهای ما قبل نیز میباشد . یعنی عین شی قبلا نیز برای چند چیز دیگر به حیث گروی داده شده .

سند قرضه به تضمین اسناد  :

برای تضمین چینین سند قرضه دیگر اسناد در نزدیک امین به امانت گذاشته میشود .

سند قرضه به تضمین قسمی :

برای تضمین چینین قرضه یک قسمت یا یک جز خط ریل به گرو داده شده میباشد .

 

سند قرضه مستعمراتی :

آنکه توسط یک کشور مستعمره نشر شده باشد .

سند قرضه عامه  :

سند قرضه ایست که توسط یک حکومت خارجی یا نمایندگی های آن ، حکومت فدرالی یا نمایندگی آن ، یا مستعمره یا یکی از ایالات یک مملکت یا یکی از انواع مختلف موسات حکومتی شر شده باشد .

سند قرضه تدارک سرمایه :

آنکه به منظور تدارک سرمایه بیشتر برای یک موسسه نشر میگردد .

سند قرضه متحد :

اسناد قرضه ایست که بجای دویا بیشتر اسناد قرضه که قبلا نشر شده نشر میشود وبدین ترتیب مدیونسیت مربوط رادرسند قرضه واحد یکجا میکنند.

سند قرضه سود :

آنکه برای تادیه ربح ناشی از دیگر اسناد قرضه وقتیکه نقد لازمه دردست نباشد ، نشر میگردد . دراین مورد گویا ربح اسناد قرضه قبلی نیز توسط سند قرضه تادیه میشود .

سند قرضه تادیوی :

سند قرضه ایست که برای ادای دیگر قروض نشر میگردد .

سند قرضه مالیاتی :

اینگونه اسناد از طرف یک واحد حکومتی یا یک ایالت نشر میشود به منظور اینکه بصورت فوری پول لازمه جمع شود ومعمولا در وقت تادیه مالیه اگر دارندگان این نوع اسناد قرضه عوض مالیه خود همین اسناد رابه هند پذیرفته میشود .

سند قرضه ترمینل :

آنستیکه برای تدارک پول برای تعمیر نمودن یک ترمینل خط ریل نشر وفروخته میشود . اسناد قرضه را که حکومت امریکا درجنگ عمومی دوم جهت تادیه معاش روزهای رخصتی اخیر به بعضی از عساکر وضابط های خود میداد نیز به همین نام یاد میکنند . در 1947 چینین انساد قرضه قبل ازموعد آن نیز به نقد تبدیل شده میتوانست .

سند قرضه قابل تبدیل :

آن است که با دیگر اشکال اسنادقرضه ( مثلا کوپوندار ) قایل تبدیل باشد.

سند قرضه موافق :

آن سند قرضه یا سهام را گویند که مالک آن به بعضی تغییرات در تشکیلات شرکت نشر کننده سهام یا اسناد قرضه اظهارموافقت کرده وین سند قرضه یا سهم را تانشر گواهی نامه قطعی سهم یا سند قرضه امانت گذاشته باشد . سند قرضه یا سهمی را که مالک به چینین تغییر موافقت نکرده باشد یک سند قرضه یا سهم ناموافق گویند .

سند فروش :

سندیکه ملکیت یک مال داخل سند را از یک شخص به شخص دیگری رسما انتقال میدهد .

سود سهام :

مبلغی که از درک منافع یک شرکت به سهمداران ان داده میشود .

سود یا ربح :

مبلغی که به عوض استعمال سرمایه تادیه یا حساب میشود . این مبلغ معمولا بروی نرخ یا به حساب فیصدی سرمایه موضوع بحث افاده میگردد . در این نرخ به حساب فیصدی را نرخ سود یا نرخ ربح گویند . در فارسی کلمات متصدی یا ین معنی بکار برده میشود . در حالیکه دیگر کلمات مانند سود . نفع فایده ، بهره ووغیره بدیگر مصانی نیز استعمال شده بنا بران ربح مربع است .

سود سهام اختیاری :

سود سهامییکه بصورت نقد یا به شکل سهام نظر به خواهش سهمدار پرداخته شده میتواند  .

سود قرض :

قیمتی که یک شخصی به شخصی دیگر در بدل استعمال سرمایه میدهند ربح گویند .

سود مرکب :

سودیکه از اصل فرض وتمام سودهای متراکم این قرض تا یک تاریخ  معین جمعا سنجیده میشود .

سود سهام متراکم :

عبارت از سودسهامی است که در موعد آن تادیه نگریده و درجمله دیون موسسه شمرده میشود . کلمه مفاد در مقابل Diridend  بیشتر در موسسات اقتصادی افغانستان معمول است .

سیاست مالی :

سیاستی که حکومت در مورد تعاملات اداری وتقیتی راجع به مالیه گذاری قرض عامه پول ، تخصیصه ها ومصارف عامه وجوه حکومتی وموضوعات مشابه این ها پیروی میکنند ومخصوصا تاثیر تعاملات تقیتی واداری بالای کسب وکار انفرادی وپیگر اقتصادی بطور کلی میباشد .

سیاست آزادی تجارت :

سیاستی که به تامئین آن یک ملت تجارت خارجی خود را به خارجی ها بر اساسی شرایط مساوی اجازه میدهد . واین قاعده معامله مساویانه را در مورد امتیازات و تسهلاتیکه درتجارت داخلی برای خارجی ها قابل میشود نیز مرعی میدارد .

سیاست ایجاد کار وقدرت خرید :

هر سیاستی که به غرض افزودن استخدام وقدرت خرید وبلند بردن سطح فعالیت اقتصادی در هنگام                   به پیمانه بزرگی پول را در پروژه های عام المنفعه مصرف میکنند .

سیاست تجارتی :



شنبه 27 اسفند 1390برچسب:, :: 12:11 ::  نويسنده : کامران

زائد بحران :

این نظریه که بنابر توزیع نامساویانه عاید ملی طبقه دارای عایدات زیاد آنقدر پس انداز داشته میباشد که با سرمایه گذاری کردن این پس انداز مقدار بیشتر اموال را نسبت به قوه خرید مردم میتواند تولید میکنند باین ترتیب حجم تولید از قوه خرید توده بشتر گریده ودر نتیجه قیمت ها بحدی تنزل مینماید که نفعی به مولیدین میسر نمگیردد . بیکاری افزایش مییآید واوضاع بحرانی روبکار میشود تا وقتیکه تولید مازاد مندرجا جذب شود.

زکات :

شکل از مالیات اسلامی بوده که بر برخی از دارائی های منقول وغیر منقول تعلق میگیرد .بدین اساس برهمه افراد بالغ وآزاد مسلمان فرض است . ومکلفند  که در راه خدا وبه منظور تزکیه مال " بدهند به شرط آنکه دارائی مذکور به حد تصاب معین رسیده باشد .

زمین نهائی :

زمینیکه نظر به قسم جاری بازار محض مصرف تمام شد تولید ، امتعه ای را که در آن کاشته شده پوره کند .

زمین :

یکی از عوامل تولید که معمولا مرکب است از اموال مبادی اقتصادی که بدون کمک انسان توسط طبعیت عرضه میگردد ( بعضی اوقات این عامل شامل مال آزاد نیز میباشد .) این اصطلاح زمین یا طبعیت نه تنها شامل سطح زمین میباشد .

زرعت متکاثف :

بکار بردن مقدار نسبتا زیاد سرمایه وکار در زمین های نسبتا کوچک زراعتی ، زراعت متمرکز گویند .

زراعت منبسط :

زراعتی را گویند که در یک حصه زیاد زمین زراعتی یک مقدار نسبتا کم سرمایه وکار ، بکار انداخته شده باشد .

زیربنا :

ساختمان ها وسهلات اساسی ضروریکه برای پیشرفته وانکشاف فعالیت های اقتصادی لازم میباشد . مثلا سرک ها ، بندها ، پل ها ، بانک ها ، انواع مختلف موسسات انتقاعی وامثال آن را دربر دارد .

 



شنبه 27 اسفند 1390برچسب:, :: 12:8 ::  نويسنده : کامران

راپور عایدات مشترک :

راپور مشترک عایدات زن وشوهر که تهیه آن را بصورت مشترک مقرارت مالیات برعایدات آن مملکت مجاز قرار داده است .

ربح قانوني :

ربحي كه توسط قانون تعین گردیده وارد موادیکه راجع به نرخ ربح طرفین یک معامله موافقه  نکرده باشند مرعی الاجرا میباشد .

ربح خالص

پولی که در بدل استفاده از یک سرمایه داده میشود که از این جمله تمام مبالغی که خطر وتمام مصارف دیگر ناشی از قرض را در بر میگیرد خارج میباشد . این نوع سود را در انگلیسی بعضی اوقات بنام

( Net interest )  یا ( True interest ) یاد میکنند . سود خاهی یک مفهوم نظری است زیرا تادیاتی که عوض استعمال سرمایه بعمل مییآید شامل اقدامی غیر از سود خالص نیز میباشد .

ربح فاحش :

ربح بیشتر از حداعظمی نرخی که توسط قوانین مربوط برای انواع مختلف قروض تعیین شده میباشد . در محاوره عامیانه هر نرخ ربحی راکه دور از انصاف وغیر عادلانه گفته شود ربح فاحش گویند .

ربح ساده :

ربحی است که از روی یک مبلغ اصلی سنجیده وگرفته میشود و در آن ربحی که توسط این مبلغ قبلا کمائی شده اصل مبلغ افزوده نشده وربح از آن گرفته نمیشود .

رسید :

یک اعتراف تحریری مبنی براینکه پول ، اموال یا کدام شی دیگر گرفته شده است .

رشد صادراتی :

رشد اقتصادیکه از افزایش حجم صادرات الهام گرفته باشد ونه تنها ــــــــــــــــ اثرات زنجیری وتکاثری بردیگر حوزه های اقتصادی است . بلکه شرایط مطمئین رانیز فراهم میآورد . تا مشکلات پرداخت بیلانس ها باعث محدود یت یا توقف رشد نگردد . زیرا این نوع رشد اسعار لازم برای واردات اضافی مورد نیاز موجب رشد اقتصادی میگردد .

رشد نا متوازن :

رشد سرمایه گذاری در سیجش های مختلف یک کشور در حال توسعه با نرخ های گوناگون وجود داشته ولی برخی اقتصاددانان از سرمایه گذاری متوازن در کشور های عقب مانده حمایت میکنند . در حالیکه بعضی دیگر براین عقیده اند که اندازه منابع مورد نیاز برای به عمل در آوردن یک برنامه رشد متوازن چنان باید است که یک کشور واقعا عقب مانده از عهده تامئن آن برنخواهد آمد . طبق بظریه مذکور آنچه اساسا باید انجام گیرد سرمایه گذاری نامتوازن در صنایع وسنجش های استرانشریک است که بتواند موجب رشد دیگر حوزه ها ورشته های اقتصادی میشود .

رشد متوازن :

شکلی بخصوص از افزایش رشد اقتصادیکه در آن تمامی متغیر های مجموعی اقتصادی مانند در آمد ملی ، مصرف کالای سرمایوی واستخدام کامل ، در طویل زمان با ارزش های مشابه رشد میکنند . گرچه در اقتصادواقعی رسیدن به چینین رشدی ب ندرت امکان پذیر است . لیکن تجزیه وتحلیل چینین رشدی . مانند نقش تعادل که در رشد اقتصادی سهم مهمی در نظریه رشد داشته است .

رفاه اقتصادی :

آن قسمت از رفاه انسانی که از مصرف کالاها وخدمات نثبت میگیرد ومیتوان آن را برحسب رفاه افراد یا گروه ها اظهار داشته باشد .

رفاه خالص اقتصادی :

اصطلاحی که گویای نارسایی تولید نا خالص ملی بمشابه یک معیار سنجش رفاه اقتصادی است . ولذا از تعدیل تولید نا خالص ملی ، یعنی از کاستن ( بدن های وافزودن خوب ) های محاسبه نشده به آن بدست میآید مفهوم رفاه خالص اقتصادی براین واقعیت مبنی است که تولید نا خالص ملی دارای عناصر است که تاثیر منفی بر رفاه مردم می گذارند ومتقابلا فاقد عناصری است که نقش اساسی در رفاه مردم دردارند ویا محاسبات قرار داده نمیشود .

رقابت ناقص :

اصطلاحی عمومی که مبین دومفهوم است .

1ــ هرنوع بازار غیر از رقابت کامل که بدین اساس رقابت انحصاری اولیگاپولی وانحصار میگردد .

2ــ هرنوع ساختار بازار غیر از رقابت کامل وبازار انحصاری است .

رقبابت تباه کن :

رقابت شدیدی که منجر به خسارات گردیده وهدف آن عموما از بین بردن یکی یا بیشتر از رقبای کسب وکار میباشد . خساراتیکه بدین برتیب وارد میگردد بعد در اثر بلند بردن قیمت ها تلافی میشود هرگاه اینگونه رقابت بغرض یک انحصار ویا محض بروی کیندوزی صورت بگیرد غیر قانونی محاسبه شده است . اینگونه رقابت را بنام ( Rate war )  نیز یاد میکنند  .

رکود شدید :

مرحله کسادی حاد فعالیت های اقتصادی در دوره تجارتی وجود داشته که هرمرحله انقباضی دور تجارتب را میتوان رکود شدید ناپسند ولی این اصطلاح بیشتر برای بیان شدید ترین رکود ها مانند رفت بی سابقه تولید در ایالات متحده امریکا و اروپا در سال 1929 وسالهای پس از آن بکار میرود . رکود شدید در مقابل رونق شدید قرار دارد .

رکود :

یک دوره طویل المدت که در آن فعالیت های اقتصادی بسیاری پائین تراز حد معمول باشد . رکود رامیتوان با کاهش شدید تولید ، سرمایه گذاری اندک ، انقباض کریدت ها بقوط قیمت ها بیکاری وسیع واستختدام کوتاه مدت شکست مشخصی اقتصادی نموده وبزرگترین رکود جهانی در تاریخ عصر حاضر بحران بزرگ سال های 1933 ــ 1929 بوده که 45 ماه طویل کشید . جلوگیری از حالت رکود های شدید از عمده ترین وپیچیده ترین موضوعات اقتصاد جهانی بشمار میرود .

رکود مزمن :

یک سویه پائین فعالیت اقتصادی در ظرف مدت طولانی است .

رکود خفیف :

با اصطلاح ادوار تجاری چنان یک رکود وکساد فعالیت های اقتصادی را که یک مرحله بحران گفته شده نتواند گویند .

روبنا :

عوامل روحی وذحنی که برفعالیت های اقتصادی تاثیر دارد .

روش ثبت اصطلاحات حسابداری :

اجتناب در آمد کسب کننده ومصارف آن است که در دوره حسابداری از طریق اصلاح وتعدیل برخی اقلام دفاتر بعمل میآید .

رونق شدید :

وسعت بخشیدن سریع فعالیت های اقتصادیکه به کم شدن تعداد بیکاران ، افزایش سود وازدیاد قیمت سهام و کالاها منجر شود . اما در بعضی حالت رونق ها نمتوانند مدت زیادی پایدار بمانند ممکن است رکودی سریع را در پی داشته باشند . اين اصطلاح مهمولا برای توصیف مرحله رشد یابنده بوده وبرای تصنیف مراحل فعالیت های تجارتی گریده که مفهوم متضادی آن رکود شدید است .

روابط نیروی مولده وکارفرما :

روابط میان نیروی مولده کار فرمایان از آغاز قرن ( 20) با این طرف خواهش های مکرر کارگران ومساعی شان به م  رای داشتن در تعیین مزد وشرایط کاروهم چنان کنترول روز افزون عامه روابط کارگران وکارفرمایان یک ساحه مخصوص مطالعه را بوجود آورده که به همین عنوان یاد میشود .

ریفلاسیون :

رنفلاسیون ( اتوم ) ویاد یفلاسیون ( انقباض ) حجم پول به منظور بر قرار ساختن سطح قبلی قیمت را گویند .

روش مبتنی بر استطاعت مالی Affordable method .

تعیین بودجه ترویج و گسترش ، در سطحی که مدیریت فکر میکند شرکت ( از نظر مالی ) توان پرداخت آن را دارد .

رونق:

دوره پایداردر دوره  تجارتی که فعالیت های اقتصادی درآن شده است و رشد بیشتر میآبد. و مصرف و تولید هردو با خوشبینی انجام میگیرند. مراحل رونق معمولا با افزایش تولید سطح بالائی سرمایه گذاری بخصوص در زمینه ایجاد ظرفیت های تولید جدید افزایش قیمت ها بیکاری نازل استخدام کامل و ایجاد بیشتر تصدی های اقتصادی مشخص میگردد.

رجحان سیاست:

رجحان که پس انداز کننده گان راجع به اندازه سیاست پس اندازهای خود نشان میدهند. مثلا اینکه آیا ترجیح میدهند که پس انداز های خودرا کاملا به یک شکل سیال مثلا نقد نگهدارند یا آنرا به اشکال نسبتا کمتر سیال مثلا در بعضی سرمایه گذاری ها تبدیل نمایند.

 

 



جمعه 7 بهمن 1390برچسب:, :: 10:57 ::  نويسنده : کامران

ذخایر بانکی :

عبارت از آن مقدار پولی است که بانک جهت رفع تقاضای امانت گذاران خود سردست نگاه میدارد . چون تقاضای امانت گذاران معمولا حصه کوچک امانت یک بانک راتشکیل میدهد نها هیچ وقت بانک ها مجبور نیستند برابر به مجموع مبلغ امانات پول نقد سردست داشته باشند این مبلغی را که بعتوان ذخیره بانک ها باید داشته باشند در اکثر ممالک قانونی تعین میکند .

ذخایر پولی :

مقدار شمش یا سکه ای که حکومت یا بانک ها بحیث تضمین بمقابل پول اعتباری داخل دوران نگاه میکند .

ذخایر ثانوی :

قروض عندالمطالیه بانک ، اوراق بهادار مهیا برای تنزیل مکرر واسناد قرضه حکومتی را بعضی اوقات ذخایر ثانوی یک بانک مینامند .

ذخایر صند نوسان :

ذخایریک کالا که برای تنظیم نوسانهای قیمت کالا های اصلی نگهداری میشود . دست اندرکاران یا فروش کنندگان این کالا های ذخیره شده به هنگام افزایش قیمت ها وخرید آن به هنگام کاهش قیمت ها با اقدام به تخفیف نوسان قیمت ها میکنند . این طرح ها ممکن است بین المللی باشند وسعت دادن چینین طرح هایکه بامصارف مالی وگرمداری محدود میشود. و در حالیکه این طرح ها میتوانند از نوسانهای طویل المدت که نیازمند حل را های اساسی است که البته عملا بی تاثیر خواهند بود .



چهار شنبه 28 دی 1390برچسب:, :: 12:43 ::  نويسنده : کامران

 

چانه زدن دسته جمعی :

به اصطلاح روابط کار آن اجتماع کارفرمایان ونمایندگان کارگران را گویند که بروی حسن نیت وبه منظور بحث وبالاخره موافقه درباره خرد ساعات کار و شرایط ومسایل نظیر آن بعمل میآید .

 

چک :

یک حواله تحریری است که معمولا از طرف امانت گذار یک بانک صادر شده وبه بانک اجازه میدهد تایک مبلغ معین را به شخص که در آن حواله نامبرده شده تادیه نماید .

 

چک تصدیق شده :

چکی که از طرف یک بانک ظهر نویسی گردیده وبدینوسیله تادیه مبلغ آن نیز ضمانت شده است .

 

چک سفری :

حواله با چکی که بارویت قابل تادیه بوده وتوسط بانک ها واکسپرس کمپنی به واحد های مختلف نشر شده وبه مسافرین فروخته میشود طوریکه این خریداران یک دفعه چک را در وقت خرید امضا میکنند باردیگر در حفور کسی که چک را نقد مینماید امضا میکنند .

 

چک صراف :

چکی که توسط یک بانک صادر شده ومعمولا از طرف صراف آن امضا میشود .

 

چیزهای تغیر نخورده :

این اصطلاح لاتینی است که مقصد از آن فرضه معمول است . در تیوری اقتصاد ، طبق این فرضیه حوادث وعوامل اقتصادی به انتشای یک یا بیشتر از انجمله ثابت قرض میشود . تابدینوسیله تاثیرات ونتایج تغیر عوامل متحول درک شده بتواند . این فرضیه محض بفرض سهولت ، بخشیدن بحلیل وتوجیه اقتصادی بکار برده میشود .



چهار شنبه 28 دی 1390برچسب:, :: 12:37 ::  نويسنده : کامران

 

ثبات اقتصادی :

وضعیتیکه در آن فعالیت شدید اقتصادی بدون نوسانات ادواری (درمراحل مختلف ) بر قرار باشد . اساساً بیشتر اقتصاددانان سه کتگوری اقتصادی را در نظر گرفته که عبارتند از تولید ، استخدام وقیمت . از آنجایکه این سه مقوله معمولا با یکدیگر نوسان میداشته باشد . تبات اقتصادی را با فقدان چینین نوسانهای میتوان تشخیص داد . ثبات اقتصادی معمولا دوام چندی نمیتواند داشته باشد . زیرا نا همانگی عوامل سه گانه بالای یکدیگر موجب پیدایش نوسانات ادواری میشود وثبات را برهم میزند .

 

ثروت :

هرچیزیکه ارزش بازاری داشته وقابل تبادله باپول یا کالا باشد . پس ثروت میتواند شامل کالاها ودارایی های مادی . دارایی های مالی وهرگونه مهارت موجب در آمد باشد . این ها هنگامی ثروت محسوب میشوند که در بازار قابل تبادله بادیگر کالاها یا پول باشند . طوریکه میدانم دونوع ثروت وجود دارد . 1ــ ثروت میشود که همان عوامل سرمایوی در حقیقت ثروت مادی است .

2ــ ثروت نا مشهور یا سرمایه انسانی . همه ثروت ها ازیک خصوصیت اساسی یعنی قابلیت ایجاد در آمد برخود دارند که این در حقیقت عوضی است برای ثروت بدین اساس ثروت یک منبع ذخیره محسوب میشود . در حالیکه سرمایه یک مفهوم سیال وجاری است . ارزش حال این جریان در آمد همان ارزش اندوخته ثروت است .



چهار شنبه 28 دی 1390برچسب:, :: 12:9 ::  نويسنده : کامران

اولين علامتهاى قيامت

 س: اولين علامت نزديك شدن قيامت كدام است؟ ج: اين ظاهر شدن پيغمبرى محمد (ص) مى باشد, كه در سال 610 ملادى به وقوع پيوسته است. س: با كدام دليل مى گويد, كه آشكار شدن پيغبرى محمد (ص) از نزديك شدن قيامت خبرمى دهد؟ ج: در اين موضوع رسول (ص) چنين گفته اند: [ بعثت أنا والساعة كهاتين كفضل إحداهما على الأخرى وضم السبابة والوسطى ] ( رواه البخاري والترمذي و صححه وقد صححه الألباني في صحيح سننه ج: 2/ص 480/ حديث: 2214) ترجمه: زمان پيغمبرى من وبرپا شدن قيامت مثل (فرق درازى) اين دو انگشت مى باشد. اين را گفت ودو انگشت خود يعنى سبابه وانگشت در مابين بوده را با هم جمع كرد. درحديث ديگر چنين آمده است: قال عون بن مالك أتيت النبي (ص) في غزوة تبوك وهو في قبة من أدم فقال: [إعدد ستا بين يدي الساعة: موتي ثم فتح بيت المقدس ثم موتان يأخذفيكم كعقاص الغنم ثم استفاضة المال حتى يعطى الرجل مائة دينار فيظل ساخطا ثم فتنة لا يبقى بيت من العرب إلا دخلته ثم هدنة تكون بينكم وبين بني الأسفر فيغدرون فيأتونكم من ثمانين غاية تحت كل غاية اثنا عشر ألفا] ( رواه البخاري) ترجمه: عون بن مالك مى گويد: در چنگ "تبوك" نزد رسول الله (ص) آمدم كه او در بناى به شكل گنبد ساخته شده بوده گفت: شش واقعه اى را, كه عن قريب قيامت واقع گردند بشمار: 1- وفات من. 2- بعد آن فتح بيت "المقدس". 3- موتان يعنى مرگى اشخاص بسيار مثل بيمارى عقاص گسفندان, كه مثل وبا بوده عدد بسيار انسانها در آن هلاك گردند. 4- بعد اين پول ومال آن چنان بسيار گردد, كه به كسى صد دينار داده شود بازهم ( آن را ناچيز دانسته) ناراض بماند. 5- بعد آن فتنة به پا خيزد, كه هيچ خانة عربى از آن آرام نماند. 6- بعد اين بين شما وبين بنى اسفر يعنى روميها صلح مى شود, كه آنان غدر كرده پيمان را مى شكنند وزير هشتاد پرچم يعنى لشكر هشتاد دولت بالاى شما ناگهان حمله مى كنند. در زير پرچم هر دولتى دوازده هزار عسكر مى باشد.

س: ازاين بحث چه خلاصه براورده مى شود؟ ج: اولين علامت نزديك شدن قيامت آشكار شدن پيغمبرى محمد (ص)بوده ووفات رسول الله (ص) نيزازاين علامتها دانسته مى شود.

 

برای خواندن بقیه به ادامه مطلب کلیک کنید.



ادامه مطلب ...


دو شنبه 12 دی 1390برچسب:, :: 12:6 ::  نويسنده : کامران

 

 واژه نامه اصطلاحاتاقتصادی


اقتصاد آزاد:(Laissez - Faire ): واژه فرانسوي به معناي "به حالخود گذاشتن". در سياست و اقتصاد ، به نظریه ای اطلاق می شود که بر اساس آن نظاماقتصادی هنگامی که هيچ دخالتي از سوي دولت اعمال نشود، به بهترين وجه عملميکند.

اقتصاد آميخته: نظام اقتصادي که در آن دولت و بخش خصوصي نقش هاي مهميدر رابطه با توليد، مصرف، سرمايه گذاري و پس انداز ایفا می کنند.

اقتصادبازار آزاد: اقتصاد ملي يک کشور که در تعيين سطوح توليد ،مصرف ، سرمايه گذاري پسانداز بدون دخالت دولت، برنيروهاي بازار تکيه دارد.

انجمن ملي معاملهکنندگان اوراق بهاداربرمبنای نظام خودکار در ارائه مظنه سهام:
(Nasdaq):
شبکهاطلاعاتي خودکاري که فهرست قيمت ها و سهام گوناگون را در قريب به 5000 فقره ازفعالترين اوراق بهادار در اختيار دلالان و معامله گران مي گذارد.

انحصاردار: فروشنده منحصر به فرد کالا و خدمات در يک بازار .

انقلاب صنعتي: ظهورنظام توليد کارخانه ای که در آن کارگران را در يک کارخانه گرد می آوردند و آنها باابزار و ماشين آلاتی که در اختيارشان گذاشته مي شد، دربرابر دستمزد کار مي کردند. انقلاب صنعتي با تغييرات چشمگير در صنعت منسوجات، بويژه در انگلستان و در حدودسالهاي 1770 و 1830 آغاز شد. اين واژه بطور گسترده تر در رابطه با تغيير پيوستۀساختار اقتصادي در اقتصاد جهان بکار مي رود.

اوراق بهادار: برگه هاي تاييدکننده ( اوراق بهادار معين) ويا ثبت الکترونيکي ( اواراق بهادار) که گواه بر مالکيتبر دارايي( سهام) يا تعهد وام ( اوراق قرضه) است.

بازار: صحنه اي که در آنخريداران و فروشندگان قيمتهایی را براي محصولات مشابه و يا با شباهت زياد به یکدیگرتعیین مي کنند و به مبادله کالاها و خدمات مي پردازند.

بازار رو به ترقی: بازاري که در آن افزايش متمادي در قيمت سهام مشاهده شود.

بازار رو به تنزل: بازاري که در آن، در زمان کاهش قيمت ها، سهامداران برای فروش سهام هجوم می برند وبهحرکت نزولی مي افزایند..

بازار سرمايه : بازاري که در آن اوراق داراییشرکتها و اوراق قرضه دراز مدت ( اوراقي که مدت سررسیدشان بیش از يک سال است) توزيعومعامله مي شود.

بازار مشترک: گروهي از کشورهاکه تعرفه ها و برخي اوقاتموانع ديگر را که مخل بازرگاني آنها با يکديگر است ازمیان بر می دارند در حاليکهتعرفه های خارجي معمول را برکالاهاي وارداتي ا زخارج اتحاديه پا برجا نگه ميدارند.

بازرگاني ا لکترونيکي: داد وستد انجام شده از طريقه شبکه جهانياينترنت.

بانک ذخیرۀ فدرال: يکي از 12 بازوي عملياتي نظام اندوخته فدرا ل کهشعب 25 گانه آن در سراسر آمريکا پراکنده اند و مجموعا با هم قوانين گوناگون نظامبانک مرکزي آمريکا را به مورد اجرا مي گذارند.

بانک بازرگاني: بانکي کهانواع و اقسام حساب ها، از جمله حساب جاري، پس انداز و سپرده زمان دار را در اختیارمشتری می گذارد و به افراد و شرکتها وام مي دهد. بر خلاف شرکت هاي بانکی سرمايهگذاري مانند بنگاه های هاي دلالي که معمولأ با فروش اوراق بهادار شرکت ها یاشهرداری ها سروکار دارند.

بانک مرکزي: مرجع پولي کل در يک کشور که مسئولیتکارهاي اساسي چون صدور پول رايج و نظارت بر تنظیم عرضه اعتبار در اقتصاد را به عهدهدارد.

بر روی پيش خوان: واژه مجازي از براي تجارت و معامله اوراق بهاداري کهدر يک بورس سازمان یافته مانند بورس اوراق بهادار نيويورک ثبت نشده است. معامله برروی پيش خوان توسط معامله گران و کارگزاراني که از طريق تلقن و يا شبکه هايکامپيوتري با يکديگر تماس بر قرار مي کنند انجام مي گيرد.

برگ قرضه: گواهینامه ای که نشان دهنده تعهد يک شرکت در قبال دارنده آن دایر بر پرداخت مبلغ ثابتیپول در یک سر رسيد مشخص است.

بورس: بازاري منظم برای خريد و فروش سهام واوراق قرضه .

بورس اوراق بهادار نيويورک: بزرگترين بورس معاملات سهام واوراق قرضه در جهان .

بورس اوراق بها دار آمریکا : يکي از بورس ها ي مبادلاتسهام در ايالات متحده که شامل سهام و اوراق بهادار شرکت های هاي کوچک تا متوسط درمقايسه با سهام شرکت هاي عظيم است که در بورس سهام نيويورک مبادله ميشود،.

بهره وري ( ميزان توليد): نسبت بازده( کالاها و خدمات) توليد بر واحدورودي ( منابع بارور) در طي زماني معين .

بيمه سپرده های بانکی: ضمانت دولتآمريکا از سپرده هاي بانکی تا مبلغي معين - - فعلأ صد هزار دلار.

پرداختجبرانی: وجه پرداختی از سوی دولت به عنوان جبران خسارت به زارعين از بابت تمام ويابخشي از اختلا ف بين قيمت هایي که در عمل براي يک کالاي مشخص به توليد کننده پرداختشده و قيمت هاي تضمين شدۀ بالاتر.

تامين اجتماعي: برنامه بازنشستگي دولتايالات متحده که بسته به سهميه اي که افراد و کارفرمايان آنها در حين شاغل بودن دراين حساب پس انداز مي کنند، منافعي را پس از بازنشستگي به آنها اعطا ميکند.

تباني در قيمت گذاري: اقداماتی که معمولأ توسط تعدادي از شرکت هاي بزرگکه بر يک بازار تسلط دارند، با تثبيت قيمت کالاها ويا خدمات در يک سطح از پيش توافقشده برای فرار از قوانين بازار به اجرا گذاشته مي شود.

تبعيض گذاری در قيمت: عمل کردهايي که به برخي از خريداران در مقایسه متیازات بیشتری مي دهد .

تجارت آزاد: فقدان تعرفه ها و مقراتی که در جهت کوتاه ساختن داد وستد وجلو گيري از تجارت در ميان ملل وضع شده است.

تراز پرداخت ها : صورت حسابی ازارزش پولی معاملات بين المللي بين يک کشور و بقيه کشورها طی يک مدت معين. اين صورتحساب نشان دهنده مجموع معاملات افراد، شرکت ها و سازمان هاي دولتي يک کشور با بقيهکشورها است.

تعرفه: ماليات بسته شده بر کالاهاي منتقل شده از يک منطقه گمرکیبه منطقه ديگر چه برای اهداف حماتي و چه برای کسب درآمد.

تقاضا: مجموعکالاها و خدماتي که مصرف کنندگان طي یک دوره مشخص مايل و قادر به خريد آنها به هرقيمتي هستند.

تورم: ميزان افزايش در سطح کلی قيمت تمامي کالاها و خدمات. ( اين موضوع نباید با افزايش قيمت کالاهاي ويژه نسبت به قیمت کالاهاي ديگر اشتباهشود

تورم رکودي: وضعيت اقتصادي مرکب از تورم پيوسته ورکود داد وستداقتصادی.


خدمات: فعاليت هاي اقتصادي-- -- مانند حمل و نقل، بانکداري ،بيمه، جهانگردی، ارتباطات، بازاريابي، پذیرایی، داده پردازي ومشاوره - - که در حينتوليد، مصرف مي شوند در مقايسه با کالاهاي اقتصادي که ملموس تر هستند.

خصوصيسازی: عمل واگذاری خدماتي که قبلأ توسط دولت تامين مي شد ند به شرکتهای بخش خصوصي .

دارايي: مالکيت چيزي ارزشمند که معمولأ برمعیار پول سنجيده ميشود.

درآمد: دريافت حاصل شده زفروش کالاها و خدمات يک دادوستد

در آمدناخالص داخلي: ارزش کل بازده یک کشور، در آمد يا هزينه هايی که در محدوده مرزهای آنکشور به بار می آید.

رشد اقتصادي: افزایش ظرفيت يک کشور در توليد کالاها وخدمات.

رفع نظارت: برداشتن کنترل دولت از روی يک صنعت.

رکود اقتصادی: کاهش شدید در فعاليت اقتصادي چه از لحاظ وسعت و دامنه و چه از نظرمدت زمان .

روال سريع: روشهاي تصويب شده توسط کنگره آمريکا که برطبق آن کنگره بهلوایحی که به وسیله رئیس جمهوری در جهت تاييد و اجراي موافقت نامه های بازرگاني بينالمللي آمريکا ارائه می شود طی مدت معيني رای مي دهد.

سرمايه: تجهيزاتفيزيکي ( ساختمان ها، ابزار و آلات، مهارت هاي انساني) بکار رفته در توليد کالاها وخدمات. این اصطلاح همچنين به دارایی شرکتها، اوراق قرضه، اوراق بهادار و پول نقدنيز اطلاق مي شود.

سرمايه انساني: تندرستي، نيرو، آموزش ، کارورزي و مهارتهايي که افراد به شغل هايشان عرضه مي کنند.

سرمايه گذاري: خريد اوراقبهادار مانند سها م يا اوراق قرضه.

سرمايه گذاري پرمخاطره(فماري):سرمايهگذاري در يک دادو ستد تازه و احتمالأ پر مخاطره.

سطح زندگي: حداقل احتياجاتاوليه، رفاهيات و يا تجملاتي که جهت قرار دادن شخص و يا گروهي در وضعيت و يا شرايطمرسوم يا صحيح، اساسي محسوب مي شود.

سوبسيد ( يارانه): امتیاز اقتصادي،مستقيم يا غير مستقيم، که توسط دولت به توليد کنندگان کالاها وخدمات داخلي، غالبادرجهت تقويت موقعيت رقابتي آنها در برابر کمپاني هاي خارجي اعطا ميشود.

سوبسيد (یارانه) صادرات: مبلغ یک کاسه ای که توسط دولت به دستگاه یاشرکتی که کار آن برای رفاه عمومی مفید تشخیص داده می شود اعطا می گردد.

سودسهام: در آمد به دست آمده از نگهداري سهام. این در آمد معمولأ نمايانگر سهمی از سودحاصله است که به نسبت میزان سهم در مالکیت پرداحت می شود.

سوسياليسم: نظاماقتصادي که در آن ابزار اصلي توليد به طور عمده طبق نوعي سيستم برنامه ريزي مرکزيتحت مالکيت و کنترل جمعي دولت قرار دارد.

سهم عادي: سهميه درمالکيت يک شرکت.

سهام: مالکیت در دارایی يک شرکت .

سياست پولي: اقدامات نظام ذخیرۀفدرال برای مهار کردن میزان نقدینگی و هزینه پول و اعتبار بعنوان ابزاري برای کمکبه ایجاد اشتغال درسطح وسیع،ارتقاء رشد اقتصادي ،تثبيت قيمتها و ایجاد الگوهای قابلدوام در معاملات بين المللي.

سیاست حمایت از محصولات داخلی: استفاده ازمحدوديت بر واردات يا تشويق آگاهانه و عمدي این گونهمحدودیتها به منظور توانمندکردن توليد کنندگان ناکار آمد داخلي برای رقابت موفقيت آميز با توليد کنندگانخارجي..

سياست مالي: تصميمات دولت فدرال در بارۀ مبلغ پولي که مصرف و یابصورت ماليات وصول می کند در جهت تأمین اشتغال کامل و اقتصاد غير تورمي.

طرحنو (New Deal) : برنامه هاي اصلاحات اقتصادي دهه 1930 در آمريکا که برای کمک بهخارج شدن آمريکا از دوران کسادی عظيم تدوین شده بود.

نظام بازرگانی آزاد: سيستم تجاری که در آن کشورها اجازه دسترسي آزاد و بدون تبعيض را به بازارهاي يکديگرمي دهند.

نظام نرخ برابري ثابت ارز: نظامي که در آن نرخ هاي تسعیر بین ارزهاي رايج د رسطحی از پيش تعيين شده برقرار مي شود و درپاسخ به تغيير عرضه و تقاضاتغيير نمي يابد.

نظام نرخ شناور برابری ارز: نظامي انعطاف پذير که در آننرخ ارز توسط نيروهاي عرضه و تقاضاي بازار و بدون مداخله تعیین ميگردد.

شاخص صنعتي داوجونز (Dow Jones ) : شاخص بهاي سهام، بر اساس 30 نوع ازسهام عمده، که بعنوان معیاری برای روند عمومي در قيمت هاي سهام و اوراق قرضه درايالات متحده بکار مي رود.

شاخص قیمت مصرف کننده: نموداری از هزينه زندگيکه به وسیله اداره آمار کار آمريکا برمبنای قيمتهای واقعي خرده فروشي انواع کالاهاو خدمات دریک دوره معين فراهم و جدول بندی می شود و با ارقام یک دوره پايه که هر ازچندگاه تغيير مي يابد مقايسه مي گردد.

شرکت سرمايه گذاري: شرکتی س که بهطور منظم سهام تازه صادر وسهام موجود را هنگام درخواست خريداری می کند. این شرکتسرمايه خود را برای سرمايه گذاري در اوراق بهادار گوناگون در ديگر کمپاني ها به کارمی اندازد وجوهی را که از افراد جمع آوري کرده از جانب آنها در موجودي اوراق بهادارسهام گوناگون سرمايه گذاري مي کند.

صادرات: کالاها وخدماتي که در داخل توليدو به خريداران کشور ديگر فروخته مي شود.

عرضه: جدولی از آنچه که توليدکنندگان مايل و قادر به فروش آنها به هر قيمت ممکن طي مدت معينی هستند.

عرضهپول: مقدار پولي ( سکه، اسکناس و حساب هاي جاري) که دراقتصاد يک کشور درجريان است.

غذا برای صلح: برنامه اي که ترتيب ارائه محصولات کشاورزي آمريکا را به خارجفراهم مي سازد.

فروش زير قيمت تمام شده ( قیمت شکنی): به موجب قوانينآمريکا، فروش يا صادرات کالا به ايالات متحده به قیمتی " کمتر از ارزش منصفانهبازار " ، وقتي که چنين فروش هايي عملا صدمه به توليد کنندگان محصولات مشابه درآمريکا وارد کند یا آنها را در معرض چنین تهدیدی قرار دهد.

قانون ضد تراست: خط مشي و يا عملي که هدف آن کوتاه کردن دست قدرت هاي انحصار طلب در يک بازاراست.

کساد: کاهش شديد در فعاليت هاي کلي اقتصادي در برحسب مقدار و / يا طولمدت.

کسري بودجه: مبلغی که دولت ساليانه بيش از درآمد خود هزینه ميکند.

کسري موازنه بازرگانی: مقداري که واردات يک کشور بر صادرات آن پيشيگيرد.

کشت و صنعت: واژه اي که نمایانگر ماهيت عظيم و شرکت گونه و برخي ازمؤسسات کشاورزی در اقتصاد امروزی آمریکا است.

کمک به قيمت های کشاورزی : کمک دولت فدرال به کشاورزان برای حمايت از آنها در مقابله با عوامل نامساعدي چون آبوهواي بد يا مازاد توليد.

کميسيون اوراق بهادار و مبادلات ارزی (SEC ): یکدستگاه نظارت کننده مستقل ، غير حزبی و نيمه قضايي که مسئول اجرای قوانين فدرا لاوراق بهادار است. هدف از وضع اين قوانين حمایت از سرمايه گذاران وحصول اطمينان ازدسترسي آنان به تمامي اطلاعات مربوط به اوراق بهادار عمومي است. کميسيون همچنين برکار شرکت هايي که در خريد يا فروش اوراق بهادار دست دارند، کسانی که در زمینهسرمايه گذاری نظر مشورتی در اختیار افراد می گذارند و نيز بر کار شرکت هاي سرمايهگذاری نظارت دارد.


مازاد بودجه: مبلغ ساليانه اي که دولت بيش از مصرفخود در مي آورد.

مازاد تجارت: مقداري که واردات يک کشور از صادرات آن کشورپيشي گيرد.

مالکيت معنوي: مالکيتی که گواه آن ثبت اختراع، ثبت علائم تجاری وحق تألیف است. این مالکیت حق تصرف، استفاده و یا در اختیار گرفتن محصول ابتکارانسانی را به [صاحبان آن] اعطا مي کند.

مزايای اضافی: امتیازات غير مستقيمو غير نقدي مانند بيمه بهداشت، بيمه عمر ، سود سهام و جز آن که علاوه بر دستمزد ومزاياي حقوقي توسط کارفرمایان به کارمندان داده مي شود.

معاملات سلف خری: قراردادهایی که مستلزم تحويل کالايي با کيفيت و کمیت معين و قيمت مشخص در يک موعدمقرر در آينده است.

مانع غير تعرفه اي: اقدامات دولتی نظیر سيستم هاي نظارتیو وضع عوارض گوناگون ، علاوه بر تعرفه هايي که واردات را محدود می کند یا به صورتبالقوه توان محدود ساختن بازرگانی بين المللي را دارد.

معیار طلا: نظام پوليکه در آن ارزش پولهاي رايج برحسب وزن مشخص طلا تعيين ميشود.

نرخ تسعیر: نرخ، يا قيمتی، که بر اساس آن، پول رايج يک کشور با پول رايج کشور ديگري معاوضه ميشود.

نرخ تخفيفی: نرخ بهره ای که از طرف بانکهاي بازرگاني برای دريافت وامازبانکهای ذخیرۀ فدرا ل پرداخت می شود.

نظارت : تنظيم و انتشار ضوابط ومقررات ويژه از سوي سازمان های مجاز تحت نظارت قانوني، درجهت اداره وسازمان دهی یکفعاليت يا صنعت مشخص.

نظارت اجتماعي: محدوديت هايي که توسط دولت به منظورمنع و يا جلوگیری از اعما ل زيانبار شرکت ها ( چون آلودگي محيط و يا قرار دادنکارمندان در وضعيت هاي کاري خطرناک) و يا برای تشويق رفتارهای مطلوب اجتماعي اعمالميشود.

نظام ذخیرۀ فدرال: مرجع اصلي پولی ( بانک مرکزي) در ايالات متحده کهپول رايج را چاپ و بر عرضه اعتبار در اقتصاد نظارت مي کندو این دستگاه از یک هيئتمديره هفت نفري در واشنگتن دي سي ، 12 بانک ذخيره فدرال منطقه اي و شعبات 25 گانۀآنها تشکيل شده است.

نظام سرمايه داري ( کاپيتاليسم) : نظام اقتصادي که درآنابزار توليد در مالکيت و کنترل خصوصی است و مشخصه بارز آن رقابت ومنفعت جوییاست.

نظام کسب و فعالیت آزاد: نظام اقتصادي که مشخصۀ آن مالکيت بر دارایی هاو منابع تولیدی، انگیزۀ سود دربه خاطر توليد بيشتر، رقابت به خاطر تضمين کارآيي ودخالت نيروهاي عرضه و تقاضا که درجهت دادن به توليد و توزيع کالاها وخدماتاست.

نظام شناور تحت کنترل: نظام مبادله ارزی که در آن نرخ بيشتر پول هايرايج شناور و متغير است ولي بانک هاي مرکزي برای جلوگيري از تغييرات ناگهاني مداخلهمي کنند.

نيروي کار: در آمريکا، به تعداد کل افراد شاغل و يا درصد يافتن شغلاطلاق می شود.


واردات: کالاها و يا خدماتي که در کشوري ديگر توليد شدهود ر داخل یک کشور بفروش مي رسد.


هراس زدگی: برداشت هاي پي درپي و غيرمترقبه نقدي از بانک ها که به سبب کاهش ناگهاني در اعتماد دارندگان حساب و يا ترساز اينکه بانک توسط موسسه امتياز دهنده تعطيل شود، بوجود مي آيد. به عبارت دیگر،بسياري از دارندگان حساب به طورهمزمان پول نقد از بانک برداشت مي کنند. از آنجائيکه سپرده نقدي که يک بانک در اختیار دارد فقط بخش کوچکي از سپرده هاي آن بانکراتشکیل می دهد، تعداد زياد برداشت در يک مدت کوتاه موجودی نقدی را از میان می بردو بانک را مجبور به بستن درهای خود و یا احتمالا خارج شدن از کار ميکند.

اين واژه نامه بر مبنای واژه نامه هاي اينترنتی توسط بانک ذخیره فدرالسانفرانسيسکو (Federal Reserve Bank of San Francisco) ،بانک دخیره فدرالمينياپوليس (Federal Reserve Bank of Minneapolis )، هئيت تجارتيويرچوال
(Virtual Trade Mission)
و شوراي آموزش اقتصادي ويسکانسين

     
 
 
 
 


دو شنبه 12 دی 1390برچسب:, :: 11:59 ::  نويسنده : کامران

پروگرام امساک :

سیاست اقتصاد ملی که قصداً سطح زندگی مردم را پائین می برد تابعضی هدف های مطلوب          وسیله براورده گردد این هدف ها ممکن است توازن بخشیدن بودجه ،افزودن اموال سرمایوی تادیه قروض خارجی ویامتوازن ساختن تادیات بین المللی کشورباشد .

پرنسیپ مکتب بانکداری :

پرنسیپی که در قرن 19 در انگاستان انکشاف کرد وطبق ان گویا در صورت وجود تنها یک پول رایج فلزی یک اکتساب طلا با از دست دادن طلا بخارج خود بخود منجربه افزایش یاکاهش پول رایج در دوران نشده وبدینوسیله سطح قیمت را زیرتاثیر قرارنمیدهد بلکه بجایآن مقداراندوخته

طلا را تغیرخواهد داد . مکتب بانکداری باین عقیده نیزبود که در یک سیستم مخلوط رایج طلا وپول های کاغذی مقدار پول کاغذی دردوران بر

طبق احتیاجات کسب وکاربوسیله عمل بانکداری رقابت آمیزتعدیل و اصلاح مییآید .

پرداخت پستی بانک

یک برات خارجی که به حواله پولی یا نقد از طرف بانک تادیه کننده تبدیل وسپس این حواله پولی یا نقد ذریعه پوسته به مودی الیه برستاده شده باشد .

پرداخت جنسی :

پرداخت دستمزد بصورت کالا وخدمات بجای پول این نوع پرداخت اساساً ریشه در مناسبات             گذشته دارد و امروزه نیز بقایای آن در برخی حوزه های زراعتی جوامع عقب مانده به چشم می خورد .

پرداخت های انتقالی :

پرداخت بیک فرد (معمولا توسط دولت ) بدون آنکه در ارتباط با جریان مبادله کالا وخدمات باشد . اعطای بورس تحصیلی وپرداخت های خدمات اجتماعی از این نوع پرداخت های است . پرداخت های انتقال را در حقیقت باید به مشابه بخش از افزایش توزیع مجدد در آمد اقتصاد بشمار آورد .

پرداخت های رفاهی دولت :

پرداخت های بلا عوض دولت به افرادیکه بدلایل مختلف سزاوار دریافت کمک اند . درکشور هایی که سطح تامین اجتماعی بالااست این نوع پرداخت ها معمولا تمام بیکاران ، منقاعدین ، بیوگان ، ویتیمان ، معلولین وغیره را در بر میگرد .

 

پرداخت های خارجی :

هرگونه پرداخت بیک کشور خارجی خواه در عوض کالاها و خدمات وخواه برای بازپرداخت قروض باشد این پرداخت ها معمولا باید بپول قوی انجام گیرند .

پرداختی عوامل :

پرداخت هایی که در برابر استفاده از عوامل تولید به آنها تعلق می گیرد. دستمزد ، بهره واجاره قسمت اعظم این پرداخت ها را تشکیل می دهند .

پرنسیپ مکتب پول رایج :

این اصل (پرنسیپ ) که در قرن نزده در برتانه انکشاف یافت وطبق آن گویا در حالیکه پول متداول یک پول فلزی باشد هر مقدار از دست داده شده طلا بدیگر کشورها یا اکتساب یک مقدار طلا از دیگر کشور خود بخود منتج به کاهش یا افزایش پول رایج در دوران گردید، وفوراً برسطح قیم تاثیر وارد میکند . در یک سیستم پولی که طلا وپول کاغذی در دوران باشد این حالت خود بخود بوجود نمیآید . بلکه توسط تنظیم مقدار پول کاغذی جهت انطباق دادن آن با مقدار طلا بوجود میاید .

پس انداز پیش بینی شده :

عبارت از پس اندازهای است که در یک مدت آینده مد نظر  گرفته شده  پس اندازپیش بینی شده ممکن است بیشتر یا کمتر از سرمایه گذاری پیش بینی شده باشد .

پس اندازواقعی :

پس اندازیکه در یک مدت واقعاً صورت گرفته است . در صورتیکه اندوخته ها ثابت قرض گردد . پس انداز واقعی مساوی است به سرمایه گذاری واقعی .

پس انداز های سیال :

پس اندازهای که نه سرمایه گذاری شده ونه صرفه گردیده .

 پس انداز زاید :

این اصطلاح را میتوان قرار ذیل توضیح نمود .

1ــ پس انداز بیشتر از آنچه که در سرمایه گذاری بکاری انداخته شده میتواند .

2ــ هر گاه سرمایه یکه سرمایه گذاری شده و از پس اندازها نمایندگی بکند واموال را بیشتر از مقداری که به نفع فروشنده بتوانند تولید کند این حالت را تیز پس انداز زاید گویند .

پس انداز تصدی :

آن بخش از در آمد خالص یک تصدی که برای پرداخت بهره سود سهام یا مالیات معرف نشده ، بلکه به عنوان انداخته استهلاک با برای سرمایه گذاری ذخیره شده باشد .

 

پلان تامین استقرار :

اصطلاحسیت که از طرف بعضی اقتصادیون استعمال میشود ومقصد آن پلانسیت که جهت چاره نمودن یا از بین بردن تاثیرات خطر صعود ونزول های بالای بعضی صنایع مخصوصاً صنایع مواد خام طرح تطبیق میگردد . بعضی صنایع بنابر خصوصات فنی خود ، مخصوصاً صنایعی که مصروف استخراج معدن میباشد . نمیتواند که دروقت رفتن قیم وکم شدن تقاضا          تولیدات خود بکاهد ، در صورتیکه خسارات وارده منجربه بسته شدن فابریکه گردد بازوقتیکه محصولات آن مورد تقاضای بیشتر قرار میگرد خیلی مشکل است که همان ظرفیت تولیدی از دست رفته را دوباره بدست آرد . این پلان پیش نهاد میکند که یک نماینده گی حکومتی یا نیمه حکومتی ( باداشتن بعضی تعمنات لازمه ) حاضر شود با بیک قیمت حداقل تمام تولیدات را که فابریکه برایش عرضه میکند خریده وبیک قیمت حد اعظمی بفروش برساند بدین ترتیب در اوقات رفاه قیمت از یک حد اعظمی معین بلند تررفته نمیتواند ودر هنگام فرود آمدن از حداقل آن پائنتر نزول نمیکند در نتیجه قیمت متاع موضوع بحث نیز استقرار یافته وکمتر از آن چه که در اثر صعود ونزول آن تغیر میخورد صعود ونزول میکند .

 

پلان گذاری اقتصادی :

اقدامی را گویند که از دور اندیشی در مورد یک عمل اقتصادی کار گرفته ، ساحه خصوصیت ونتایج چینین یک اقدام را پیش بینی کند .

اکنون این اصطلاح بیشتر به رهنمائی و پلانگذاری حکومت در ساحه اقتصاد نسبت داده میشود . همچنان اگریک مقام عالی حکومتی مقدار اجناس راکه باید در یک مدت تولید گردد تعین مینماید . اینگونه تعین نیز یکنوع پلانگذاری اقتصادی است . دریک نظام سرمایداری پیش بینی واقدام        بر آنرا که بمنظورجاره یا جبران نمودن یک فرودآمده گی وتباهی آور بعمل میآید . پلان گذاری اقتصادی گویند .

پلان وقفی بیمه زندگی :

پلانیکه طبق آن یک شرکت بیمه زندگی موافقه میکند تامبلغ        پس از مرگ شخص بیمه شده یا وقتیکه او بیک سن معین مثلا 65 یا 70 سالگی برسد به شخص مذکور تادیه کند . این کار را شرکت بیمه در بدل یک جایزه ثابت سالانه که در طرف  چند سال که حد اعظمی آن قبلا موافقه میشود و معمولا از 15 تا 30 سال میبا شد اجرا مینماید .

پلان تغیر پذیرکار :

در اصطلاح روابط صنعتی پلانی راگویند که در آن ساعات کارفی روز یا عده از روز های کار در هفته تغیر پذیرفته میتواند مشروط برانیکه این تغیرات از مدت حد اعظمی استخدام که قانوناَ تثبیت گردیده یا در اثر یک قرار کار برای یک فاصله معین وقت تعیین شده تجاوز نکند .

پلان :      Plan

باصطلاح موسسات صنعتی مقصد از این اصطلاح پلان یا سرمایه ایست که برای فعالیت های آینده طرح میشود . مثلا پلان مقادیر اجناس را که دریک مدت معین باید تولید گردد تعیین میکند .

پلان سالانه :

پلان اجرات  اهداف عمومی پلانها عمرانی ( معمولا پنجساله ) برای یک سال معین که باید حاوی عملیات اجرائیوی همه ادارات دولتی ونیز       مربوط باشد . پلان پنج ساله در سایر کشور های روبه انکشاف همراه با بودجه عموم کشور برای تعویب به مجلس عالی حکومت تقدیم میشود .

پلان احصائیوی :

شاخه از علم اقتصاد که مشخصاً مربوط به تنظیم پلانهای بنیادی اقتصادکلان میشود . کانتورو ویچ به عنوان یکی از پیشتاران این رشته توانست با یکار گرفتن روش های پیچیده ریاضی امکان بکار آمد

پلانگذاری مرکزی را بااستفاده از طریق قیمت های که قبلا تعیین شد . در پلان نشان میدهد .

پلان گذاری نیروی انسانی :

اموزش وسازماندهی نیروی انسانس ماهر ونیمه ماهر در چار چوب اهداف واولویت های پلانگذاری عمومی گنجانیده میشود که در پلانگذاری نیروی انسانی جنبه های بخصوص یعنی کمی وکیفی گرد ه های  مختلف نیروی انسانی ارزیابی ومشخص میشود . وبدین اساس سرمایه گذاری امورش لازم برآورد میگردد.  تااز این طریق ضمن بر طرف ساختن مشکلات موجود نیروی کارآمدتری در جهت افزایش بشر بکار گرفته شود . همچنان توزیع موزون نیروی انسانی بین مناطق جغرافیایی ونیز سکتور های مختلف اقتصادی از خود بطی است که این نوع پلانگذاری لزوما باید بدان توجه داشته باشد  .

پلانگذاری منطقوی :

پلانگذری برای توزیع فضایی فعالیت های اقتصادی و سطوح مختلف اجرای ان را در بر میداشته باشد که بطور معمول این شاخه از علم اقتصاد را نیز میتوان بدوبخش اقتصاد منطقوی کلان وخرد تقسیم کرد . که در تحلیل اقتصادمنطقوی کلان معمولا عملکرد اقتصادی مناطق مختلف در چار چوب اقتصاد ملی مقایسه میشود . موضوعات اصلی اقتصاد منطقوی کلان عبارتنداز: رشد اقتصادی تطبیق مناطق مختلف درچارچوب اقتصادی ملی ، گوناگون سطوح مختلف بیکاری بین مناطق وجابجا نمودن عوامل تولید در میان آنها وجود میداشته باشد . اقتصاد منطقوی خرد بیشتر به مکان یابی وروابط متقابل فعالیت های اقتصادی خاص بایکدیگر می پردازد . در این زمینه تاثیرات مستقیم محیط ومسافت بر فعالیت های اقتصادی مورد برسی قرار میگیرد . موضوعات اقتصاد  خرد منطقوی بطور عموم در نظریه مکان یابی مطالعه میشود . ودر صورتیکه مسایل مراکز شهری مدنظر باشد محبث اقتصادی شهری بمیان میآید .

پول جعلی :

پولیکه مشابه پول قانونی ساخته شده  وبه قصد فریب دادن طرف مقابل بنام پول استعمال میشود . این کار در هر جا جرم تلقی میگردد .

پول رایج :

به معنی محدود کلمه پول قانونی را گویند . ومعنی وسیع کلمه هرچیزیکه بحیث یک وسیله تبادله کار میدهد خواه قابلیت قبول آن عمومی باشد یا محدود از این رو پول رایج علاوه براینکه شامل پول نقد میباشد . وشامل چک های که بالای بانک صادر میشود نیز میباشد .

پول گران :

وقتیکه سطح عمومی قیمت پائین باشد گویند پول گران است و در چینین اوقات مقدار زیاد اجناس و خدمات به مقابل یک مبلغ نسبتاً کوچک پول مبادله میگردد . بنابر این پول گران است . یا به عباره یگر ارزش آن نسبت به ارزش اجناس وخدمات بلند تر میباشد .

پول ارتجاعی :

پولیکه مقدار آن نظربه ایجاب وضع عمومب اقتصادی کم یا زیاد شده میتواند .در ایالات متحده امریکا نوت ها ی" فدرال ریزرو " را میتوان پول ارتجاعی شناخت که نشر این نوت ها مربوط به حجم تنزیل مجدد است . وقتیکه بانک ناشر این گونه نوت را بیکی از نمایندگی های " فدرال ریزرو " امانت بگذارد نوت ها گویا از دوران باز میماند و نوت هایکه باین ترتیب به امانت گذاشته شده ودوباره صادر شده نمیتواند مگر در صورتیکه شرایط اولی وصدور آن فراهم گردد .

پول حکمی :

پول کاغذی است که از طرف حکومت نشر شده وپشتیبانه پول مسکوک ندارد . حکومتی که چینین پول رانشر میکند وبه ان حیثیت کامل پول قانونی رامیدهد . پول حکمی گفته میشود .

پول اعتباری یا کریدیتی  :

پولیکه بطورمکمل پشتیوانه طلا یا نقره ندارد . این اصطلاح بعضی اوقات به معنی وسیع تری استعمال میگردد وبدین معنی تمام پول های را که پشتیوانه طلا مکمل ندارد پول اعتباری گویند . روی این تعریف تمام پول هایکه امروز در اکثر ممالک در جریان است پول اعتباری گفته شده میتواند . این نوع پول را بعضی اوقات بنام پول کریدیتی

( Credit money )  نیز یاد میکند .

پول قوی :

پول قوی را میتوان قرار ذیل توضیح نمود که :

1ــ در حال مقایسه پول فلزی با پول کاغذی اول الذکر را پول قوی می نامیم .

2ــ از نگاه ارزش پول ملی ای را گویند که درداخل مملکت ویا در ساحه تبادلات بین المللی ارزش نسبتاً مستقرداشته باشد .

 

پول فرستند :

پولیکه از طرف مهاجرین به مملکت اصلی شان برای خویشاوندان                              

               شان میفرستند . اینگونه پول رسانی یک قلم نامرئی تجارت بوده وهمان تاثیری راکه اموال وارده از مملکت مبدا به مملکت دوم ( که مهاجرین در آنجا آمده آند ) بر بیلانس تادیات مملکت دوم دارد دارا میباشد .

پول قانونی :

پولیکه بر حسب قانون برای تادیات هر گونه ذین که به حساب پول افاده میشود باید پذیرفته گردد . ولی بخاطرباید داشت که یک فروشنده اگر نخواسته باشد که متاع خود را بمقابل پول بفروشد به پذیرفتن پول قانونی مجبور نیست .

پول اشغالی :

پولیکه از طرف قوای نظامی در ساحات اشغال شده دشمن استعمال میگردد . در اکثر موارد چینین پول مطابق واحد پولی مملکت اشغال شده نشر میشود ویک پول حکمی محض میباشد . از این گونه پول برای تادیات محلی در خریداری ها وپرداخت مزد کارگران استفاده میشود . انرا ( Spear head money )  نیز گویند . مثلا در 1942 هنگامیکه افریقا شمالی اشغال شد امریکائی ها یکنوع دالر را بنام

( Yellow seal dollar ) یا ( Spear head money )  را در چلند انداخت و برتانوی ها بنام ( MILI TAYY POUND )  یک پول را مورد استفاده قرار دادند .

پول کاغذی :

اسنادیکه از طرف حکومت یا مقامات صالحه حکومتی بحیث پول نشر شده ومورد استعمال قرار گیرد . پول کاغذی ممکن است محض در اثر حکیم حکومت وبدون پشتبانه بدوران بیفته یا اینکه به اعتبارسکه های فلزی یا شمشی که به اندازه مبلغ وجه این پول ها در کدام خزانه نگهداشته شده باشد  به چلند بین این دو انجام  پول کاغذی بدرجات وطرق مختلف امکان دارد تضمین گردیده باشد .                 

 پول ضعیف :

1ــ پول را گویند که بمقایسه پول فلزی ضعیف باشد .

2ــ هر پول ملی که ارزش آن به صعود و نزول های غیرعادی چه در داخل وچه در تبادلات بین المللی معروض میباشد .

 

پول فلزی :

سکه ، معمولا سکه های طلا ونقره را گویند .

پول ثابت :

پولیکه ارزش ثابتی به حساب امتعه وخدماتیکه خریده میتواند دارا باشد .

پول معیاری :

پولیکه متشکل از یک متاعی باشد که وزن وعیار مشخص داشته وارزش آن بحیث یک متاع مساوی باشد به ارزش ان بحیث پول ، پول معیاری حسب این تعریف بنام ( primary money )  نیز یاد میشود .

 

پول فرعی :

سکه یکه قیمت وجهی آن کمتراز قیمت فلز آن باشد . این اصطلاح بعضی اوقات  ( Minor Coin )  وگاهی پول  فرعی 

( Subsidiay Coins ) را نیز در بر میگیرد .

پول سیاه :

اصطلاحی برای مشخص کردن مسکوکات مسی یافلزاتی بجز طلا ونقره. در تداول عامه گویای بی ارزش بودن شی است .

پول بین المللی :

پولیکه در پرداخت های تجارت بین المللی بکارمیرود . در روابط دهه 1980 بر آورد میشد که حدود %55 تجارتی جهانی به دالر امریکا%14 ب مارک المان 7.5 به پوند انگلیس و 6% به فرانک فرانسه باشد .

پول راکه :

پولیکه از جریان خارج وبصورت ثروت اندوخته شود .

پول کالایی :

شی یکه به عنوان پول مورد استفاده قرار میگردد ودر عین جال بخودی خود یک کالای قابل فروش نیز بشمارمیرود طلا نمونه برجسته چینین اشیایی است . تفاوت این پول با پول بی پیشتوانه در آن است که نوع اخیر بخودی از هیچ گونه ارزش برخوردار نیست .

پیش فروش :

در اصطلاح بورس کسیکه پیش بینی میکند که قیمت سهام تنزل کردنی است بامید اینکه بعد تر آنرا از را                                به پیش فروشی ان اقدام می ورزد . این اصطلاح به مقابل Bull استعمال میشود.

پیام بودجه :

پیامی است که هنگام تقدیم بودجه سال آتی از طرف قوه اجرائیه به قوه مقننه تسلیم میشود وطضمن آن سیاست و نظریات اساسی دولت تشریح وبورجه بطور مجموعی توجیه میگردد .

پیش فروش :  Bear

این اصطلاح بیشتر در معاملات بورس مستعمل است . فروش اسنادی را گویند که مال فروشنده نبوده بلکه ممکن است . بقصد تحویل دهی موقتاً استقراض شده باشد . پیش فروشی براساس این توقع که قیمت ها در بازار تنزل خواهد کرد صورت میگرد . اگر در قیم بازار نزولی رخ

دهد تاجر میتواند اسناد را به قیمتی پایانتر از قیمت فروش خود بخرد در نتیجه قیمت تمام شد استقراض اسناد را تادیه کرده و نفعی بدست میآرد . ولی اگر قیم بازار بلند برود تاجر مجبور خواهد شد که اسناد را به قیمت بلند تر از قیمت فروش خود خریداری کند در نتیجه قیمت تمام شد استقراض اسناد را نیز مجبوراً پرداخته ومتحمل خساره میشود پیش فروشی بقرض جلوگیری از خسارات بزرگ نیز صورت میگیرد مخصوصا وقتیکه بدلال بورس هدایت توقف زیان

( STOP LOSS ORDER )  داده شده باشد .

پیش گام کار :

در اصطلاح روابط صنعتی کارگری را گویند که از طرف کارگران در داخل ی موسسه بحیث نماینده برای مذاکره با کارفرما انتخاب میشود .

پیشنهاد مناقشه :

پیشنهاد از طرف یک موسسه راجع به خریداری بعضی اشیا مبنی بر اینکه فروشندگان در تخفیف قیمت داواطلبی کنند . اعلان اینگونه پیشنهاد را آگهی مناقصه دادن ( Call for Tender )   گویند .

 



شنبه 10 دی 1390برچسب:, :: 13:36 ::  نويسنده : کامران

آزادی اقتصادی :    Economic independence  

این اصطلاح اصلا یک فقره فرانسوی بوده که معنی آن " بگذار عمل بکند و بگذار بگذرد " است یعنی حکومت باید امور اقتصادی جامعه را آزاد گذاشته و در آن مداخله ای نکند ویا قیودی را برای آن وضع ننماید . این اصطلاح در نیمه اول قرن 18 در فرانسه مخصوصا توسط افرادیکه مخالف مکتب مرکانتلزم بودند بوجود آمد .

آزادی قرار داد :  Freedom of contract             

حقی که براساسی آن یک فرد میتواند هرگونه قرار دادی را که نفع شخص او اقتضا کند عقد بنماید مشروط برانیکه مخالف مقرارت قانون   جامعه نباشد .

آخرین استعداد تولید : Marginal productivity  

قدرتیکه افزایش اضافی یک عامل متغیر تولید را برای افزودن حاصل مجموعی دارد. و باید گفت که  این اصطلاح معمولا همرای نام یکی از عوامل تولید استعمال میگردد. مثلا قدرت تولید نهائی کار، قدرت تولید نهائی سرمایه ، و  زمینکه باعث افزایش  بیشترعوامل تولید  و افزودن محصولات مجموعی تولید  میگردد.

آشتی دادن یا استمالت :  Conciliation

در اصطلاح روابط امور  کاراست که  در صورت بروز اختلاف بین کارگر وکارفرما عبارت از استخدام شخصی سومی به منظور حل وفصل منازعه که بوسیله نشان دادن را های مختلفی که  اختلافات رابتواند حل فصل نماید اما طرف سومی صلاحیت تحمیل نمودن فصیله را ندارد .

آشفتگی بانکی :

نارامی های بانکی باعث سلب اعتماد مردم از یک یا چند بانک گردیده که این حالت ایجاد شده زمینه را برای تقاضای امانات مردم را از بانک ها فراهم میسازد . و همچنان در زمانهای قبل انتشار پول های رایج خصوصی که وجود داشت . معمولا در میان مردم بصورت تقاضا برای تبدیل یکنوع پول به نوع دیگر تجلی مییافت که بعضی اوقات باعث نارامی های بانکی میگردید و چینین نارامی ها میتواند موجب شکستگی بانک های معتبر دنیا گردد .

آمار :

این اصطلاح از علم جمع آوری ودسته بندی وقایع جامعه بوده  که برای تغیررات  اطلاعات کمی میتواند سهولت را ایجاد نماید .ومطابق این روش میتواند از مجموعی افراد و نهاد های اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی ونظامی مشاهدات و نمونه گیری های مورد ضرورت را جمع آوری  ومطابق مهم ترین روش های آماری در زمینه های اقتصادی و تجارت در مراحل مختلف زمانی استفاده بعمل آورد .

آمیزش اقتصادی :  Combination ( Consolidation )

 آمیزش اقتصادی زمانی صورت گرفته میتواند که دویا بشترشرکت های سهامی محدود موجوده یکی شده ویک شرکت واحد اقتصادی راتشکیل دهند .

Adapted marketing mix

آمیزه سازگار بازاریابی –آمیزه انعطاب پذیربازاریابی :

یک استراتژی بازاریابی جهانی برای سازگار نمودن هریک از ارکان آمیزه بازاریابی با بازار مورد هدف در سطح جهانی ، که شرکت باید در این زمینه هزینه های بیشتری را تحمیل نماید ، ولی بدان امید که به سهم بیشتری از بازار و بازده دست یابد .

آنکتاد :

اندیشه تاسیس یک ارگان دائمی برای تجارت وتوسعه در اوایل دهه 1960 باتوجه به علاقمندی  کشورهای در حال توسعه مطرح شد ودهه 1960 ــ 1970رابه  دهه توسعه نام گذاری گردید . بعد از اینکه شواری اقتصادی واجتماعی سازمان ملل متحده در سال 1962 لزوم طرح میایل تجارت بین المللی را دریک کنفرانس خاص تاکید کرد . اولین کنفرانس تجارت وتوسعه ازماه مارچ تاجون 1964 در ژنوتشکیل شد که بنام        ( آنکستاد اول ) مسمی شد . ومجموعی عمومی سازمان ملل متحد در تاریخ 30 دسامبر 1964 نیز تصمیم گرفت که آنکستاد بصورت ارگانی وابسته به شواری اقتصادی واجتماعی سازمان ملل متحده ، فعالیت داشته باشد .عالی ترین ارگان آنکستاد کنفرانس نمایندگان ( 160) کشور عضوسازمان ملل میباشد . که در فواصل سه یا چهارسال یکدیگر را ملاقات میکنند . اعضا آنکستاد را میتوان ( مثل اعضای سازمان ملل متحده ) به چهار گروه تقسیم کرد . گروه اول : متشکل از ( 19) کشور آسیایی وآفریقایی ) میباشد . گروه دوم متشکل از ( 30 ) کشور صنعتی غرب) میباشد . گروه سوم : متشکل از

( 27 ) کشور امریکایی لاتین وکشورهای در حال توسعه دریای کار اشیای میباشد . گروه چهارم : ( 10) کشور باسیتم های اقتصادی هدایت شده ) میباشد .

 

آویز:  Advice 

این صطلاح معمولا در  معاملات تجارتی وتحویلی بانکی راجع به فرستادن اموال یا کدام مطلب  دیگر مربوط معاملات تجارتی بطریق مقابل ارایه میگردد . اما استعمال کلمه ( اطلاعیه ) صیح تر است .

ابزارهای سیاست گذاری:

ابزار های اقتصادی و اجتماعی که به منظور تاثیر بر ابزار سیاست گذاری از سوی دولت مورد استفاده قرار میگرند . این ابزار ها را بطور عموم به چهار گروه تقسیم بندی میکنند . سیاست مالی ، سیاست پولی ، سیاست اسعاری و جدید تر از همه سیاست در آمدی میباشد .

اتوماسیون :

این اصطلاح به معنی عام کلمه عبارت از جانیشنی کار انسان با وسایل خود کار بوده که افزایش بازدهی کار با افزایش تولید همراه میباشد وسهم شان موجب رشد اقتصادی جامعه میشود . بناً بیکاری روابط مستقیم با تکنولوژی یک ندارد . زیرا افزایش اتوماتیک درنظام های مختلف جوامع بشری وجود داشته که از آغاز تحویل مواد خام به ماشین خود کار الی کار تمام ضرورت بدخالت کار انسان ندارد . همچنان در شرایط معاصر رشد سریع محصولات صنعتی دنیا ایجاب سیتم کمپوتری را مینماید که تاثیرات چشمگیری از خود بجا نهاده است .

اتحاد :

متحد شدن موسسات تجارتی وتصدی های تولیدی از لحاظ تشکیلاتی بطور دایمی و موقتی را گویند که چینین اتحادیه ها روی ملل مختلف ایجاد شده و علل مهم آن عبارت از کاستن رقابت و مصارف تمام شد از اثر تولیدات کتلوی و تمرکز بخشیدن سرمایه و اداره سالم میباشد .

اتحادیه افقی : Craft union  

اتحادیه اختصاصی مولدین بوده که اعضای آن منشکل از یک ویا بیشتر حرفه های اختصاصی متحد و پیوسته باشند بنام اتحادیه افقی مولدین مسمی میباشند .

اتحادیه پرداخت های اروپا :

این اتحادیه در 1950 توسط ( 17 ) کشور عضو سازمان همکاری اقتصادی اروپا بنیان نهاده شد در حقیقت جایگزین موافقت نامه پرداخت های درون اروپایی که طبق برنامه بازسازی اروپا تشکیل شده بود بشمار میرفت . همچنان مساوی کردن قروض و مطالبات بین المللی چند جانبه برای کشورهای عضو در نظر بود . علاوه براین اتحادیه مکانیزم داشت برای اعطای کریدت به هر عضویکه در برابر اعضای دیگر دچار کسر پرداخت بیلانس ها میشدن . و در 1958 هنگام که کشور های اروپا غربی ارزش پذیری پول های خود را بار دیگر بر قرار ساخت . موافقت نامه پول اروپا جانشین اتحادیه پرداخت های اروپا گردید . اتحادیه مذکور نقش مهمی دروحدت اروپا  ونیز جلوگیری از تجارت معمولی دوجانبه را درنظر دارد .

اتحادیه تجارت آزاد اروپا :

اتحادیه تجارت آزاد اروپا در نوامبر 1959 در استکولم توسط بریتانیا ، ناروی ، سویدن ، دنمارک ، اتریش ، پرتگال وسویس قرار داد نامه را تهه و آنرا به تعویب رسانیدن . همچنان در اپریل 1961 با فنلاند و درمارچ 1970 با اسیلند موافقت نامه تجارتی را به امضا رسانیدن. ولی متقابلا دنمارک و برتیانیا در 1973 بمنظور حاصل نمودن عضویت جامعه اقتصادی اروپا ، اتحادیه تجارت آزاد اروپا را ترک گفتند . باید گفت که موافقت نامه استکهلم باعث پدید آمدن یک ناحیه تجارتی آزاد و حفیظ تعرفه های وارداتی و لغو حقوق گمرکی میان کشور های شان توافق بعمل آمده است . این اتحادیه با جامعه اقتصادی اروپا روابط بسیار گسترده ای دارد . وطرح قرار داد های تجارت آزاد بین هر یک از اعضای آن و جامعه اقتصادی در 1973 صورت گرفته که سرانجام به پیدایش یک اتحادیه گمرکی کاملا متشکل از این دو انجامید .

اتحادیه عرضه کنندگان اوراق قرضه بین المللی :

این اتحادیه درسال 1969 به منظور جمع آوری و انتشار قیمت های جاری وسود اوراق قرضه اروپایی تشکیل شده است .

اتحادیه جهت تحدید تجارت :    Combination in restraint of trade

توافقات میان چندین سرمایه گذار بمنظور محدود ساختن و یا از بین بردن رقابت بشکل اتحادیه کارتل صورت میگرد . این اتحاد احتمال دارد قیمت ها را بثبیت و تحت انحصار خود بوجود آورد و با کدام تدابیر دیگر جهت تحدید رقابت مبادرت ورزد .

اتحادیه مقید کارگران : Closed union

یک اتحادیه کاری که دارای شرایط و مقرارت مقید بخود بوده و پذیرش اعضای جدیدالشمول را در عضویت این اتحادیه خیلی ساخته است .

اتحادیه بانک های مرکزی افریقا :

اتحادیه هایکه در 1968 برای تشویق همکاری در زمینه فعالیت های پولی ، بانکی ومالی در افریقا توجود آمد . این اتحادیه بانک های مرکزی وسازمان های مالی افریقایی  را .

به ادامه مطلب برای خواندن بقیه بروید



ادامه مطلب ...


شنبه 10 دی 1390برچسب:, :: 13:21 ::  نويسنده : کامران

 

داستان واقعى - اغتصاب فرزندان !
 
اين داستانيست واقعی كه ذكر آن بغرض درس و عبرت براى والدين و همچنين فرزندان ميباشد (با اندكى ويرايش و نگارش).
 
اواخر سال تحصيلى بود، و تقريبا يكماه به انتهاى سال تحصيلى باقى مانده بود كه پدر دست پسر 17 ساله اش را گرفته و دوان دوان وارد دبيرستان ميشود:
 
پدر: آقاى مدير، من ميخواهم اين فرزندم را از مدرسه اخراجش كنيد تا او را از اين كشور تبعيد كنم !
 
مدير: چرا؟ همانطور كه مي دانى يكماه ديگر به پايان مدرسه باقى نمانده، اگر ميشود كمى صبر كنيد تا مدرسه تمام شود و سپس اين كار را انجام بده تا يكسالش بهدر نرود.
 
پدر: نه آقاى مدير، من ديگر از اين پسر خسته شدم و ميخواهم كه همين الآن او را از اين كشور برانم.
 
مدير دست پسر بچه جوان را ميگيرد و اورا به زاويه اى ميكشاند و از او ميپرسد كه كه قضيه چيست؟
 
پسر به مدير: حدود 8 ماه پيش پدرم ماهواره اى به خانه آورد و من نيز مانند بقيه جوانان حس كنجكاوی را در خود میبینم و ميخواستم ببينم كه در اين كانالهاى جديد چه ميگذرد پس شبهنگام وقتى كه پدر و مادرم خواب بودند سراغ تلفزيون و كانالهاى جديد ميرفتم ولى در بعضى از آن كانالها خيلى چيزهاى عجيب و غريب ميديدم (مقصود كانالهاى جنس بود) و من به آن عادت كردم و هر شب وقتى كه والدينم خواب بودند سراغ آن كانالها ميرفتم، ولى از آنجاييكه بسيار تحريك ميشدم تصميم به عملى كردن آن اعمال شدم پس ديدم كه آسانترين و نزديكترين شخص برادر 5 ساله كوچكم بود، پس در خفاء از پدر و مادر به سراغ او ميرفتم و كارهاى فاحشه با او انجام ميدادم تا اينكه روزى بى خبر پدرم وارد اتاق شد و من را در آن حالت فاحشه با برادر كوچكم ديد، ولى از آنجاييكه بجز كمى ناسزاگويى و تنبيه زبانى كار ديگرى نكرد پس فكر كردم اين كار چندان زشت و نا پسند نيست، پس دوباره كار را بطور مستمر در هنگام خلوت انجام ميدادم، تا اينكه ديشب هنگام مشاهده آان افلام جنسى دوباره تحريك شدم ولى اين بار سراغ خواهر 10 ساله ام رفتم كه خواب بود ولى وقتى به او نزديك شدم بيدار شد و متوجه كار من شد و جيغ و فرياد زد پس والدين من بيدار شدند و فهميدند كه قضيه چيست. اينبار پدر من بسيار عصبانى شد و تصميم گرفت كه من را از خانه بيرون كند و به كشورى ديگر اخراج كند تا مرا نبيند.
 
مدير پس از شنيدن اين داستان شرم آور و حيرت انگيز پرونده پسر را نزد پدر آورد و به او گفت كه:
 
مدير: چرا شما ماهواره به خانه آورده اى؟
 
پدر: من آنرا آوردم تا بازيهاى فوتبال و همچنين اخبارهاى ورزشى و اخبار جهان را تماشا كنم.
 
مدير: پس اين تقصير تو است كه سبب شدى همراه آن كانالهاى ورزشى كانالهاى جنسى نيز وارد خانه ات كنى و پسرت را گمراه كنى، اين هم  پرونده پسرت پس برويد بيرون !
 
انتهاى داستان
===============================
 
پيامبر صلى الله عليه و سلم فرموده است: "كلكم راع و كلكم مسئول عن رعيته" يعنى: "هر يك از شما مسئول هست و مسئول زيردستان خود هست"
 
پس اى پدر و مادر عزيزى كه ماهواره را همراه آن كانالهاى مبتذل به خانه ميآوريد و فكر ميكنيد كه فرزندانتان ملائكه هستند و نميتوانند قفل ماهواره را بشكنند، اگر از همان اول فكر اساسى را براى تربيت فرزندان خود نكنيد عاقبت شومى را در راه خود خواهيد ديد زمانيكه كار از كار گذشته و ديگر راه برگشت نيست.
 
يك فرد هنگامى كه به سن بلوغ ميرسد اندرون او احساسات و هيجانهاى شهوت انگيز موج آسايى رخ ميدهد كه اگر توسط خود شخص و يا تعليم و تربيت والدين مهار نشود او را به دركات اعمال مبتذل ميكشاند، از فيلمهاى جنسى شروع شده و به فاحشه و مخدرات ممكن است منتها شود.
 
پس اى والدين عزيز، شيطان را در گمراهى فرزندانتان يارى ندهيد و بخاطر اين كانالهاى مبتذل ملائكه را از خانه تان مرانيد و از خداى خود بترسيد و نگذاريد تلفزيون گروبانگير شما شود بلكه بايست شما ين دستگاه را كنترل و مهار كنيد.
 
اى جوانان ! بدانيد كه شيطان بسيار مكار هست و پله پله يك شخص را به گمراهى ميكشاند، ابتدا سعى ميكند او را به كفر بكشاند، اگر نتوانست، او را وادار به گناه كبيره ميكند، اگر نشد او را وادار به بدعت ميكند، اگر موفق نشد، او را وادار به گناهان صغيره ميكند و اگر نشد راههايى از خير را به او نشان ميدهد تا اينكه او را به يك راه شر بكشاند، پس اين لعين هرگز دست بردار نميشود.
 
در حديث صحيح آمده است كه شيطان گفت: "تا روح در دم انسانهاست من آنها را گمراه ميكنم، ولى خداوند در جواب او فرمود: به بزرگى و عظمت خودم، تا جان در تن آنهاست، آنها را ميبخشم اگر استغفار كنند.
 
پس اى والدين گرامی و اى فرزندان عزیز، هر چند مرتكب گناه شويد از استغفار و توبه و بازگشت به پروردگارتان غافل نشويد و درنگ نكنيد تا شيطان به آرزوى خود نرسد.
 
مصدر: سايت نوار اسلام
IslamTape.Com
 


دو شنبه 14 شهريور 1390برچسب:, :: 18:6 ::  نويسنده : کامران

زندگي شخصي:
محمد يونس قانوني فرزند محمد يوسف در سال 1336 هـ ش مطابق 1958 ميلادي در ولسوالي حصه سوم ولايت پنجشير ديده به جهان گشوده است، ايشان در سال 1343 هـ ش مطابق به 1965 ميلادي در شهر کابل شامل مکتب ابتدايه گرديد و در سال 1355 هـ ش مطابق 1977 ميلادي دوره ليسه را در مدر سه ابوحنيفه به اتمام رسا
نید. و متعاقبا شامل پوهنحي شرعيات پوهنتون کابل گرديد.
دوران جهاد: آغاز فعاليت هاي وي در عرصه سياسي ، فرهنگي و جهادي از زماني آغاز مي شود که پس از فراغت از پوهنحي شرعيات پوهنتون کابل، در سال 1359 به جبهه پنجشير پيوست.و در آن جا براي اولين بار به فرماندهي قهرمان ملي کشور شهيد احمد شاه مسعود، به عنوان منشي عمومي کميته دعوت و جهاد، منصوب گرديد. وي با درک شرايط و مصلحت جبهات، به ايجاد مرکز آموزشي دعوت به جهاد همت گمارد که خود نيز تربيه مربيان اين مرکز را به عهده داشت. ايجاد اين مرکز و مديريت قوي آن از سوي محمد يونس قانوني، در تقويت جبهات نقش اساسي و سازنده داشت. در سال 1360، از جناب احمد شاه مسعود به حيث نماينده جبهات انتخاب و عازم پيشاور پاکستان گرديد و براي شش سال مسئوليت امور فرهنگي را به عهده داشت.
محمد يونس قانوني درطي شش سال توانست با انعکاس فعاليت هاي جبهات خارج از کشور و نيز شناساندن جبهات تحت امر شهيد مسعود توانايي و لياقت خويش را در انجام امور محوله به اثبات رساند و با پينش واقعي و درايت سياسي، به عنوان عنصري مفيد، مطرح گرديد. با تاسيس شوراي نظار، وي به مدت 3 سال وظيفه معاونت کميته فرهنگي را اجرا مي کرد که از جمله خدمات ارزنده اين دوره مي توان به تاسيس نشريه پيام شورا، انتشار کست هاي ارمغان سنگر، ايجاد اداره سمعي و بصري براي تهيه و پخش کست هاي ويدويي از صحنه هاي درخشان جهاد و مبارزه ملت افغانستان، تاسيس راديو محلي و و مهم تر از همه زمينه سازي و ايجاد شرايط مناسب روابط و حرکت فرهنگي هماهنگ در بين ولايات، اشاره نمود که هر کدام از موارد ياد شده قابل تامل، انديشه و درخور ستايش هستند. از آن پس با تاسيس شوراي سراسري قوماندانان، محمد يونس قانوني به حيث نماينده شهيد مسعود، رياست کميته سياسي اين شورا را به عهده گرفت که در مدت تصدي اين وظيفه تلاش وي در جهت نزديکي افکار و خط مشي هاي قوماندان براي همه دوست دارن وحد ت ملي در کشور ارزشمند و قابل ستايش است.
با آزادي کابل و پيروزي مجاهدين، محمد يونس قانوني نيز همچون ساير مجاهدين، سربلند و با افتخار وارد کابل گرديد و سه= روز بعد به عنوان رييس عمومي سياسي اردو، در کنار دوست و همسنگرش احمد شاه مسعود بزرگ، مشغول به خدمت گرديد. در اين مدت او توانست براي ايجاد يک اردوي منظم و ساختار مناسب براي اردو، موفقيت هاي چشمگيري را بدست آورد. پس از موافقت نامه ننگرهار که در آن برکناري احمد شاه مسعود از بست وزارت دفاع، تصويب گرديد و سردار بزرگ ما با يک دنيا گذشت و ايثار، اين موافقت نامه را پذيرفت و از سمت خويش کناره گيري کرد، محمد يونس قانوني به عنوان سرپرست وزارت دفاع از جناب رييس جمهور وقت تعيين گرديد. وي در اين سمت که پيش از سه ماه طول نکشيد، با درک مسئوليت سنگين خويش، کارهاي بسيار اساسي در جهت شکل گيري و پايه گذاري وزارت دفاع نمود که مي توان ساختار اداري فعلي وزارت دفاع را به نوعي حاصل زحمات بدريغ او دانست. وي با وجود کار در وزارت دفاع از هر گونه فعاليت نظامي اجتناب ورزيد و تنها در بعد سياسي و تشکيلاتي آن، به نحو احسن اجراي وظيفه کرد.
دوران مقا ومت: محمد يونس قانوني در اين دوران به نمايند گي از جريان مقاومت، جهت گفتگو و مذاکرات با جرياني موسوم به شاه سابق، دو =سفر رسمي به روم داشت. هدف اصلي و نيت از اين سفرها، ايجاد يک تشکل حول محور وحدت ملي بود. تا با ايجاد يک تشکل ملي، جامعه را از بحران موجود رهايي بخشيده و در جهت ايجاد يک نظام سياسي در حرکت نمود. مرد خستگي ناپذير و پرتلاش سرزمين ما در سال= 77 به فرانکفورت آلمان سفر کرد که حاصل آن سفر، تشکيل شوراي مصالحه و وحدت ملي بود. هدف از تشکيل آن ايجاد يک جبهه سياسي در کنار مقاومت بود. در دوران مقاومت به فيصله شوراي رهبري، مسئوليت کميته امور ولايات به محمد يونس قانوني محول گرديد. علاوه برآن رهبري کليه کميته هاي موازي و غير نظامي به جز سياست خارجي را عهده دار بود. از جمله فعاليت هاي محسوس او در اين دوره مي توان به ايجاد آکادمي پوليس، تاسيس پوهنتون البيروني و تاسيس انجمن شعرا و نويسندگان اشاره کرد. در همين جريان مسئوليت اکثر مذاکرات مهم از جمله مذاکرات عشق آباد و دوشنبه و جلسات شوراي مصا لحه و وحدت ملي را بر عهده داشت.
پس از حادثه 18 سنبله 1380: پس از شهادت مسعود بزرگ در 18 سنبله 1380 که در واقع خونبهاي او پيروزي مجاهدين و شکست طالبان بود، با سقو ط کابل، وي در= راس يک کميسيون امنيتي داخل کابل گرديد محمد يونس قانوني پس از ورود به کابل با مديريتي قوي، نفوذ عميق و راهکارهاي خويش توانست جلو خيلي از حوادث ناگوار را بگيرد و مانع از عقده گشايي هاي افراد، اشخاص و گروه ها گردد و اين کار بسيار ارزشمندي بود که توانست فضاي مناسب و آرامي را در کابل فراهم آورد.
اجلاس بن: محمد يونس قانوني براي شرکت در اين اجلاس در راس يک هيأت بلند پايه از جانب جبهه متحد، راهي بن گرديد. اگر چه حدود اختيارات محول شده به اين هيأت در تصميم گيري ها بسيار محدود بود ولي ابتکار و درايت آقاي قانوني، سرانجام اين پروسه را به نتيجه رساند و اداره موقت محصول اين توافق بود و براستي که اگر محمد يونس قانوني صرف در حوزه اختيارات خويش عمل مي کرد و ابتکار خويش را وارد صحنه نمي ساخت، ممکن بود باز هم در کابل شرايط دوره قبلي حکومت مجاهدين به وجود آيد و هر يک از گروه ها در انديشه کسب حقوق بيشتر و موقعيت برتر به جان يکديگر بيافتند و نتيجه همان مي شد که نبايد مي شد. خوشبختانه محمد يونس قانوني توانست جلو يک فاجعه عظيم بشري را گرفته و نسيم صلح و امنيت، در اين کشور دوباره وزيدن گرفت. به حق اوست که مي تواند افتخار قهرماني صلح و پيام آور دوست را از آن خود کند.
اداره موقت: وي با شکل گرفتن اداره موقت به حيث وزير امو=ر داخله، خدمات ارزنده و نويد بخشي را انجام داد که بر هيچکس اين فعاليت ها فعاليت هاي چشمگير پوشيده نيست. او توانست در سخت ترين شرايط پوليس ملي را تشکيل دهد و به حفظ امنيت در کابل، ايجاد نظم عامه و حاکميت قانوني در وزارت خويش مبادرت ورزد و افتخار بزرگ او اين است که به اعتراف رئيس نيروهاي حافظ صلح آيساف، امنيت کابل در اين دوره ازامنيت واشنگتن هم بهتر بود و اين کار ساده اي نيست.
لويه جرگه اضطراري: درلويه جرگه اضطراري باز هم محمد يونس قانوني بود که براي حفظ حکومت و نظام و براي موفقيت آن از وزارت داخله کناره گيري کرد تا به قول خودش، فرايند صلح و تحقق توافقنامه بن که حکم فرزند او را دارد پيدا کند و همين حرکت ايثارگرانه او بود که محد يونس قانوني را محبوب قلب ها ساخت.
اداره انتقالي اسلامي افغانستان: در کابينه جديد به پيشنهاد رئيس دولت و اصرار مردم که مي خواستند فرزند محبوب سرزمين خويش را در کنار خود داشته باشند، به حيث= وزير معارف د ر خدمت فرزندان اين مرز و بوم قرار گرفت تا بار ديگر با شکوه انديشه هاي روشن و ابتکارهاي سازنده خويش معارف افغانستان که به طرز اسفناکي بي سروسامان بود، تا حدودي سازمان ببخشد و روح تازه اي در کالبد تکيده ي او بدمد. محمد يونس قانوني در نخستين روزهاي فعاليت خويش درمعارف با طرح کمپاين حمايت از معارف و ارايه استراتيژي بازسازي معارف، به عنوان مديري دلسوز، آگاه و مبتکر درخشيد و همه افغانستان يک پارچه حمايت خويش را از او اعلام کرد. در واقع او مبناي معارف نوين معارف افغانستان را گذاشت.
خصوصيات: او مديري است که با روياروي سياست و تفکر در زند گي و انديشه خويش، اسوه نويد بخشي براي نسل جوان ماست. بي ترديد او يکي از بزرگترين و اصيل ترين مرداني است که مي تواند در سرنوشت جامعه ما، نقش بسزا و درخور ستايش ايفا کند. او در اوج کمال و پختگي انديشه اش، مردم را دوست دارد و نسبت به سرنوشت آنها دلسوز و فداکار است. همين امر است که او را در بطن جامعه جاي داده و انديشه هاي او پادشاه اقليم تفکر نسل جوان ماست. او معتقد است که تنها خود آگاهي مردم است که ميتواند آن ها را قادر سازد تا بر سرنوشت خويش حاکم شوند. محمد يونس قانوني موقعيت ها و مصلحت ها را خوب مي شناسد و در عين حال هستي خود، آبرو و اعتبار خود را براي کشور و مردم خود ميخواهد، نه کشور را براي خود و اعتبار خود و اين است راز بزرگ جاودانگي انسانها!



دو شنبه 7 شهريور 1390برچسب:, :: 12:16 ::  نويسنده : کامران

خداوند متعال دين راست و درستي را براي بندگانش برپاداشت و موضوعي باقي نمانده است مگر آنکه حکم آنرا برايشان تبيين فرموده و به راه هايي روشن رهنمون ساخته است کردارشان را نيک گردانيده و بر آباد کردن آنچه به آنان واگذارده است ياري شان مي دهد. در همين راستا شريعتي آمد که در ميان زندگاني دنيا و آخرت تعادل برقرار نموده و بطور همزمان به نيازهاي روح و کالبد بشر مي پردازد.

 

مشروعيت عيد نيز از اين قاعده مستثني نيست. چراکه، دين حنيف اسلام احکام ويژه ي آن را بيان داشته و رفتار فرد مسلمان را در اين مناسبت نيز با دين و آئين خداوند همسو نموده است. در ادامه بطور گذرا در مورد برخي احکام و آداب مربوط به مشروعيت عيد بحث مي شود:

 

گرفتن روزه در روز عيد حرام است. که اولين عيد مي باشد. چنانچه امام بخاري از حضرت عمر رضي الله عنه روايت نموده است که ايشان قبل از خطبه(روز عيد) نماز گزارد و آنگاه در خطبه اش چنين فرمود: « يا أيها الناس إن رسول الله صلى الله عليه وسلم قد نهاكم عن صيام هذين العيدين، أما أحدهما فيوم فطركم من صيامكم، وأما الآخر فيوم تأكلون نُسُكَكَم » .  يعني: "اي مردم بدانيد که رسول الله صلي الله عليه و سلم از روزه گرفتن در اين دو عيد نهي فرمودند، اما اولي که روز شکستن روزه ي تان است و ديگري روزيست که در آن قرباني هايتان را مي خوريد."

 

بسيار تکبير گفتن و ياد کردن بزرگي خداوند در شب عيد مستحب است. بدليل فرمايش خداوند متعال: { ولتكملوا العدة ولتكبروا الله على ما هداكم } (البقرة: 185) يعني:  "و مي خواهد که تمام کنيد شمار را و به بزرگي ياد کنيد خدا را به شکر آنکه راه نمود شما را." تکبير گويي از غروب آفتاب آخرين روز ماه رمضان آغاز شده و تا نماز عيد ادامه مي يابد. اين عمل در همه ي اماکن صورت مي گيرد. در عيد فطر پس از نمازهاي پنجگانه تکبير گفته نمي شود.

 

در تکبير اينچنين گويند: الله أكبر الله أكبر، لا إله إلا الله، والله أكبر الله أكبر ولله الحمد. در صورتيکه سه بار تکبير گفته شود نيکوست و در اين رابطه موضوع گسترده است.

 

استحمام و نظافت براي عيد سنت است؛ آمده است که ابن عمر رضي الله عنه، که به پيروي از سنت و پايبندي بدان معروف است، چنان مي کرد. همچنين پوشيدن بهترين لباس ها مستحب مي باشد، آنگونه که ابوداود در حديث حضرت عايشه رضي الله عنها را آورده است که پيامبر خدا صلي الله عليه و سلم فرموده اند: « ما على أحدكم أن يكون له ثوبان سوى ثوبي مهنته لجمعته » روز عيد از لحاظ مفهوم شبيه جمعه است، بنابراين انجام اين کار سنت است.

 

تناول نمودن چيزي، ترجيحاً خرما، پيش از آنکه براي نماز خارج شود سنت است. چنانچه امام بخاري در حديثي از حضرت انس رضي الله عنه روايت نموده است « كان النبي صلى الله عليه وسلم لا يغدو يوم الفطر حتى يأكل تمرات » : که پيامبر صلي الله عليه و سلم روز عيد فطر جز مقداري خرما چيزي نمي خورد. ابن حجر حديث را بعنوان دليلي براي بستن راه زياده روي در روزه داري بيان نموده است.

 

پياده راه افتادن به سوي نماز عيد پسنديده است، به دليل حديثي، که ترمذي آن را روايت نموده و به حسن بودن حديث رأي داده است، در آن حضرت علي رضي الله عنه مي فرمايد: « من السنة أن تخرج إلى العيد ماشياً، وأن تأكل شيئاً قبل أن تخرج »  يعني: "سنت آنست که براي عيد پياده خارج شده و قبل از خروج چيزي ميل شود."

 

و  سنت چنين است که رفتن به سوي عيد از يک راه و برگشت از آن از راه ديگري باشد. آنگونه که رسول خدا صلي الله عليه و سلم عمل نموده اند، جاييکه امام بخاري روايت مي نمايد: جابر رضي الله عنه تعريف مي کند که: "پيامبر صلي الله عليه وسلم در روز عيد راه ها را بطور مخالف برمي گزيدند."

 

اهل علم براي اينکار دلايل بسياري را برشمرده اند، از جمله: آشکار ساختن نشان و رسوم خداوندي با رفت و آمد در اداي اين فريضه، بخشم درآوردن منافقان، سلام کردن بر رهگذران هردو راه، گواهي ساکنان انس وجن هر دو راه، به فال نيک گرفتن آن براي تغيير حال در جهت مغفرت و خوشنودي خداوند، برآوردن نياز نيازمندان در هر دو راه، البته همگي دلايل فوق و بسياري علت هاي ديگر نيز مي تواند درست باشد.

 

بيرون رفتن زنان در روز عيد براي حضور در نماز عيد و شنيدن خطبه ايرادي ندارد و حتي بعضي از اهل علم آنرا مستحب نيز دانسته اند. کل موضوع مشروط به امنيت از فتنه مي باشد؛ دليل آن حديثي است که مسلم در صحيح خويش از ام عطيه روايت کرده است: « أَمَرَنا رسول الله صلى الله عليه وسلم أن نخرجهن في الفطر والأضحى، العواتق، وذوات الخُدُور، فأما الحُيَّضُ فيعتزلن الصلاة، ويشهدن الخير ودعوة المسلمين »  "پيامبر خدا صلي الله عليه و سلم به ما امر فرمودند که براي روزهاي عيد فطر و قربان زنان دوشيزه و خانه دار ما بيرون آييم. ولي آنانکه در حالت حيض بودند از نماز دوري نموده و در اکرام و دعوت مسلمانان شرکت مي جستند." کلمه ي العواتق: جمع عاتق بوده و به معني زن جوان که هنوز شوهر نکرده است. و الخدر: همان پوششي است که دختر را در منزل پنهان مي دارد، که بعداً به هر نوع پوششي مانند خانه و شبيه به آن اطلاق گرديد و جمع آن خدور است و منظور در اينجا زنان خانه دار مي باشد.

 

در اينجا آگاهي از اين موضوع ضرورت دارد که بدانيم بر زنان لازم است در روز عيد و غير آن با آرايش و عطر يا با لباسي که براي جلب توجه ديگران پوشيده شده و يا هر نوع لباس غير شرعي خارج نشوند. فرمايش خداوند متعال را يادآور مي شويم که: { وقل للمؤمنات يغضضن من أبصارهن ويحفظن فروجهن ولا يبدين زينتهن إلا ما ظهر منها وليضربن بخمرهن على جيوبهن{ " و بگو زنان مسلمان را که بپوشند چشم خود را و نگاه دارند شرمگاه خود را و آشکار نکنند آرايش خود را مگر آنچه ظاهر است از آن موضع و بايد فروگذارند چادرهاي خود را بر گريبانهاي خود." (نور:31)

 

و در پايان، تبريک گفتن و شادباش عيد ايرادي ندارد، مثلاً به کسي که ملاقات مي نمايد بگويد: "خداوند از ما و شما قبول کند، و بر ما و شما آن را پر خير و برکت گرداند و عيدتان مبارک"، و مانند اين ها؛ بدليل حديثي از ابوامامه باهلي رضي الله عنه که هنگام مراجعت از (نماز) عيد بهمديگر مي گفتند: خداوند از ما و شما بپذيرد. {تقبل الله منا ومنك.} و امام احمد رحمه الله عقيده دارد اسناد حديث ابوامامه رضي الله عنه نيکوست. ابن تيميه رحمه الله بيان مي دارد: "از بسياري از صحابه روايت شده که اين کار را انجام مي داده اند و ائمه بعد از ايشان، مانند امام احمد و ديگران، بدينکار رخصت داده اند."

 

اين موارد گزيده اي از احکام و آداب مربوط به عيد بودند. خوشا آنانکه به شريعت و راه پروردگارشان پايبند بوده و در حدود اوامر و نواهي او بازايستند و دنيا را وسيله ي آخرت قراردهند. که اين کار بهترين چيزي است که براي آن بار و توشه بربندند و شايسته است که در نيل بدان رقابت کنندگان از هم پيشي بگيرند و عمل کنندگان درآن بکوشند. عيدتان مبارک باد و خداوند طاعت  ما و شما را قبول فرمايد.

 

ترجمه: مسعود

مصدر: سايت نوار اسلام

IslamTape.Com



سه شنبه 14 تير 1390برچسب:, :: 14:20 ::  نويسنده : کامران

يك روز عبدالله بن عمر رضي الله عنهما به همراه تعدادي از يارانش در بياباني نزديك مدينه راه مي پيمودند. در يك جايي نشسته و مشغول خوردن غذا شدند. نوجواني كه گله اي گوسفند را شياني مي نمود به آنان نزديك شده و سلام كرد. ابن عمر رضي الله عنه او را به خوردن غذا دعوت نموده و گفت: بيا اي جوپان! بيا و چيزي از اين سفره برگير.

چوپان گفت: من روزه ام.

ابن عمر رضي الله عنه با تعجب پرسيد: در روزي اينچنين بسيار گرم روزه هستي و در اين كوه ها گوسفندان را مي چراني؟ آنگاه براي آنكه ميزان تقوا و راستي او را بيازمايد پرسيد: حال كه چنين است يكي از گوسفندانت را به ما مي فروشي. قيمتش را به تو مي پردازيم و  از گوشتش هم به تو مي دهيم تا آن را براي افطار بخوري؟

 

پسرك گفت: گله مال من نيست. گوسفندان اربابم هستند.

ابن عمر گفت: به او بگو كه گرگ آن را دريد.

چوپان خشمگين شد و از او دور گرديد و انگشتش را به آسمان بلند كرده و مي گفت: پس خدا كجاست؟!

ابن عمر همينطور حرف آن چوپان را تكرار مي كرد: (پس خدا كجاست؟!) و مي گريست. وقتي به مدينه رسيدند، كسي را به سوي صاحب آن چوپان فرستاد و گوسفندان و چوپان را از او خريد و او را آزاد كرد.

بدينگونه انسان مؤمن پيوسته چشم به سوي خداوند داشته و سوي نافرماني نمي رود، مرتكب گناه نمي گردد؛ چراكه مي داند خداوند با اوست، او را مي شنود و مي بيند.


***

 

در اينجا برخي آداب كه فرد مسلمان بايد در ارتباط با خداوند سبحانه و تعالي مراعات نمايد، بيان مي شود:

 

به او شرك نورزد: انسان مسلمان خداوند سبحانه و تعالي را مي پرستد و كسي را با او شريك نمي داند. خداوند سبحان خود آفريدگار سزاوار پرستش است بي آنكه شريكي و انبازي داشته باشد. خداوند سبحان مي فرمايد: {واعبدوا الله ولا تشركوا به شيئًا} [نساء: 36] يعني: " خدا را بپرستيد و چيزى را با او شريك مگردانيد ...".

 

بندگي پاك و بي رياي خداوند:

 

اخلاص و پاكي نيت شرط اساسي پذيرفته شدن اعمال مي باشد. خدادند سبحانه و تعالي عملي رانمي پذيرد مگر آنچه پاك و بي آلايش بخاطر او و بدور از جلوه گري و ريا باشد. آنجا كه مي فرمايد: {فمن كان يرجو لقاء ربه فليعمل عملاً صالحًا ولا يشرك بعبادة ربه أحدًا}[كهف: 110] به اين معني كه: " ... پس هر كس به لقاى پروردگار خود اميد دارد بايد به كار شايسته بپردازد و هيچ كس را در پرستش پروردگارش شريك نسازد "

 

چشم داشتن به خداوند:

 

چنانچه خداوند سبحان بر تمام آفريدگانش آگاه است. ما را مي بيند و مي شنود و از آنچه در درونمان مي گذرد داناست. درنتيجه انسان مسلمان به پرستش پروردگاش در آشكار  و نهان علاقمند است و از عرچه نهي نموده باشد دوري مي گزيند. از پيامبر صلي الله عليه و سلم در مورد احسان پرسيدند، فرمود: (أن تعبد الله كأنك تراه، فإن لم تكن تراه فإنه يراك) _[متفق عليه] - معني حديث شريف: " كه خداوند را چنان پرستش كني كه او را مي بيني، چه اگر تو او را نمي بيني، او مي بيندت."


ياري خواستن از خداوند:

 

فرد مسلمان تنها از خداوند ياري مي طلبد، و اطمينان دارد كه خداوند بر عطا و منع هر چيز تواناست. بنابراين از او حاجت نياز ياري و موفقيت خويش را به درگاه او مي برد. در قرآن كريم آمده است: {قل اللهم مالك الملك تؤتي الملك من تشاء وتنـزع الملك ممن تشاء وتعز من تشاء وتذل من تشاء بيدك الخير إنك على كل شيء قدير } [آل عمران: 26] معني آيه: " بگو بار خدايا تويى كه فرمانفرمايى هر آن كس را كه خواهى فرمانروايى بخشى و از هر كه خواهى فرمانروايى را باز ستانى و هر كه را خواهى عزت بخشى و هر كه را خواهى خوار گردانى همه خوبيها به دست توست و تو بر هر چيز توانايى ". آنحضرت صلي الله عليه و سلم مي فرمايد: « إذا سألتَ فاسأل الله، وإذا استعنتَ فاستعن بالله » [ترمذي]. معني حديث: "هرگاه خواسته اي داشتي از خداوند بخواه! و هرگاه كمك جستي آن را از خداوند بجوي!".


محبت و دوست داشتن خداوند: مسلمان پروردگارش را دوست داشته و نافرماني او را نمي كند. باري تعالي مي فرمايد: {والذين آمنوا أشد حبًّا لله} [بقره: 165] يعني: " ولى كسانى كه ايمان آورده‏اند بيشترين محبت را به خدا دارند "

 

گراميداشت شعائر اسلام:

 

مسلمان اوامر خداوند را بزرگ شمرده و در اجراي آن مي كوشند. اينگونه پيمان خداوند خويش را گرامي داشته و از آن سرپيچي ننموده و در بجاآوردن عبادات سستي و تنبلي به خود راه نمي دهند. ليكن شعائر خداوند را بزرگ مي دارند؛ چون نيك مي دانند كه اينكار علامت پاكي و پرهيزگاري قلب هايشان است. خداي سبحان مي فرمايد: {ذلك ومن يعظم شعائر الله فإنها من تقوى القلوب} [حج: 32] معني آيه: " اين است [فرايض خدا] و هر كس شعاير خدا را بزرگ دارد در حقيقت آن [حاكى] از پاكى دلهاست"


خشم گرفتن درصورت پاس نداشتن حرمت ها و  نواميس خداوندي:

 

وقتي يك مسلمان كسي را مي بيند كه مرتكب گناه گشته يا بر معصيتي اصرار مي ورزد، به خاطر خداوند به خشم آمده و مي كوشد تا آن معصيت يا موضوع ناپسند را تغيير داده و اصلاح نمايد. يكي از بزرگترين گناهاني كه مايه ي نابودي انسان بوده و باعث خشم خداوند مي گردد، ناسزا گويي به دين خدا، كتاب او و يا به پيامبر صلي الله عليه و سلم مي باشد. فرد مسلمان از آن ها به خشم آمده و از انجام آن نهي كرده و فرد را از عذاب خداوند عزوجل بيم مي دهد.

 

توكل بر خداوند:

 

انسان مسلمان در تمام كارهايش بر خداوند توكل مي نمايد. خداوند متعال خود مي فرمايد: {وتوكل على الحي الذي لا يموت} [الفرقان: 58] ويقول تعالى: {ومن يتوكل على الله فهو حسبه إن الله بالغ أمره قد جعل الله لكل شيء قدرًا} [طلاق:3] يعني: " ... و هر كس بر خدا اعتماد كند او براى وى بس است‏خدا فرمانش را به انجام‏رساننده است به راستى خدا براى هر چيزى اندازه‏اى مقرر كرده است"

پيامبر عظيم الشان صلي الله عليه و سلم در اين رابطه مي فرمايد: (لو أنكم توكَّلون على الله حق توكَّله، لرُزِقْتُم كما يُرْزَق الطير تغدو خِمَاصًا (جائعة) وتعود بطانًا (شَبْعَي)) _[ترمذي] معني حديث: " چنانچه شما آنگونه كه بايد بر خداوند توكل كنيد."

خرسندي و رضايت به قضاي الهي:

 

مسلمان به قضاي الهي راضي است؛ و اين از نشانه هاي ايمان او به خداوند مي باشد. چنين انساني بر پيش آمدها صبر پيشه كرده و مانند برخي افراد نمي گويد: خدايا، اين چه بود كه بر سرم آوردي؟
آري، او به تقدير الهي اعتراض نمي كند و بلكه چيزي را به زبان مي آورد كه پروردگارش را خرسند سازد.

 

خداوند متعال مي فرمايد: {وليبلونكم بشيء من الخوف والجوع ونقص من الأموال والأنفس والثمرات وبشر الصابرين . الذين إذا أصابتهم مصيبة قالوا إنا لله وإنا إليه راجعون . أولئك عليهم صلوات من ربهم ورحمة وأولئك هم المهتدون} [بقره: 155-157] يعني: " و قطعا شما را به چيزى از [قبيل] ترس و گرسنگى و كاهشى در اموال و جانها و محصولات مى‏آزماييم و مژده ده شكيبايان را. [همان] كسانى كه چون مصيبتى به آنان برسد مى‏گويند ما از آن خدا هستيم و به سوى او باز مى‏گرديم. بر ايشان درودها و رحمتى از پروردگارشان [باد] و راه‏يافتگان [هم] خود ايشانند."

قسم خوردن به خداوند:

 

فرد مسلمان هرگز به غير خداوند سوگند نمي خورد و سوگند دروغين نيز بر او نمي خورد. پيامبر صلي الله عليه و سلم  فرمود: (إن الله ينهاكم أن تحلفوا بآبائكم، من كان حالفًا فليحلف بالله أو ليصمت) [متفق عليه] يعني: " خداوند شما را منع مي کند از اينکه به پدران تان سوگند بخوريد، پس کسي که بايستي سوگند ياد کند بايد به خداوند سوگند خورد، يا خاموش شود. "

 

شكر و سپاس خداوند:

 

خداوند سبحان نعمت هاي فراواني را بر ما ارزاني داشته است كه قابل شمارش و حساب نيستند. درنتيجه مؤمن پيوسته بايد با جسم و جان خويش سپاسگزار خداوند باشد. خداوند در سوره ي ابراهيم، آيه ي: 7 مي فرمايد: {لئن شكرتم لأزيدنكم ولئن كفرتم إني عذابي لشديد} يعني: " ... كه اگر واقعا سپاسگزارى كنيد [نعمت] شما را افزون خواهم كرد و اگر ناسپاسى نماييد قطعا عذاب من سخت‏خواهد بود."

توبه و بازگشت به سوي خداوند:

 

خداوند متعال مي فرمايد: {يا أيها الذين آمنوا توبوا إلى الله توبة نصوحًا عسى ربكم أن يكفر عنكم سيئاتكم ويدخلكم جنات تجري من تحتها الأنهار }[تحريم: 8] " اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد به درگاه خدا توبه‏اى راستين كنيد اميد است كه پروردگارتان بديهايتان را از شما بزدايد و شما را به باغهايى كه از زير [درختان] آن جويبارها روان است درآورد. "


در جاي ديگر مي فرمايد: {وتوبوا إلى الله جميعًا أيها المؤمنون لعلكم تفلحون} [نور:31] معني آيه: " ... اى مؤمنان همگى [از مرد و زن] به درگاه خدا توبه كنيد اميد كه رستگار شويد."

 

پيامبر صلي الله عليه و سلم مي فرمايد: (يأيها الناس توبوا إلى الله، فإني أتوب في اليوم إليه مائة مرة) [مسلم] " مردم! به سوي توبه كنيد، كه من روزانه يكصد بار بسويش توبه مي نمايم."


ادب انسان مسلمان در برابر پروردگارش اينگونه است که به خاطر نعمت هايش سپاس گزارده و از او شرم مي دارد. در بازگشت به سويش صادق است، بر او كاملاً توكل نموده، به رحمت او دل بسته، از عذابش مي هراسد، به قضا و حكمش راضي بوده، بر بلا و آزمايش او بردباري نموده، جز او را نخوانده و زبانش از ذكر او بازنمي ايستد، جز به او سوگند نخورده و از غير خداوند ياري نمي طلبد، همواره خداوند را حاضر و ناظر دانسته و در آشكار و نهان پاك و بي ريا به عبادت پروردگارش مي پردازد.

 

مترجم: مسعود

مصدر: سايت نوار اسلام

IslamTape.Com

 

 



سه شنبه 14 تير 1390برچسب:, :: 14:11 ::  نويسنده : کامران

تمدن اسلامى يك تمدن واقعى وبافضيلت مي باشد شما متوجه هسديد كه تمدن معاصر موجب انحطاط اخلاق گرديده است " خوب ميدانيد كه در تمدن معاصر عوامل هاى وجود دارد كه سبب سقوط مجتمعات شده است . وچند عوامل آن را برايتان ذكر خواهم كرد .

 1ـ ازهم پاشيده گى خانوادگى :

 تمدن معاصر موجب انحطاط اخلاق گرديده است كه عواطف پاك انسانى را نيز به انحطاط كشانيده وآب هاى زلال آن را با آلوده نمود ونتيجه آن شد كه خانواده از هم بپاشد وپيوندهايش از هم بگسلد نهادى كه به مثابه خشت اولى وآغازين بناى جامعه بحساب مى رود. ديگر نه آن عواطف مشاعر شيرين وزيبا- كه قرآ، از آن به آرامش ، مودت ومهربانى تعبير نموده- ميان زن ومرد، باقى ماند ونه هم آن عواطف شيرينى كه افراد خانواده را به هم پيوند مى داد ونه پيوندهاى ميان برادر با برادر ونزديكان با نزديكان باقى ماند، نه روابط وپيوندهاى شيرينى كه علاوه بر روابط مردم در بیرون از خانواده، افراد يك خانواده را نيز بهم گره مى زد.تبادل منافع وخوشى ها ولذت ها ، بحيث يگانه پيوند ورابطه اى مدار اعتبار قرار گرفت كه افراد انسانى را با يكديگر پيوند مى داد.همين پيوند است كه باعث بر قرارى رابطه ميان خويش با خويش ودوست با دوست است، واين مطلب بصورت مشخص همان مطلبى است كه در گفتار

 يكى از سياست مداران غربى تمثيل گرديده آنجا كه گفته است: "ما نه دوستان دائمى هستيم ونه دشمنان دائمى، آنچه نزد ما جاودانگى دارد همانا مصلحت ها ومنافع جاودانه ماست".

 اكنون اين انديشه حاكم برجو حاضر همه ابعاد وسويه هاى زندگى حاكم است.آيا عاطفه والاتر وماندگار تر از عاطفه پدرى ومادرى هست، عاطفه اى كه گذشته از انسان آراسته به تاج كرامت، حيوان بى زبان هم از آن محروم نمى باشد .ولى اين ماديت سو پست ونفعگراى همه شمول ،در برابر اين عاطفه لطيف وزيبا واصيل طغيان نموده وپدران ومادران را چنان ساخته است كه پسران ودختران خويش را بدور از گونه تأملى در معرض فروش قرار دهند. در اين ارتباط مى توان به گزراش يكى از نويسندگان روزنامه" اخبار اليوم" منتشرة 26/ 12/ 1959م اشاره نمود كه مى گويد: " در اين هفته گزارش دردناكى را بخوانش گرفته كه برخى روزنامه هاى اينگليسى ، به نشر آن پرداخته اند كه اينك فشرده آن از نظرشما مى گذرد.اين گزارش در تفصيل اين حادثه مى گويد: " پدران ومادرانى وما دران قانونى بوده، نه از جمله كسانى بودند كه زنان خود را طلاق داده باشند ونه زن هاى بودند كه شوهران شان آنها را طلاق دادند ونه از جمله بيوه هاى بودند كه شوهران خود را از دست داده باشند" چنين حالت هاى اكثراً در دوران باردارى يعنى پس از دوران ولادت آغاز مى شود .از طريق ارتباط هاى ويژه اى كه پدران ومادران توسط دوستان واقارب خود بر قرار مى كنند، تا از خانواده هاى آگاهى بدست أرند كه به گرفتن پسر خوانده ويا به گرفتن دخترى ويا پسرى بحيث فرزند علاقه مندند.مسئلان سر پرستى اطفال غير قانةنى، اعتراف كردند كه بسا مادران وپدران با بر قرارى ارتباط به اين نهادها پشنهاد نمودند كه فرزندان آن ها را بعنوان فرزندان غير قانونى بپذيرند، تا توانسته باشند، پسر خوانده هائى را عوض آنها يراى خود بر گزينند... ولى اين نهادهاى بنا به طبعيت كار عرصه مئوليت خويش از پذيرفتن گنين پيشناهدهاى اباورزيدند.... پژوهش هاى اجتماعى سبب اقداد به اين كار را " عدم توان واستطاعت پدران به نقل مكان نمودن از پارتمان آنها به پاتمان وسيع ترى است كه در سطح پارتمان اولى آن باشد" جستجو نموده ويا سبب وجودى اين پديده را همانا نياز آن ها به خريد تلوزيون ويا يخچال ويا نياز به داشتن يك خانه كوچتر تشكيل مى دهد". !! شما مى بينيد كه انسان چطور از مقام انسانى خود پائين آمده وچگونه آخگر عواطف والاى انسانى به خاموشى گرائيده است؟ اين گزارش خطر بار اعلان ميدارد كه اين اقدام پدران ومادران ، به فروش جگر گوشه هايشان بخاطر آن نيست كه سد جوع نمايند ويا پشاكى بدست آرند كه بدن هاى برهنه خويش را بپوشانند ويا ضرورتى از ضرورت هاى زندگى خود را دور سازند، اقدام آن ها به اين كار براى بدست آوردن كالاى تجملى صورت گرفته است كه اكثر انسان ها، بدون آن هم مى توانند زندگى نمايند. چه متاع گران بهائيكه در برابر چنين ثمن بخسى به فروش مى رسد؟!! مشكل فرزندان محروم از عواطف پدر ومادر كه خود زاده رفتن مادر وپدر بصورت يكجائى به سوى كار است، يكى از مشكلات جامعه غربى بحساب رفته كه برخى از نويسندگان به أن " اطفال بدون خانواده" مى گويند. پديده اى در جامعه غربى به ظهور پيوسته است كه از آن به خانواده هاى فرو پاشيده نام برده شده وسبب آن هم آميزش آزاد ودو جنس زن ومرد است كه پيامدش هم كثرت طلاق ومحروميت فرزندان اين خانواده ها از تربيه مادرى ومراقبت فطرى پدر ومادر وآسيب پذيرشدن شخصيت آن ها از همان بامدادان زندگى است كه در نهايت با وصف آن كه در ظاهر تندرست اند، دچار امراض روحى بوده ودر اثر ملالت وخستگى به خشونت رو مى آورند واز مكتب ومدرسه گريزان مى شوند... تدابير دانشمندان روان شناسى در علاج اين پديده رو به ناكامى بوده ودامنه اين مرض روز به روز در گسترش است اين فقدان عواطف تنها منحصر به خوردان نبوده بلكه بزرگان هم از اين عواطف دوستى صادقانه وصداقت خالصانه وعطوفت بدور از تكلف بدون غرض ، در زندگى نيز محروم اند. شايد همين امر مردم را بر آن داشته باشد كه سگ ها را با خود نگاه دارند تا محلى باشند براى ريزاندن برخى عواطف شان از ناحيه اى وبرخوردارى از صداقت ووفاى آنها از جانب ديگر ! زيرا سگان عادتا آنها را تنها نگذاشته طورى كه فرزندان ونوه هاى شان آنها را تنها مى گذارند، به همين شكل سگان نسبت به صاحبان خود خيانت نورزيده، طورى كه برخى دوستان وياران كه روزى نسبت به آنها گمان شك مى كردند، خيانت مى نمايند.در يك گزارش فرانسوى ياد آور مى شود كه تعداد سگان در فرانسه پنجاه مليونى، به هفت مليون رسيده واين سگان با صاحبان خود طورى زندگى مى كنند كه گويا اقارب آنها اند رستوران هاى بصورت عادى مشاهد مى كنيم كه سگان و صاحب خود در يك مسير با هم نان مى خورند! از مسئولى در نهاد سر پرستى از حيوانات در پاريس پسيده شد كه چرا فرانسويان با سگان خويش چون خود معامله مى كنند؟ او در پاسخ گفت: بخاطر آنكه أنها نياز دارند كه كسى را دوست بدارند وكسى هم آن ها را دوست بداريد، ولى در ميان مردم كسى را سراغ ندارند كه آن ها را دوست بدارد و نه هم كسى را او را دوست بدارند. داكتر يوسف القرضاوى چگونگى زندگى پيرمردان وپير زنان غرب را براويت از تحصيلكردگان غرب وآن هائيكه در ميان مردمان غربى زندگى كردند چنين چهره نگارى كرده ومى گويد: زندگى غربيان زندگى است وحشتبار وخالى از هر گونه ذوق وبه دور از معنا.نيازهاى مادى زندگى مادى در غرب، تا جاى از جانب دولت ويا دارايى شخصى ويا از ناحيه مساعدت فرزندان واولاد تأمين است ، ولى آنچه در غرب سراغى از آن نمى توان يافت معانى انسانيت است. پسران ودختران از همان آغاز بلوغ، همه راه خود را گرفته وميان او وخانواده هيچ پيوندى را نمى توان لمس كرد، جوان در جستجوى آن است كه براى خود رفيقه اى تدارك نمايد ودشيزه هم در تلاش آن است دوستى براى خويش پيدا نمايد، اين همه تلاش در جهت بدست آوردن دوستى مى باشد كه لذت هاى جسمانى آن ها را تأمين نمايد، نه دوستان ورفيقان معنوى وروحى، برهمين بنياد است كه فاقد دوام واستقرار است.واقعيت آن است كه اين پيوندى است ميان نرو ماده، نه دوستى ميان دو انسان، روزها وهفته ها وماه ها سپرى مى گردد نه پدر پسرش را ونه هم مادر دخترش مى بيند.به همين سبب آن ها نيازمند آن اند كه در هر سالى روزى براى مادر يا پدر تخصيص داده شود وآن همان روزى است كه از آن بنام " جشن مادر" نام مى برند. اين جشن تنها يك رابطه رسمى بوده ونهايت چيز يكه در اين روز انجام مى يابد ديدارى است از پدر با بردن يك تحفه مادى كه بسا مى شود آن هم از طريق پست ارسال مى گردد.

 خانواده امريكائى رو به سقوط است: يك مجله امريكائى سئالى را از خوانندگان خويش در پيوند به زندگى در امريكا روياروئى آن با مشكلات ونا ملايمات مطرح كرد كه 76 در صد جواب ها در برابر اين پرسش به مقاومت خانواده در برابر اين مشكلات بوده ولى 85 در صد از اين جواب ها نسبت بدوام يك زندگى زنا شهورى با سعادت نوميدانه ومأيوسانه بود. بر طبق آنچه مجله نيوز ويك در شماره ماه مى 1978 از نتايج آراى بدست آمده از خوانندگانش پيرامون زندگى خانوادگى امريكائى،به نشر سپرده است، نيم ازدواج ها در ايالات متحده منجر به طلاق مى گردد تا بار ديگر ازدواج نمايند كه اين ازدواج دومى هم باز منتهى به طلاق مى گردد. " رونالدركيلى" مستشار قانونى امور ازدواج در ايالات متحده اين وضع تراژيدى بار را چنين توصيف نموده ومى گويد: " آنچه براى من بحيث يك مستشار قانونى ازدواج، روحا درد آور ومأيوس كنند مى باشد ، اين است كه در ايالات متحده افراد زيادى اند كه ازدواج كردند ولى در خانه هاى تنها وبيكس زندگى مى كنند، چنين معلوم مى شود كه آنها جز در موارد اند كى با يكديگر مشاركت ندارند، هر يك به راه خود مى رود، آنها جز در مناسبات محدودى باهم حرف نمى زنند بسا مى شود كه اين مناقشات پيرامون مال، با تربيه اولاد ويا روابط جنسى چنان حدت كسب مى كند كه انسان را به تعجب واميدارد كه چطور اين ها در آغاز كار با هم يكجا شدند". مردان بار دوش زنان مطلقه خود اند: يكى از تازه ترين وقائع وشگفت انگيزترين خبرها، خبرى است كه همين اكنون در غرب گزارش پيدا كرده كه همانا نفقه خواهى مردان از زنان به ادعاى مساوات زنان ومردان است، همان ادعائيكه قبلاً توسط زنان راه اندازى شده بود . در سالهاى 1994 تا 2000م در اخبارهاى جهان نشر شده بود ، كه شمار از زنان داراى عوئد بزرگ بصورت چشمگيرى بالا رفته است كه در نقش ممثله ها، آرايشگران، نطاقان، روزنامه نگاران، مدعى العمومان، اعضاى شوراهاى ادارات ، قهرمانان سپورت، مديران شركت هاى واعلانات ايفاى وظيفه مى نمايند... اگر يكى از اين گونه زن ها با مشكلى رو به رو گرديد كه منتهى به قطع رابطه زنا شوهرى گرديده وشوهرش نسبت به او عائد كمتر داشت اين مرد بزودى از خانم خويش خواهان نفقه مى گردد. اكنون قاضيان داد گاه ها بالا زنان عينا همان قانونى را تطبيق مى كنند كه بر مردان هنگام وقوع طلاق تطبيق مى نمودند. أنگاه كه زن در عقد ازدواج از عئد بيشتر بر خوردار باشد، پس چرا بار نفقه شوهرش فقيرش را بدوش نگرفته وبراى او نفقه اى را نپردازد كه او را در زندگى جديدش كمك رساند، وقتى كه قانون مهم ايالات متحده براى زن اجازه ميدهد كه نيم دارايى شوهرش را بدست آورد وشهورش مكلف است كه تاشب ازواجش براى او نفقه بپردازد، پس چرا زن بر خوردار از چنين امكانات از چنين قانون مستثنى باشد كمتر زنان خود با باز كردن دروازه مساوات بايد تاوان همان چيزى كه شعار آن را مى دادند و خواهان مساوات بودند كه چيزى است تطبيق همانقرار مى دهند تطبيق معرض امريكايى در اكنون محاكم آنچه را كه بپبردازند، اكنون بگيرند آنچه را كه مى خواستند وبنوشيد از جام مردان... وبپردازيد از خون دل وعرق هاى خود بپردازند آنچه را كه اكنون محاكم امريكايى در معرض تطبيق قران همان چيزى است كه زنان شعار آن را مى دادند. اجاره مادران: يكى از نو آورى هاى ابتكار تمدن معاصر غربى بدعتى است معروف به نام " مادر به اجاره گرفته شده " ويا مادر بالوكاله" يقينا غربى ها با اين عمل خويش، آن معناى پاك وزيباى " مادرى" را به بازى گرفته وأن را به فساد وتباهى كشانيداند. أن ها خواستند مادرى تنها در عمل توليد " تخمه" خلاصه نمايند همين كه عمل القاح اسپرم شوهر ويا هر مرد ديگرى با تخمه زن انجام يا فت زن خود را سزاورا آن مى داند كه به عنوان مادر خطاب گردد، در حاليكه نه دوره بار دارى را سپر كرده ونه هم تكليف وضع حمل را چشيده است. همه وجانب او اين بوده است كه رحم زن ديگريرا به دالر ويا استرلنگ وياپول هاى ديگر به اجاره گيرد، تا آن زن ، به وكالت از وى دوران حاملگى وباردارى را سپرى كرده وبدون آن كه اين زن اجاره گيرنده متحمل زحمت هاى باردارى ومرض هاى آن گرديده ودردهاى بچه آوردن ومشقت هاى شيردهى را بچشد ، برايش فرزند بزايد. براى اين گونه مادرى بجز از اراز تخمه ديگر چه چيز باقى مانده است؟ عرب ها از مادر بنان والده ياد ميكنند وحتى پدر را هم از باب تغليب " الوالد" مو گيند ، تا از اين طريق به تبيين اهميت ولادت در اثبات نسب، پرداخته باشند بناء امومت ومادرى تنها در افراز تخمه خلاصه نگرديده ، ولو كه از نگاه داشتن ويژطى هاى وراثت داراى اهميت بخصوصى مى باشد،ولى بايد تذكر داد كه اين خصائص ويژگى ها به تنهائى خود سازنده امومت مادرى نيست . مادرى وامومت همانا تحمل دردهاى دوره باردارى وبچه آوردن بوده همان طورى كه خداوند در تبيين مشقت اين دوره فرموده است: " حملته أمه وهنا على وهن " مادرش به او باردار شد سستى بر روى سستى. به همين سبب قران تصور آن هائى را كه زنان خود را با گفتن اين جمله كه " تو گون مادر من هستى" مادر مى خوانند رد نموده وفرموده است : ماهن أمهاتهم ....... يعنى : آنان مادرانشان نيستند، مادران آنها تنها كسانى اند كه ايشان را زاده اند. يكى از مادران در تبيين حقنيت خود به حضانت پسرش وادعاى آن كه او نيست به پدر اولى تر به تربيه پسر مى باشد گفت: شكم من ظرفى بود براى نگهدارى آن وسينه هايم چوشك وآغوشم آرامگاه او بود. او پس چه خواهد گفت مادريكه سهم او از مادرى جز توليد " تخمه" چيزى ديگرى نبود. نه شكمش ظرفى پرورش براى طفل است ونه سينه اش چوشك شير دهى آن؟ او چيزى براى مادرى نه ساخته است، نه زحمتى كشيده ونه هم دردى را متحمل گرديده است ، نه درد مشقت باردارى را تحمل نموده ونه درد زادن را،او در طول نه ماه آرام زندگى نموده وبعدا آمده است تا طفل آماده اى از مادر كرايه اى بدست گيرد كه باطفلى زندگى نموده كه از طريق او تغذيه نموده ودر هستى واعصاب آن اثر گذاشته است . شما خود داورى نمائيد كه كدام شخص مستحق وسزاوار مادرى بوده وكدام شخص اولويت در استحقاق آن طفل را دارد؟ اسلام به حق چنين عملى تحريم نموده وآن را جريمه مى شمارد. ولى تمدن غربى ميان حرام وحلال فرقى قائل نبوده واصلا مفكوره حلال وحرام نزد اين تمدن امر است نا آشنا چه فكر حلال وحرام فكرى است دينى ، وتمد غرب بر پايه دين استوار نمى باشد. خانوادگى يك جنس: يكى از كارهاى كه كنفرانس نفوس بدان پرداخته وشامل ميثاق آن گرديد ومناقشات وجدال هاى زيادى را برانگيخت وباعث بروز عدم رضائيت كشورهاى اسلامى وهم باور مندان به دين وارزش هاى ى آن گرديد، همانا گذاره وقضيه " فاميل يك جنسى" يعنى خانواده تشكيل يافته از دو مرد ويا دو زن است كه بر خلاف فطرت خدائى وشرائع آسمانى وعرف هاى پسنديده از زمينيان در قرن ها وزمانه هاى گذشته صورت پذيرفته است. خداوند همان طور كه در قران كريم فرموده است ، نوع بشرى را بصورت آفريده آنجا كه گفته است: " وخلقناكم ازواجاً" گذشته از اين انسان همچون حيوانات بصورت نرو ماده آفريده شده وهر جنسى به جنس ديگر نياز دارد كه زندگى هم بدون وجود اين دو جنس در جهان حيوانات ونبتات قابل دوام واستمرار نمى باشد. وحتى هستى هم بر همين قاعده دو جنسى يعنى مثبت ومنفى ويا الكترون وپروتون، استوار است آنجا كه خداوند فرموده است : ومن كل شىء خلقنا زوجين لعلكم تذكرون" امروز همين تمدن غربى است كه تلاش مى ورزد كه همان عمل قوم لوط را در شكل قانون تنظيم نموده وان را در سطح جهانى امرى وانمود سازد مشروع وعمل ديگرى را نيز بر آن بيافزايد كه همان ازدواج زن با زن است. بدون شك مقتضى اين خانواده يك جنسى اين خواهد بود كه از فرزند واولاد بدور بوده ومى دانيد كه خانواده بدون فرزند را چگونه مى توان خانواده ناميد؟ آرى! اگر پيامد چنين رويكردى با تعميم اخلاق آن پذيرفته شود. بايد فناى بشريت بعد از اين نسل را پذيرفت.

 

تهيه كننده: دكتور عنايت الله شاداب

 

 

 



سه شنبه 14 تير 1390برچسب:, :: 14:8 ::  نويسنده : کامران

ریما صالحه: زینب مدیر مدرسه ای که داستان مسلمان شدنش را بیان و تلاش کرد تا با ارزشهای درون مدارس تعامل برقرار کند. اما در خلال زندگی روزانه با دانش آموزانش و با جامعه خارج آن آمیخته شد.

پروفسور زینب ( آکادمی اسلامی لستر): 

من در خانواده ای که از دینداران مذهب کاتولیک بودند، متولد شدم و کاتولیک با ایمان باقی ماندم، تا 28 سالگی امور دینی خود را انجام می دادم، اما مانند دیگر دخترانی که امور دینی خود را انجام می دادند، خوشبخت نبودم. تنها درباره کاتولیک می دانستم و از اسلام هیچ چیزی نمی دانستم. هنگامی که دانشگاه رفتم، با برخی از مسلمانان دیدار کردم و شروع به شناخت اعتقادات آنها و اسلام کردم .اما همه مسلمانان درباره اسلام بسیار صحبت می کردند و درباره آن همه چیز می دانستند . در این موقع احساس کردم که تلاش کنم تا این مسلمانان را به مسیحیت را دعوت کنم . با این هدف سعی کردم درباره اسلام یاد بگیرم تا بتوانم با آنها درباره امور مسلمانان مناقشه کنم و نه فقط درباره مسیحیت. اما از آنجایی که خدا مشیت دیگری دارد، مسائل اسلامی را فراگرفتم . سپس ماه رمضان آمد و مسلمانان درباره ماه رمضان صحبت می کردند که چگونه فقط مسلمانان روزه می گیرند و من شروع به روزه گرفتن کردم تا چیز بیشتری درباره اسلام بدانم. اما روزه بدون نماز قبول نبود. از این رو شهادتین را گفتم، نماز خواندم و روزه گرفتم . همین زمان بود که معلمی در یک مدرسه دولتی شدم و در اتاقم را موقع غذا قفل می کردم و سرم را با هر چیزی که پیدا می کردم، می پوشاندم و نماز می خواندم. سپس با خواهران مسلمانم دیدار کردم و مسلمان واقعی شدم.

این اقدام هم برای من و هم برای شما بسیار بزرگ است. تصمیم مثبتی گرفته ام. کسی که مسلمان متولد شده است، آیا آنچه را که می گویم می فهمد؟ اما من باید این تصمیم را در آن زمان می گرفتم. ( با خود می گفتم:) آیا می خواهم که از مسیحیت خارج شوم و مسلمان شدنم را اعلام کنم؟ هنگامی که به مردم اطلاع دهم که من مسلمان هستم، از من می پرسند که چرا این کار و یا آن کار را انجام می دهی؟ برای چه این لباس را می پوشی؟ در حالی که من بریتانیایی هستم و مسلمان شدم . این بسیار سخت است. اما با گذشت زمان نمی گویم که من آماده بودم و من ملزم به انجام همه امور دینی هستم اما باید که اسلام آوردن خود را به صورت تدریجی اعلام کنم.

ریما صالحه:

 از لستر تا ویس مستر رفتیم به ساختمان پارلمان بریتانیا تا با اولین عضو مسلمان در مجلس سنا گفتگو کنیم. لورد احمد اف روترهام درباره مشکلات و مسائل مسلمانان لندن و آرزوهای آنها چیزهایی گفت. چه اهمیتی دارد که در مجلس سنای بریتانیا یک مسلمان از جامعه اسلامی وجود داشته باشد؟

لورد احمد:

واقعا برای هر جامعه ای مهم است که یک نماینده در پارلمان داشته باشند. بنابراین در سایه دموکراسی سعی می کنیم تا همه گروههای جامعه در سطح محلی، منطقه ای و ملی یک نماینده داشته باشند. پیش از مجلس سنا، مشاور دادگاه قضایی بودم . مردم گل و شیرینی برایم می آوردند و برای دیدنم به خانه ام می آمدند. نامه های تبریک از همه دنیا برایم می آمد. اینها نشانه ای بود بر اینکه ما بخشی از این جامعه هستیم و صدای ما شنیده می شود. درست که یک مرد در نظام دموکراسی به خاطر تعداد آراء برای گروههای دیگر صحبت نمی کند. اما این گروه آرایی دارند که امتیاز واقعی آنها به شمار می رود. باید آنجا باشم و از آراء جامعه خودم حمایت می کردم. 

ریما صالحه:

 آیا معتقدی که ممکن است که در آینده نماینده دیگری از مسلمانان در مجلس سنا راه یابد؟ 

لورد احمد:

 اینک از نمایندگان مسلمان در مجلس سنا 7 عضو هستند که 4 نفر در مجلس عوام هستند. باید بگویم که در آمریکا در مقایسه با جوامع غربی نظام متفاوتی دارد. این کشور از جمله کشورهایی است که تعداد زیادی از مسلمانان را سرکوب می کنند. بنابراین افتخار می کنیم که صدها مشاور مسلمانان وجود دارد . حتی نمایندگانی در پارلمان اروپا نیز از مسلمانان هستند که مطمئنم این تعداد زیاد خواهند شد. چرا که من به عنوان اولین نفر بودم و ورود برای اولین نفر بسیار سخت است، اما پس از آن تعداد نمایندگان در مجلس سنا و مجلس عوام افزایش می یابد. مهم این است که مسائلی که جامعه مسلمان به آن اهتمام می ورزند، موجب تحریک می شود. مانند جنگ عراق یا صحبت درباره فلسطین یا جنوب لبنان. همانطور که می دانید ما ایستادگی می کنیم و از نظرات خود دفاع، دیگران هم چنین می کنند . نظرات ما علیه حکومت هنگامی که جنوب لبنان بمباران شد، خواستار توقف فوری و غیر مشروط آتش گلوله شدیم. زیرا آنها بی گناهانی بودند که در غزه، رام الله، کشمیر، چچن کشته می شدند . معتقدم که باید صدای اسلام نه در مسائل خارجی بلکه در مسائل داخلی چون مواد مخدر، سرقه مسلحانه، بی بندباری شنیده شود. حتی مسائل حقیقی که جامعه ما به آن اهتمام می ورزد، در سطح مدارس اینکه چگونه ممکن است که در مدارس و شورای پدران مشارکت کنیم و پدران در تصمیمات فرزندانشان شریک باشند و ضمن اینکه سطح آنها را بالا می برند از فواید و خیرات جامعه بهره مند شوند. 

ریما صالحه:

 آیا دولت بریتانیا نمایندگان مسلمان را در مجلس سنا تعیین می کند؟ یعنی میان مسلمانان و بریتانیاییها در این مجلس ادغام و ارتباط وجود دارد؟ سؤال دیگر اینکه آیا مسلمانان در این جامعه ادغام و منسجم شده اند یا از مشکلات خاصی رنج می برند؟

لورد احمد:

 پس از حادثه 11 سپتامبر در آمریکا و 7 ژوئیه در انگلیس یعنی پس از این دو فاجعه نظرات جهان درباره ما تغییر کرده است. اما چه کسانی بیشتر از این جریان رنج می برند؟ مسلما جامعه مسلمان. پس از بررسی بیش از 700 حمله در آمریکا و بیش از 1000 حمله در انگلیس اعم از حریق اخوان المسلمین، حریق مساجد و  کشتار 700 انسان بی گناه در عراق و بیش از 40 هزار کشته در افغانستان اهمیت داشت که مسلمانان در مجلس سنا حضور داشته باشند تا گفتگوهای عادلانه شکل گیرد. هنگامی که درباره جنگ غیر شرعی و غیر اخلاقی خارج از چارچوب آمریکا همانطور که در عراق حادث شده است، صحبت می کنیم، این جنگ بر اساس قانون بین المللی غیر شرعی است که بر نیرنگ و دروغ پای بند است. پس اگر در پارلمان کسی نباشد، شنیدن این آراء و نظرات سخت خواهد بود. اما سؤال دیگر اینکه آیا مسلمانان احساس می کنند که در جامعه ادغام شده اند؟ برخی از آنها در حد بسیار زیادی در امور مشارکت می کنند، اما برخی دیگر احساس می کنند که در حاشیه جامعه به شمار می روند . من برخی از موفقیتها را می گویم: اینک حدود 10 ها هزار مسلمان میلیونر در آمریکا زندگی می کنند.  اما آنها مشکلات دیگری هم دارند که 11 درصد از زندانیان مسلمان هستند. مشکلات دیگر مخدر، سرقت مسلحانه و بی بند وباری هم هست که به علت محرومیتهای اجتماعی و اقتصادی است که باید به ساماندهی این مردم اقدام کنیم و باید احساس کنند که جزئی از این جامعه به شمار می روند . از زمان جنگ جهانی دوم و قبل از آن، اگر به بیش از 200 سال پیش باز گردیم می بینیم که اعضای مجلس سنا برای اینکه مسلمانان هم به آن وارد شوند، تغییرات بسیاری ایجاد کردند و تلاش نمودند.

ریما صالحه:

 بعد از حادثه 11 سپتامبر و 7 ژوئیه بریتانیا شرایط سختی در این جامعه وجود داشت. چگونه امکان تغییر دیدگاههای اعضای مجلس سنا به وجود آمد و همچنین جامعه بریتانیا نسبت به تفاوت میان ارعاب و مسلمانان و دین اسلام اقدام کردند؟ دینی که همه اعمال خشونت و ارعاب را مذموم می شمارد.

لورد احمد:

 این مسئله از سخت ترین تعرضاتی است که امروز با آن روبه رو هستیم. زیرا مردم نمی دانند دین اسلام دین صلح است و برخی از رسانه ها مفهومی نادرست از اسلام دارند. رسانه ها مبالغه می کنند و قصه هایی را که درام است، محور قرار می دهند. من نمی گویم اینجا میان ما افراط گرا یا تروریسم وجود ندارد، اما بسیار کم اند . اما این تعداد در بسیاری از کشورهای دیگر بسیار زیاد هستند. اما ما می بینیم که تمرکز به شکل کلی بر مسلمانان است . اولا رسانه ها مبالغه می کند و تهدیدات را بزرگ جلوه می دهند. دوم اینکه این موضوع ملت را به سوی سیاستمداران جلب می کند، زیرا آنها نیاز دارند تا علیه دشمن مشترک تجمع کنند. سالها پیش به یاد می آورم که مشکلات بسیاری داشتیم. همه ما دوست داشتیم تا از طریق ساخت پل ارتباطی یا ادغام، مسائل موجود را برطرف کنیم . در شرایط کنونی معتقدم که تروریست یعنی کسانی که افراد بی گناه را در خیابانهای نیویورک یا لندن می کشند و حتی کسانی که مردم بی گناهی که در بغداد یا بیروت در خانه های خود هستند را می کشند؟

 

برگردان: سمية تاج الدين

مصدر: مجلة المجتمع الكويتي

 

 



سه شنبه 14 تير 1390برچسب:, :: 14:3 ::  نويسنده : کامران


جمعه 10 تير 1390برچسب:, :: 10:46 ::  نويسنده : کامران

انس بن نضر رضي الله عنه در جنگ بدر غايب بود. يکبار عرض کرد: يا رسول الله، من از اولين جنگي که با مشرکين نموديد غائب بودم، اگر خداوند مرا به جنگ مشرکين حاضر سازد، خواهد ديد که چه مي کنم؟

 

اينچنين بود که انس بن نضر با خود پيمان بست تا در جنگ با مشرکين شرکت کند و اجري را که در بدر از دست داده بود بازيابد. چون روز احد فرا رسيد مسلمانها عقب نشيني کردند و در بين صفوف آنها آشفتگي و پريشاني پيدا شد. او پيش رفت، سعد بن معاذ وي را استقبال نمود به او گفت: اي سعد بن معاذ بسوي بهشت بشتاب به خداي کعبه سوگند که من بوي آن را از وراي احد در مي يابم.

 

انس در نبرد به شدت جنگيد تا آنکه در راه خدا شهيد شد. صحابه در بدن او هشتاد و اندي زخم از اثر شمشير و نيزه و تير يافتند و او را در حالي کشته يافتند که مشرکين او را مثله کرده بودند، هيچکس او را نشناخت، مگر خواهرش از روي نشانه اي که بر انگشتش داشت. [متفق عليه]

صحابه مي پنداشتند که اين آيه در باره ي او و امثالش نازل شده که: {من المؤمنين رجال صدقوا ما عاهدوا الله عليه فمنهم من قضى نحبه ومنهم من ينتظر وما بدلوا تبديلا} [احزاب: 23] يعني: " از ميان مؤمنان مردانى‏اند كه به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا كردند برخى از آنان به شهادت رسيدند و برخى از آنها در [همين] انتظارند و [هرگز عقيده و پيمان خود را] تبديل نكردند."
 

***

خديجه -رضي الله عنها- همسر دلسوزي بود که با پيامبر صلى الله عليه و سلم بسيار مهر مي ورزيد. او را با محبت خويش در برگرفته و به او کمک نموده، همراه ايشان در راه گسترش دعوت اسلام درد و رنج هاي فراواني را تحمل کرده بود.

 

هنگامي که خديجه -رضي الله عنها- فوت کرد، پيامبر صلى الله عليه و سلم همچنان به او وفادار ماند و عهدش را از ياد نبرد.

 

از ديدن خويشاوندان او خوشحال شده و دوستانش را گرامي مي داشت.

 

بانو عايشه-رضي الله عنها- با آنکه آن بانو در قبر خفته بود به او رشک مي ورزيد. تا آنکه يک روز به پيامبر صلى الله عليه و سلم گفت: او پيرزني بيش نبود که اکنون خداوند بهتر از آن را به تو داده است؟

 

پيامبر صلى الله عليه و سلم به خشم آمده و با ناراحتي فرمود: (والله ما أبدلني الله خيرًا منها؛ آمنتْ بي إذ كفر الناس، وصدقتني إذ كذبني الناس، و واستني بمالها إذ حرمني الناس، ورزقني الله منها الولد دون غيرها من النساء) [احمد] يعني: "قسم به خدا که خداوند بهتر از اويي را به من ارزاني نداشته است؛ او آنگاه که مردم کفر ورزيدند به من ايمان آورد، وقتي سخنانم را دروغ پنداشتند مرا باور کرد، با مال و ثروت خود مرا ياري داد وقتي ديگران آن را از من دور داشتند، و خداوند در ميان ديگر زنان تنها از او مرا فرزند عطا فرموده است."

 

پيامبر صلى الله عليه و سلم اينگونه به همسرش بانو خديجه -رضي الله عنها- وفادار ماند.

***

از ميان صحابه ي پيامبر صلى الله عليه و سلم، انصار (که اهل مدينه بودند) زيباترين نمونه هاي وفاي به عهد بودند. آنان با پيامبر صلى الله عليه و سلم براي دفاع از اسلام بيعت نموده و سپس به عهد خويش وفا کردند؛ برادران مهاجر را به عنوان مهمان پذيرفتند و آنچه داشتند با آنها تقسيم نمودند، تا اينکه پيروزي را براي دين خدا به انجام رساندند.

 

از عوف بن مالک -رضي الله عنه- نقل شده که مي گويد: كنا مع النبي صلى الله عليه وسلم تسعة أو ثمانية أو سبعة، فقال النبي: (ألا تبايعون رسول الله؟). فبسطنا أيدينا، وقلنا: قد بايعناك يا رسول الله، فعلامَ نبايعك؟ قال: (على أن تعبدوا الله ولا تشركوا به شيئًا، والصلوات الخمس، وتطيعوا) وأسرَّ كلمة خفية، قال: (ولا تسألوا الناس شيئًا). قال عوف بن مالك: فقد رأيتُ بعض أولئك النفر يسقط سوط أحدهم (ما يقود به الدابة)، فما يسأل أحدًا أن يناوله إياه. [مسلم]

 

يعني: " ما نه، هشت و يا هفت نفر نزد رسول الله صلي الله عليه و سلم  بوديم و آن حضرت صلي الله عليه و سلم فرمود: آيا با رسول خدا (صلي الله عليه و سلم)  بيعت نمي کنيد؟ و دستهاي خود را پيش آورديم و گفتيم: يا رسول الله صلي الله عليه و سلم  ما با شما بيعت کرديم، ولي بر چه بيعت کنيم؟

 

فرمود: (اينکه خدا را پرستيده و به او چيزي شريک نياوريد و نمازهاي پنجوقت را ادا نموده و اطاعت خدا را بکنيد)، و سخن را طوري آهسته زمزمه نموده و فرمود: (و از مردم چيزي مخواهيد.) عمف بن مالک تعريف مي کند که: و همانا ديدم آن افراد را که تازيانه ي(براي راندن مرکبشان) يکي از آنها مي افتاد و از کسي نمي خواست که آنرا بوي بدهد."

 

***
عرقوب مردي بود که مدت ها قبل در يثرب (مدينه ي منوره) زندگي مي کرد. او نخلستاني داشت که هرسال محصول خرماي فراواني از آن بدست مي آورد. يک روز مرد فقير و بيچاره اي از او خواست تا مقداري خرما به او بدهد. عرقوب گفت: من الان خرمايي ندارم، برو و هنگامي که خوشه هاي خرما ظاهر شد (اولين ميوه) برگرد. فقير رفت و وقت نوبرانه، نزد عرقوب برگشت. اين بار عرقوب گفت: برو و هنگامي که ميوه ها به غوره تبديل شدند برگرد.

 

مرد براي بار دوم که خرما به غوره تبديل گشته بود پيش عرقوب آمد، به او گفت: برو و هنگامي که غوره رسيده و تازه شد برگرد، وقتي که غوره ها رسيدند، آن مرد پيش عرقوب آمد، عرقوب به او گفت: برو و وقتي که خرما خوب رسيدند برگرد. مرد از آنجا رفت.

 

هنگام رسيدن خرما که شد، عرقوب شبانه به بالاي درخت رفت و خرماها را چيد و آنها را قايم کرد تا به کسي چيزي از آن را ندهد. وقتي مرد فقير برگشت و هيچ خرمايي بر روي درختان نيافت. او از اينکه عرقوب به عهد خويش وفا نکرده بود دلگير و ناراحت شد.

 

عرقوب براي خلاف وعده کردن به ضرب المثلي ميان مردم مبدل گشت. تا جاييکه به کسي که خلاف وعده مي نمايد مي گويند وعده هاي عرقوب!

 

***

 

وفاي به عهد چيست؟


وفاي آن است که انسان بر پيمان ها و وعده و وظايف خويش پايبند باشد. خداوند متعال به وفاي به عهد امر نموده و مي فرمايد: {وأوفوا بالعهد إن العهد كان مسئولاً} [اسراء: 34] يعني: "... و به پيمان [خود] وفا كنيد زيرا كه از پيمان پرسش خواهد شد."

همچنين پروردگار متعال مى فرمايد: {و أوفوا بعهد الله إذا عاهدتم } [نحل: 91] يعني: "و چون با خدا پيمان بستيد به پيمان خود وفا كنيد ..."


اقسام وفا:

 

وفا در ارتباط با خداوند:

 

بين انسان و خداوند سبحان پيمان بزرگ و مقدسي وجود دارد؛ که تنها او را بپرستد و هيچ چيزي را شريک وي قرار ندهد، از پرستش شيطان و دنباله روي راه و روش او دوري کند. خداوند عزوجل مي فرمايد: {ألم أعهد إليكم يا بني آدم ألا تعبدوا الشيطان إنه لكم عدو مبين. وأن اعبدوني هذا صراط مستقيم} [يـس: 60-61] يعني: "اى فرزندان آدم مگر با شما عهد نكرده بودم كه شيطان را مپرستيد زيرا وى دشمن آشكار شماست. و اينكه مرا بپرستيد اين است راه راست."
 
انسان با فطرت پاک و عقل سليم خود مي تواند درک کند که اين جهان حتماً داراي خداي واحدي است که سزاوار پرستش مي باشد و او همان خداوند سبحان است. اين همان عهدي است که بين ما و خداوند متعال مي باشد.

 

وفا به عهد و پيمان:

 

اسلام به پاسداشتن عهد و پيمان هايمان و اجراي شرايطي که پيشتر برآن توافق نموده ايم سفارش مي کند. پيامبر صلى الله عليه و سلم مي فرمايد: (المسلمون عند شروطهم) [بخاري] معني حديث: "مسلمانان بر قرار و پيمان خود مي مانند."

 

پيامبر صلى الله عليه و سلم در حديبيه با کافران پيماني بست و بر سر مفاد آن مانده و بدان وفا کرد، بدون آنکه بدقولي نموده و خيانت ورزد، بلکه آنان خود اهل خيانت و پيمان شکني بودند. مسلمان به عهد خود وفادار است مادام اينکه اين عهد و پيمان در اطاعت از پروردگار جهانيان باشد، اما اگر در آن گناه باشد و باعث ضرر به ديگران شود پس سزاوار است تا از آن دوري کند.

 

وفا در پيمانه و ترازو:

 

فرد مسلمان در سنجش دقت داشته و در آن کاستي نمي نمايد، براي اينکه خداوند در اين باره مي فرمايد: {أوفوا المكيال و الميزان بالقسط و لا تبخسوا الناس أشياءهم} [هود: 85] يعني: " و اى قوم من پيمانه و ترازو را به دادن تمام دهيد و حقوق مردم را كم مدهيد ..."

 

وفاي به نذر:

 

مسلمان به نذر خود وفا کرده و عهد خداوند را آنگونه که شايسته مي باشد بجا مي آورد.

 

نذر:

آن است که انسان پايبند به انجام دادن طاعت خداوند سبحان باشد. از صفات اهل بهشت وفاي به عهد است خداوند متعال مي فرمايد: {يوفون بالنذر ويخافون يومًا كان شره مستطيرًا} [انسان: 7] يعني: "[همان بندگانى كه] به نذر خود وفا مى‏كردند و از روزى كه گزند آن فراگيرنده است مى‏ترسيدند." شرط مي کند که نذر با خير و نيکي باشد،به غير از آن، وفا نکردن به آن است.

 

وفاي به عهد:

 

مسلمان به عهد خويش وفادار است و خلاف آن عمل نمي کند، وقتي که به کسي وعده مي دهد خلاف نمي نمايد، براي اينکه مي داند خلاف وعده کردن از صفات منافقين است. پيامبر صلى الله عليه وسلم فرمود: (آية المنافق ثلاث: إذا حدَّث كذب، وإذا وعد أخلف، وإذا ائتمن خان) [متفق عليه] يعني: "نشانه ي منافق سه است:

چون سخني بگويد، دروغ گويد.

و چون وعده کند، بدپيماني نمايد.

و چون امين قرار داده شود، خيانت کند."

 غدر و خيانت:

 

غدر، اخلاقي نکوهيده است، و خيانت، عدم وفاي به عهد و پيمان مي باشد که همان تزوير و حيله در پيمانه و ترازو است. خداوند متعال مي فرمايد: {إن الله لا يحب الخائنين} [انفال: 58] يعني: "... همانا که خداوند خائنان را دوست نمى‏دارد."

 

 همچنين خداوند متعال مي فرمايد: {الذين ينقضون عهد الله من بعد ميثاقه ويقطعون ما أمر الله به أن يوصل ويفسدون في الأرض أولئك هم الخاسرون} [بقرة: 27] يعني: "همانانى كه پيمان خدا را پس از بستن آن مى‏شكنند و آنچه را خداوند به پيوستنش امر فرموده مى‏گسلند و در زمين به فساد مى‏پردازند آنانند كه زيانكارانند."

 

مترجم: مسعود

مصدر: سايت نوار اسلام

IslamTape.Com

 



جمعه 10 تير 1390برچسب:, :: 10:42 ::  نويسنده : کامران

پيامبر صلى الله عليه وسلم براي اصحابش تعريف مي کند که مردي داشت در راهي مي رفت، سخت تشنه شد و دنبال آب مي گشت تا بنوشد. و چاهي را ديد در آن فرو شد و آب آشاميد، و بعد از آن بيرون شد، ناگهان سگي را ديد که از شدت تشنگي زبان از کامش برآمده بود، از تشنگي خاک خيس را مي خورد. با خود گفت: اين سگ هم مثل من به سختي تشنه شده، پس به چاه درآمده کفشش را آب کرده آنرا بدهن خود گرفت، از چاه بالا آمد و سگ را سيراب کرد، خداوند مزد اين عمل را داد و او را آمرزيد. صحابه گفتند: يا رسول الله، آيا در کمک کردن به چارپايان پاداش داده مي شود؟ آن حضرت صلى الله عليه و سلم فرمود: (في كل ذات كَبِد رَطْبَة أجر) يعني: « در(کمک به) هر جگر تازه اي پاداش است.» [متفق عليه]


***

خداوند انسان را خلق کرد و او را کرامت بخشيد و حيوانات را براي خد.مت به او در برآوردن نيازهايش به تسخيرش در آورد. انسان از گوشت و شير آن ها تغذيه نموده و لباس هايش را از پشم و پوست آنان مي سازد و برخي را براي زيبايي و علاقه نگاه مي دارد.

 

خداوند متعال مي فرمايد: {والأنعام خلقها لكم فيها دفء ومنافع ومنها تأكلون. ولكم فيها جمال حين تريحون وحين تسرحون. وتحمل أثقالكم إلى بلد لم تكونوا بالغيه إلا بشق الأنفس إن ربكم لرءوف رحيم. والخيل والبغال والحمير لتركبوها وزينة ويخلق ما لا تعلمون} [نحل: 5-8] يعني: « و چارپايان را براى شما آفريد در آنها براى شما [وسيله] گرمى و سودهايى است و از آنها مى‏خوريد * و در آنها براى شما زيبايى است آنگاه كه [آنها را] از چراگاه برمى‏گردانيد و هنگامى كه [آنها را] به چراگاه مى‏بريد * و بارهاى شما را به شهرى مى‏ب رند كه جز با مشقت بدنها بدان نمى‏توانستيد برسيد قطعا پروردگار شما رئوف و مهربان است * و اسبان و استران و خران را [آفريد] تا بر آنها سوار شويد و [براى شما] تجملى [باشد] و آنچه را نمى‏دانيد مى‏آفريند.»


از جمله آدابي که بايد انسان مسلمان در برخورد با حيوانات رعايت کند، موارد زير مي باشند:


شكر خداوند به خاطر اين نعمت:

 

اين کار با استفاده و به کار بستن درست و بجاي آن حيوان و دادن حق خداوند، زکات و صدقات، که در آن است به انجام مي رسد.


مهرباني با حيوانات:

 

مسلمان براي حيوانات غذا، آب و مكان مناسبي را مهيا مي کند. عرب همواره به اسب اهميت داده و به تربيت آن همت مي گمارد و مي کوشيد تا اصالت آن را به خوبي محفوظ دارد. پيامبر صلى الله عليه و سلم با عباي خود صورت اسبش را دست مي کشيد. صحابي جليل القدر حضرت ابوقتاده رضي الله عنه گربه اي را ديد که دنبال آب مي گشت، ظرف آب را برايش مايل نمود تا آنکه آب نوشيد و بازگشت.

 

رسول خدا صلى الله عليه و سلم از زني که وارد آتش دوزخ شده است بخاطر آنکه گربه اي را زنداني کرده و آن را از خوردن و نوشيدن باز داشته است. آن حضرت صلي الله عليه و سلم: (دخلت امرأة النار في هِرَّة ربطتها، فلم تطعمها، ولم تدْعها تأكل من خشاش (حشرات) الأرض) يعني: « زني وارد دوزخ گشت به خاطر گربه ايکه آن را بسته و نه طعامش داده و نه گذاشت که از حشرات و گزندگان زمين بخورد.» [متفق عليه]


همچنين آن حضرت صلى الله عليه و سلم مي فرمايد: (ما من مسلم يغرس غرسًا أو يزرع زرعًا؛ فيأكل منه طير أو إنسان أو بهيمة إلا كان له به صدقة) يعني: «مسلماني نيست که نهالي را بکارد يا کشتي را زراعت نمايد و از آن پرندگان يا انساني بخورد مگر آنکه براي او بخاطر آن صدقه اي نباشد.» [مسلم]


بار بيش از طاقت بر آنان سوار نکنند:

 

مسلمان با سوار کردن باري بيش از طاقت حيوان بر آن سخت نمي گيرد. پيامبر صلى الله عليه و سلم وارد بستان يکي از مردان انصار گرديد و شتري را مشاهده نمود، وقتي شتر رسول خدا صلي الله عليه و سلم را ديد ناليدن گرفت و از چشمانش اشک روان شد. پيامبر صلي الله عليه و سلم بسوي آن شتر رفت و پشت گوش هايش را نوازش کرد و شتر آرام گرفت. پرسيد که صاحب شتر کيست، جواني از انصار آمده و گفت: من صاحب آن هستم، يا رسول الله – صلي الله عليه و سلم. آن حضرت صلى الله عليه و سلم فرمود: (أفلا تتقي الله في هذه البهيمة التي ملَّكك الله إياها؛ فإنه شكا إلى أنك تُجيعه وتُدئبه (تتعبه وترهقه) يعني: « آيا در مورد اين حيواني که خدا ترا مالک آن نموده از پروردگار نمي ترسي؟ زيرا او بمن شکايت مي کند که تو او را گرسنه نگه داشته و خسته اش مي کني.» [ابوداود]


پيامبر خدا صلى الله عليه و سلم فرموده است: (إن الله تبارك وتعالى رفيق يحب الرفق، ويرضى به، ويعين عليه ما لا يعين على العنف، فإذا ركبتم هذه الدواب العجم (التي لا تتكلم) فأنزلوها منازلها (أريحوها في المواضع التي اعتدتم الاستراحة فيها أثناء السفر) يعني: « همانا خداوند تبارک و تعالي نرم رفتار است و نرم رفتاري را دوست مي دارد و بدان خرسند مي گردد و براي آن چنان ياري مي رساند که براي بدرفتاري چنان نمي کند. پس هرگاه بر اين چهارپاي زبان بسته سوار شديد، آن را در منزلگاه هايش فرود آوريد(يعني آن را در جاهايي که براي استراحت آن ها در جريان مسافرت آماده نموده ايد، استراحت دهيد)»  [مالك]


آزار و شکنجه ندادن حيوانات:

 

دين اسلام تأکيد فراوان بر مهرباني و دلسوزي دارد. برهمين اساس انسان مسلمان حيوان يا پرنده اي را نمي آزارد و چه برسد که با آتش آن را عذاب دهد. رسول خدا صلى الله عليه و سلم لانه ي مورچه اي را ديد که صحابه سوزانده بودند، پرسيد: (من حَرَّق هذه؟) يعني: « چه کسي اين را سوزانده است؟» گفتند: ما. فرمود: (إنه لا ينبغي أن يعذِّب بالنار إلا رب النار)  يعني: « همانا نمي سزد که جز پروردگار آتش، کسي به آتش عذاب نمايد.» [ابوداود].

 

همچنين يکبار پيامبر صلى الله عليه و سلم بر الاغي گذشت که بر صورتش داغ نهاده بودند. فرمود: (لعن الله الذي وسمه) يعني: «لعنت بر آنکس باد که آن را داغ کرده است.» [مسلم] و ام المؤمنين عايشه -رضي الله عنها- در سفر همراه رسول الله صلى الله عليه و سلم بود. همانطور که سوار بر شتر بود، آن را به شدت مي راند، رسول خدا صلى الله عليه و سلم به او فرمود: (عليك بالرفق)  يعني: «با او به نرمي رفتار کن.» [مسلم]


حيوان را نشانه ي تيراندازي قرار ندهيد:

 

مسلمان پرندگان يا حيوانات را هدف تيراندازي خود قرار نمي دهد. عبد الله بن عمر رضي الله عنهما بر چند بچه از قريش گذشت که پرنده اي را بر جاي بلندي بسته بودند و به او تير مي انداختند. وقتي ابن عمر رضي الله عنهما را ديدند فرار کردند. ابن عمر رضي الله عنهما گفت: چه کسي اين کار را کرده ؟ خداوند لعنت کند کسي را که چنين کرده است. رسول الله صلى الله عليه و سلم کسي را که جانداري را نشانه ي هدف گيري خود قرار دهد را لعن نموده است. [مسلم].


انس رضي الله عنه پسربچه هايي را ديد که مرغي را بسته و به او تير مي انداختند، به آنان گفت: پيامبر خدا صلى الله عليه و سلم از اينکه به حيوانات ستم روا داشته شود نهي کرده است. [بخاري]


جدا نساختن پرندگان کوچک و مادرشان از همديگر:

 

رسول الله صلي الله عليه و سلم در سفري همراه اصحاب بودند. اصحاب حمره (نام پرنده اي است) را ديدند که دو جوجه اش همراهش بود، دو جوجه اش را گرفتند و حمره آمده و چنان  بشدت بال بال مي زد که انگار داشت شکايت مي کرد. پيامبر صلي الله عليه و سلم مقصود آن پرنده را فهميده و فرمود: (من فجع هذه بولدها؟ ردوا ولدها إليها) يعني: «چه کسي اين حيوان را براي بچه اش به فرياد آورده؟ فرزندش را به او بازگردانيد!» [ابوداود]


نرم رفتاري با حيوان در هنگام ذبح:

 

مسلمان هيچ حيواني را سربريده يا شکار نمي نمايد مگر به دليل شرعي خاصي و در آن حال نيز لازم است که در مرود حيوان با مهرباني و نيکي رفتار کند. پيامبرخدا صلى الله عليه و سلم مي فرمايد: (إن الله كتب الإحسان على كل شيء؛ فإذا قتلتم فأحسنوا القتلة، وإذا ذبحتم فأحسنوا الذبح، ولْيُحِدَّ أحدكم شفرته ولْيُرِح ذبيحته) يعني: « هر آئينه خداوند احسان و نيکي را بر هر چيز واجب نموده است، پس چون کشتيد، نيکو بکشيد و چون حيواني را ذبح نموديد، نيکو ذبح کنيد، بايد که تيغ خود را تيز کرده و ذبيحه ي خود را راحت نماييد.» [مسلم].

 

همچنين مي فرمايد: (من رحم ولو ذبيحة عصفور رحمه الله يوم القيامة) يعني: «کسي که بر يک ذبيحه اگرچه گنجشکي هم که باشد رحم آورد، خداوند بر او در روز قيامت رحم مي کند.» [طبراني]

 

مثله ننمودن حيوانات:

 

مسلمان حيوانات را با بريدن گوش ها يا هر عضو ديگري از اعضاي حيوان در حال حياتش آزار نمي رساند. از پيامبر صلى الله عليه و سلم روايت شده که فرموده اند: (من مَثَّل بحيوان فعليه لعنة الله والملائكة والناس أجمعين) يعني: «آنکه حيواني را مثله کند، لعنت خدا و فرشتگان و همه ي مردم بر اوست.» [طبراني]

 

جز به ضرورت حيواني کشته نشود:

 

بدرفتاري انسان با برخي حيوانات به ايجاد اختلال در تعادل طبيعت مي انجامد. به عنوان مثال: در بعضي مناطق انسان ها روي به کشتن گربه ها آوردند ولي در عوض تعداد موش ها در آن جا افزوده شده و محصولات کشاورزي را با خطر جدي مواجه ساخت. در نتيجه مجبور به صرف مبالغ بسياري جهت ساخت سموم و کشنده هايي براي رهايي از دست موش ها گشتند.


معالجه ي حيوان موقعي که بيمار باشد:

 

انسان مسلمان به مداواي حيواني که مال اوست همت گمارده و با آن با مهرباني رفتار مي نمايد.

مترجم: مسعود

مصدر: سايت نوار اسلام

IslamTape.Com

 

 



جمعه 10 تير 1390برچسب:, :: 10:33 ::  نويسنده : کامران

در يکي از روزهاي عيد، حضرت ابو بكر صديق -رضي الله عنه- به منزل دخترش، حضرت عايشه -رضي الله عنها-، رفت. آنجا دو کنيز از کنيزکان انصار در حال ترانه خواندن شعرهاي انصار در جنگ "يوم بعاث" (از جنگ هاي ميان اوس و خزرج قبل از اسلام) بودند. حضرت ابوبکر رضي الله عنه گفت: مزامير (آوازهاي) شيطان، آن هم در خانه ي رسول الله؟ پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمود: (يا أبا بكر، إن لكل قوم عيدًا، وهذا عيدنا) يعني: «اي ابوبکر، هر قومي براي خودش عيدي دارد. امروز هم روز عيد ما است.» [بخاري]


***


خداوند -تبارک و تعالى- دو عيد را براي مسلمانان تعيين فرموده است: عيد فطر و عيد قربان. اين دو پس از دو فريضه از فرايض اسلام مي آيند، عيد فطر پس از فريضه ي روزه ماه رمضان و عيد قربان پس از اداء فريضه ي حج فرامي رسد. جشن هاي اسلامي بيانگر شادماني و سرور و خوشبختي مسلمانان از تفيقي که خداوند به آنان ارزاني داشته است و به آنان کمک کرده تا طاعت او را به جا بياورند، مي باشد. خداوند باري تعالي مي فرمايد: {قل بفضل الله وبرحمته فبذلك فليفرحوا هو خير مما يجمعون} [يونس: 58] يعني: «بگو به فضل و رحمت‏خداست كه [مؤمنان] بايد شاد شوند و اين از هر چه گرد مى‏آورند بهتر است.»


از جمله آدابي که در ايام عيد رعايت مي کنيم:


شب زنده داري و ذکر:

 

شب عيد از شب هاي مبارکي است که در ان خيرو پاداش و ثواب اعمال چند برابر مي شود. درنتيجه مسلمان بايد بر ذکر و زنده نگاه داشتن شب و نماز در ان بسيار کوشا باشد تا به رضا و خوشنودي خداوند نايل آيد.


غسل گرفتن و استعمال عطر و پوشيدن زيباترين لباس ها:

 

پيامبر خدا صلى الله عليه و سلم موقع خارج شدن براي نماز عيد زيباترين لباس هايش را مي پوشيد. از حضرت حسن بن علي -رضي الله عنهما-  روايت شده که مي گويد: رسول الله صلى الله عليه و سلم به ما مي فرمود تا در روزهاي عيد بهترين لباسي را که سراغ داشتيم بپوشيم و خود ايشان صلي الله عليه و سلم نيز زيباترين لباس هايش را مي پوشيد. [حاكم].


خوردن چيزي قبل از رفتن براي نماز عيد فطر:

 

سنت آن است که قبل از رفتن براي نماز عيد فطر چند خرما به عدد فرد خورده و در عيد قربان بهتر است خوردن صبحانه را به بعد از بازگشت از نماز عيد موکول نمايد و آنوقت درصورتي که قرباني کرده است از گوشت قرباني ميل کند. از بريدة -رضي الله عنه- نقل است که مي گويد: پيامبر صلي الله عليه و سلم روز عيد فطر تا چيزي نمي خورد خارج نمي شد و روز عيد قربان تا نماز عيد را نمي خواند چيزي ميل نمي نمود. [ترمذي].


از حضرت انس بن مالك -رضي الله عنه- روايت شده که پيامبر صلى الله عليه و سلم قبل از خارج شدن بسوي مصلي در روز فطر تعدادي خرما ميل مي فرمود. [ترمذي]


رفتن به مصلي در اول وقت:

 

روز عيد صبح زود از خواب بيدار شده و نماز صبح را خوانده و آنگاه به سمت مصلي راه مي افتند. يک روز عيد پيامبر صلي الله عليه و سلم فرمودند: {إن أول ما نبدأ به في يومنا هذا أن نصلي، ثم نرجع فننحر (أي نذبح الأضحية)} يعني: «اولين کاري که در اين روز انجام مي دهيم آن است که نماز بخوانيم و آنگه قرباني کنيم.»[بخاري].


نماز در هواي آزاد:

 

سنت است که نماز عيد در مکاني باز و فراخ برگزار گردد مگر آنکه عذري مانند باران و غيره درکار باشد. پيامبر صلى الله عليه و سلم براي برگزاري نماز عيد بيرون و به مکاني باز (مصلي) تشريف مي برد. آن حضرت صلى الله عليه و سلم نماز عيد ار مگر يک دفعه که باران مي باريد در مسجد نگزارده اند. ابوهريره -رضي الله عنه- تعريف مي کند که: در زمان رسول خدا صلي الله عليه و سلم مردم در روز عيد با باران مواجه شدند و آن حضرت صلي الله عليه و سلم در مسجد براي آنان نماز را برگزار فرمود. [ابن ماجه].


خروج زنان و کودکان:

 

مستحب است که زنان و کودکان نيز در روزهاي عيد براي نماز خارج شده و به مصلي بروند. از ام عطيه ي انصاري -رضي الله عنها- روايت مي شود که گفت: (أُمِرْنا أن نُخْرج العواتق (البنات الأبكار) وذوات الخدور، ويعتزل الحُيضُ المُصَلَّى) يعني: «دوشيزگان و خانم ها به خارج شدن براي نماز عيد و زنان حائض به ماندن در خانه امر مي شديم.» [بخاري].


به تأخير انداختن نماز عيد فطر و تعجيل نمودن براي برگزاري نماز عيد قربان:

 

براي اينکه قبل از نماز عيد فطر زکات به دست فقرا رسيده و به خانواده هايشان کمک شود و در نماز عيد قربان عجله مي شود تا مردم بتوانند قرباني هايشان را انجام دهند.

 

پيامبر صلى الله عليه و سلم نماز عيد فطر را حدود بيست دقيقه پس از برآمدن آفتاب خوانده و نماز عيد قربان را حدوداً ده دقيقه پس از برآمدن آفتاب مي گزاردند.


نگفتن اذان و اقامه براي نماز عيدين:

 

از جابر بن سمره -رضي الله عنه- نقل شده که مي گويد: "همراه پيامبر صلي الله عليه و سلم نماز عيدين را نه يک بار و نه دوبار بدون اذان و اقامه برپا نموديم." [ترمذي].


نبودن هيچ نمازي قبل يا بعد از نماز عيد:

 

قبل يا بعد از نماز عيد نماز سنتي وجود ندارد. پيامبر صلي الله عليه و سلم و اصحابش نه قبل و نه پس از آنکه براي نماز عيد به مصلي مي رفتند نمازي نمي خوندند. ابن عباس -رضي الله عنه- مي گويد: (خرج رسول الله صلى الله عليه وسلم يوم عيد، فصلى ركعتين لم يصلِّ قبلهما ولا بعدهما) يعني: «رسول خدا صلي الله عليه و سلم روز عيد خارج شده و دو رکعت نماز مي گزارد و پيش يا پس از آن نمازي نمي خواند.» [متفق عليه].


نشستن بعد از نماز براي شنيدن خطبه:

 

پيامبر صلى الله عليه و سلم روز عيد فطر و قربان خارج گشته و به مصلي رفته و ابتدا نماز را برپاداشته و سپس رو به مردم برگشته مردم در رديف هايي مي نشستند و موعظه و سفارش و دستوراتي را بيان مي فرمودند. از ابن عمر -رضي الله عنه- روايت شده که مي گويد: (كان رسول الله صلى الله عليه وسلم وأبو بكر وعمر -رضي الله عنهما- يصلون العيدين قبل الخطبة.) يعني: «پيامبر صلي الله عليه و سلم و حضرت ابوبکر و عمر –رضي الله عنهما- نماز عيدين را قبل از خواندن خطبه به جاي مي آوردند.» [بخاري].


از ابن عباس -رضي الله عنهما- نقل شده که تعرف مي کند: همراه پيامبر صلى الله عليه و سلم روز عيد فطر يا قربان خارج گشته، نماز گزارديم، سپس ايشان صلي الله عليه و سلم خطبه خواند، آنگاه نزد زنان تشريف برده و آنان را موعظه فرموده و تذکر داده به صدقه امر فرمود. [بخاري].


تبريک و دست دادن:

 

پس از پايان نماز عيد، بايد مسلمانان دست در دست هم نهاده و سلام گفته و به همديگر تبريک بگويند. وقتي اصحاب رسول خدا صلى الله عليه و سلم در روز عيد به هم مي رسيدند به يکديگر مي گفتند: "تقبل الله منا ومنك." يعني: خدا از ما و شما قبول فرمايد.

 

پيامبر خدا صلى الله عليه و سلم مي فرمايد: (ما من مسلمَين يلتقيان فيتصافحان إلا غُفِر لهما قبل أن يفترقا) يعني: «دو مسلمان با هم روبرو نمي شوند که مصافحه نمايند، مگر قبل از اينکه از هم جدا شوند، گناه شان آمرزيده مي شود.» [ابوداود و ترمذي و احمد].


بازگشت از راهي متفاوت:

 

مسلمانان پس از نماز عيد از راهي ديگري به خانه هايشان باز مي گردند. اينکار براي آن است که فرشتگان گواه بوده و بخاطر تبعيت از سنت رسول خدا صلى الله عليه و سلم مستحق پاداش گردند؛ چون ايشان صلي الله عليه و سلم در روز عيد از راه هاي متفاوت مي رفتند. [بخاري] البته مي توان از يک راه رفت و برگشت، گرچه بهتر است که راه ها يکي نباشند.


صله ي ارحام:

 

از سنت هاي مبارک پيامبر خدا صلى الله عليه و سلم صله ي رحم است، که ما را به پيوند با نزديکان و خويشان و ديدار آنان و تبريک گفتن به همديگر امر نموده و مي فرمايد: (من سرَّه أن يبسط له في رزقه، وينْسَأَ له في أثره، فليصل رحمه) يعني: « کسي که دوست بدارد روزي اش فراخ گرديده و عمرش طولاني گردد، بايد صله ي رحمش (پيوستگي با نزديکان) را پيوسته بدارد.» [متفق عليه] صله رحم در غير ايام عيد واجب مي باشد چه برسد به روزهاي عيد که اولي و ارجح تر مي باشد.


دلسوزي و توجه به فقرا و يتيمان:

 

انسان مسلمان سعي مي کند در اين روزها بيشتر به فقرا و مساکين رسيدگي و دستگيري نموده و صدقات بيشتري داده و اشک يتيمان را پاک کرده و با آنان نيکي نمايد. پيامبر رحمت حضرت محمد صلي الله عليه و سلم امر به دادن زکات فطر به فقرا و نيازمندان تا قبل از نماز فطر امر نموده و مي فرمايند: (أغنوهم في هذا اليوم.) يعني: «امروز را بي نيازشان گردانيد.» [بيهقي و دارقطني].


بازي و سرگرمي مباح:

 

دين آسانگير ما از تفريح و استراحت دادن به تن و بدن منع ننموده و سرور و خوشي را به آن ارزاني مي دارد. حضرت انس -رضي الله عنه- چنين تعريف مي کند: پيامبر صلى الله عليه و سلم به مدينه تشريف آوردند، و در آن جا در دو روز مردم در سال را بازي مي نمودند. ايشان صلي الله عليه و سلم فرمود: (قد أبدلكم الله بهما خيرًا منهما: يوم الفطر، ويوم الأضحى) يعني: «خداوند برايتان بهتر از آن دو روز را جايگزين نموده است: روز فطر و روز قربان.» [نسائي].

 

جايز نبودن روزه در روزهاي عيد:

 

رسول الله صلى الله عليه و سلم از روزه داشتن در دو روز عيد، چه روزه ي فرض و چه سنت نهى نموده اند. حضرت عمر بن خطاب -رضي الله عنه- مي گويد: پيامبر صلى الله عليه و سلم از روزه گرفتن در اين دو روز نهى نموده و فرمودند: (أما يوم الفطر ففطركم من صومكم، وأما يوم الأضحى فكلوا من نُسُككم) يعني: «اما روز فطر که همان افطار و شکستن روزه تان است و درمورد روز قربان در ان از قرباني هايتان بخوريد.» [احمد] همينطور روزه گرفتن در ايام تشريق –سه روزي که در پي عيد قربان مي آيند- نيز مکروه مي باشد.


گفتتن تكبير در روزهاي عيد:

 

از جمله رهنمود هاي رسول بزرگوار اسلام صلى الله عليه و سلم آن است که در دو روز عيد و تا سه روز پس از عيد قربان(که به آن ايام التشريق گفته مي شود و تا عصر روز سوم مي باشد.) بيشتر تکبير مي گفتند.


از انواع تکبير:

 

(الله أكبر الله أكبر، لا إله إلا الله، والله أكبر الله أكبر، ولله الحمد) [دارقطني].


آري، چه زيبا است دين اسلام که در تلاش است تا در هر لحظه و آن قلب انسان ها را مملو از شادي و سرور گرداند! دو عيد را براي مسلمانان مقرر داشت تا در آن خوشبختي و خوشي را به تمامي تجربه نمايند. در اين دو روز مسلمانان همگي يکدل و يک رنگ بوده و جايي براي دشمني ميانشان باقي نمي ماند.

 



جمعه 27 خرداد 1390برچسب:, :: 12:7 ::  نويسنده : کامران

ابو نصر فارابی

ابونصر فارابی از فلاسفه مشهور اسلامی الگوی اندیشه و نظام سیاسی را مدینه فاضله بر اساس بنیاد های فلسفی و سیاست را حاصل خدمات حاکم به مردم به منظور رسیدن به سعادت می داند . فارابی از علم مدنی یاد می کند.که هدفش بحث در افعال ورفتار ....وملکات و اخلاق است و این که رواج این افعال در میان مردم توسط حکومتی امکان پذیر است که «تنها به نیروی خدمت وفضیلت »به چنین کاری دست می زند.به نظر فارابی این خدمت عبارت است از پادشاهی وفرمانروائی وحاصل این خدمت سیاست است.غایت علم سیاست یا علم مدن بحث در سعادت عملی آدمی است یعنی برقراری ملکات و اخلاق در آدمی وخدمت دولت در پایداری از آن ها و همین خدمت سیاست است. پس سیاست تامین سعادت آدمی است.

ابوعلی سینا

ابوعلی سینا فیلسوف مشهور اسلامی درکتاب السیاسه و رساله اثبات نبوت خود اندیشه دینی سیاسی خود را تبیین کرده است . در کتاب السیاسه به مباحث پیرامون سیاست مدنی و کشور داری می پردازد و در رساله اثبات نبوت فلسفه بعثت پیامبران را بیان می کند. ابن سینا هدف نهائی یک جامعه مدنی و سیاسی را رسیدن به سعادت می داند و برای وحی و نبوت بعد سیاسی قایل است... او قانون وسیاست را که دورکن اصلی یک جامعه متمدن است به انبیاً اختصاص می دهد. به عقیده وی پیامبرقانونگذار و سیاستمدار بر جسته جامعه به شمار می رود و تنها اوست که میتواند این دو مسوً لیت را به عهده داشته باشد. ابن سینا در کتاب فی اثبات النبوه می گوید : پیامبران با سیاست و فن مدیریت و مردمداری که داشته اند، امور مادی مردم را سامان دادند و به یاری مکتب فلسفی الهی زندگی معنو ی را برای مردم کمال بخشیدند.

ابوحامد غزالی

غزالی ازمتفکران معروف و بر جسته اسلامی است. غزالی در کتاب احیاً العلوم دین،دین را کاملا" سیاسی می داند.از نظر غزالی زندگی اجتماعی انسان به چهار صنعت کشاورزی، پارچه بافی بنائی و سیاست وابسته است که مهمترین این صنایع و فنون سیاست است.از دید غزالی تفکیک میان علم دین و سیاست امری نا ممکن است.



جمعه 27 خرداد 1390برچسب:, :: 12:5 ::  نويسنده : کامران

سیاست علمی است که به سطح آگاهی افراد جامعه ارتباط دارد. و ژورنالیزم عین این مفهوم را ارتباط به اجتماع ارائه میکند . یعنی به هر اندازه, رشد و بیداری ملتی تبارض کند مطبوعات در آن جامعه رشد میکند . یکی دیگر از نماد ها یا نشانه های رشد ملتها که پیوسته توانسته است در دل جوامع ظهور کند و بی پروا به پیش برود ، پدیده شعر است ، وشعر که تراویده بسیار شگرف ، بسیار زیبا و پر مایه ذهن انسانها است.

شاعران همواره بیانگر احوال جوامع بوده بررسی های آنان نقد ها دیدو جهان بینی آنان همواره از دوره از دوره مشخص نظام مشخص و حتی انسانهای مشخص سخن می گوفه است در شعر هر دوره میتوان شگفتی های آن دوره ان دوره را جزئیات مکو نات و روابط آنرا مطالعه کرد زیرا شاعران با برداشت خود از جامعه آنرا دو باره پی ریزی میکند یعنی منطقی ترین باز پرداخت بطور غونه می بینیم اوضاع سیاسی، اقتصادی ،اجتماعی و فرهنگی ترین سیستم در شعر مولوی چگونه بیان شده است.

بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست

بکشای لب که قند فراوانم آرزو ست

بشنیدم از هوای تو آواز طـــبل باز

باز آمدم که ساهد سلطانم آرزوست

یعقوب وار واز سفاها همی زنـــــم

دیدار خوب یوسف کنعانم آرزو ست

بالله که شهر بی تو مرا حبس می شود

آواره گی کوه و بیابانم آرزوست

زین همراهان سست عناصر دلم گرفت

شیر خدا و رستم داستانم آرزوست

جانم ملول گشت و زفرعون و ظلم او

آن نور روی موسی عمرانم آرزوست

زین خلق پر شکایت گریان شدم ملول

آ ن های و هوی نعره مستانم آرزوست

گویا ترم زبلبل اما ز رشک آن

بهداشت بر دهانم و افغانم آرزو ست

دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر

کز دیو دد ملولم و انسانم آرزوست

گفتند یافت می نوشود جسته ما

گفت آنکه یافت می نوشود آنم آرزو ست

یک دشت جام باده و یک دشت زلف یار

رقـــــــــص چنین میانه و میدانم آرزوست

بزرگترین پیام این شعر انسان گرایی است و رسیدن به مرحله تکوین شخصیت که نایب خداست و به عنوان خلیفه او به زمین حکومت میکند در اینجا مولوی به عنوان یک تحلیلگر ، سیاست مدار و یک ژورنالیست زمان و انسان را نقد میکند که بزرگتین مفهوم و عنصر خود را که همانا تجلای معنویت انسانی است فراموش کرده اند فرعون گشته اند میدارند . حق کشی میکنند و بخدا تمکین ندارند . خونریز و غدار اند بد عهد و بد کردار اند که از این خوی و خواص درد صفتی و دیو منشانه آنها دیگر دیگران آواره گی گزیده و طرف کوه و بیابان میروند.

حضرت مولانا از این زمان کج مدار آنقدر بیزار است که میگوید حتی چراغ بدست هم نمیتوان انسان را در یافت که در آن آرزو باشد خویش و تن داری باشد بزرگ مردی و بزرگ منشی خدا بینی و خدا پرستی و بنده پروری باشد . پس پیام یک نوشته خیلی قوی ژورنالستیکی را در این شعر میتوان دید.

 



جمعه 27 خرداد 1390برچسب:, :: 11:59 ::  نويسنده : کامران

این ادعا که ژورنالیزم غیر سیاسی و بیطرف است از سال ها تبلیغ شده، مدرسان غربی و استادان فاکولتۀ ژورنالیزم آن را تبلیغ می کنند و جزء از ده اصل بین المللی ژورنالیزم قرار داده شده و ژورنالیست های جوان همیشه این درس را تکرار می کنند و یکدیگر را از موضعگیری سیاسی و ارزیابی و تحلیل سیاسی کردن برحذر می دارند. اما تجربه کار رسانه ای سی سال گذشته و مخصوصاً ده سال اخیر در افغانستان نشان می دهد که تمام تحلیل ها و گزارش های رسانه های افغانستان و همچنان تحلیل های رسانه های غربی طرف بوده و در خدمت منافع خاصی قرار داشته، گاهی چیز بیطرف و غیرسیاسی ارائه نمی دارند.

 

رسانه ها به وسیلۀ خبرنگارانی که همه انسان اند، گرداننده گی می شوند. این انسان ها چون سایر انسان ها موجودات اجتماعی اند. سلیقه، تمایل، فکر و نظر خاصی دارند. با انسان های خاصی در آمد و شد قرار دارند، در خانوادۀ با تمایلات خاصی بزرگ شده و بر طبق درست ترین تعریف سیاست که «شیوه ها و اسالیبی که انسان ها برای رسیدن به اهداف خاصی به کار می گیرند» کار و زنده گي می نمایند و چون ژورنالیست در زنده گي اهداف خاصی دارد و نمی تواند برای رسیدن به آن شیوه ها و اسلوب های خاصی را تدارک نبینند، پس نمی توانند غیر سیاسی باشند. تفاوت انسان ها با حیوانات در این است که انسان ها دارای شعور اجتماعی اند و این شعور را جز برای رسیدن به مقاصد خاصی به کار نمی گیرند، پس هر موجود با شعور، غیر سیاسی نیست.

 

اين که چرا برخی از مدرسان ژورنالیزم همچو درس های می دهند و بر غیر سیاسی بودن ژورنالیستان تأکید می کنند، جز اين که شعور آنان را از آنها بگیرند، چه بوده می تواند؟ زیرا ژورنالیست ها از هر طیف دیگر اجتماعی بیشتر به خبر های پشت پرده دسترسی پیدا می کنند، از ستم ستمکاران بیشتر اطلاع می یابند، از مقاصد برخی نظام ها از همه بیشتر آگاه می شوند، زد و بند های پشت پرده را زود تر می دانند... و آیا برای اين که این نا گفته ها همچنان پوشیده بمانند، تأکید نمی گردد که بیطرف و غیرسیاسی بمانید؟ و به این خاطر تأکید می کنند که اگر سیاسی شدید به وظیفۀ تان خیانت کرده اید و بر صراط مستقیم وظیفۀ تان عمل ننموده اید!! و آیا با تمام این تأکید و ترس از سیاسی شدن، این وعظ عملی شده است؟

برای خواندن بقیه به ادامه مطلب بروید!



ادامه مطلب ...


سه شنبه 23 فروردين 1390برچسب:, :: 7:37 ::  نويسنده : کامران

خداوند زماني كه بزرگمرد ساختن كسي را در جامعه اراده فرمايد، او را با كسوت انسانيت و اخلاق مي آرايد و جلوه گر مي سازد. زيرا انسان وقتي كه با سجاياي اخلاقي در جولانگاهش ظاهر گرديد.، طرف توجه و تحسين همه گان قرار مي گيرد و روز تا روز به ارزش هاي انساني و اجتماعي اش افزوده مي شود و سرانجام صدرنشين دل ها وتكيه گاه انديشه ها مي گردد.

پيداست كه جهان هستي با نمادها و نمود هايش برمبناي دو اصل عمده كه عبارت اند از عدل و اخلاق استوار است. كليه چهره هايي مبرز و موفق جهان كه توفيق تسخير دل ها را نصيب شده اند، در عملكرد هاي خود از همين دو اصل مايه گذارده اند.

خداي كه خلاقيت سزاوار اوست چنان موهبت فرموده، تا همه پديده هاي يك نواخت از منابع عدل و مراتب اخلاق بهره مند شوند.

هرگاه ما عمل را ملاك شناخت ارزش ها قرار دهيم و بكوشيم كه ازاين ديدگاه و مبتني بر معيارهاي چون عدالت و اخلاق شخصيت عناصر صالح و طالح را به سنجش بگيريم، بدون انكار در روزگار بحراني ما اندك كساني مي‌توانند تا حد فرهيختگي بالا بروند شايستگي خود را روشن سازد كه روان شاد داكتر عبدالحي الهي در زمرة همان اندك چهره هاي شاخص و بارز جامعه حوادث بار ما مسجل گرديده است.

در اين نوشتار تلاش مي ورزيم تا همان روندي را دنبال كنيم كه داكتر عبدالحي الهي آگاهانه بر آن گام نهاده بود. نجابت علمي و شرافت اخلاقي پيوند بلافصلي را بين گفتار و كردار او ايجاد كرده بود، از آن رو دوستاني كه او را مي شناختند باور داشتند كه وي از نخبه گان هم رديفان خود است.

مطالعات داكتر عبدالحي الهي در عرفان،‌ به ويژه عرفان حضرت مولاناي بلخي، كه عرفانيست جهنده و انگيزنده و خيزش و قيام را در روح انساني به ثمر مي رساند، او را ژرف نگر و واقع بين ساخته بود. گستره عرفان لايتناهي است. سالكان به اتكاي رياضت محض نمي توانند بر روة حقايق رهياب شوند از آن رو عشق كه به يك تعبير در خور پذيرش، همان ذات خداوند است كه خود را به صفت جمال و جلال به آفريده گارش آشكار مي كند و دشواري ها را از سير كمالات برطرف مي سازد و براي سالك توان رسيدن به هدف غايي را ارزاني مي دارد.

داكتر عبدالحي الهي از اين موهبت و عنايات آگاه بود ازآن رو مقدم بودن سير انفسي را بر سير آفاقي ارجحيت مي داد و به اين باور بود كه نخست استعداد خود را بيدار كرد بعد جانب هدف گام نهاد.

ازمقامات تبتل تافنا پايه پايه تا ملاقات خدا

داكتر عبدالحي الهي علوم متداوله را از محضر پدرش كه درين رشته ها يد طولا داشت و مدرسان ورزيدة مدرسه قابضان رخنه فراچنگ آورده بود، مطالعات مستدام در علوم و معارف اسلامي، بينش و دانش وي را توأم كرده بود، از آن رو جسورانه بر مسايل وارد مي شد و ثمرة كاوش وپژوهش خود را؛ بلاغت و فصاحتي كه خاصه چنين مرداني است تبيين مي فرمود.

ازاين بزرگ مرد قلم و دانش تا كنون اين آثار ارزشمند اقبال چاپ يافته اند:

اسلام مكتب عتدال، حكومت و حكومت اسلامي، علم و انقلاب اسلامي، فلسفه دين و اسرار تعليمات اسلام، علم اصول دين، مرزهاي تيوري شناخت در فلسفه، هستي و مقدمه شناخت آن، جهان وطبيعت، شناخت انسان، عرفان و اخلاق، فلسفة اجتماعي و قانون، فلسفه تاريخ، مسايل جهان بيني اسلامي و چهار گفتار.

و اين آثار تاكنون چاپ نشده است:

بحثي پيرامون خداشناسي، اصول يزدان ماانزالله و مژده هاي نصرت در آيه هاي قرآن.

بهتر است كساني به تدوين ياد داشت ها و آثار چاپ ناشده آن عزيز از دست رفته همت بگمارند و اهتمام ورزند و آناني كه رهين تلاش هاي علمي و فرهنگي وي اند بايد در اداي اين دين شتاب كنند و به آرامش دادن وجدان خود بپردازند. داكتر عبدالحي الهي بيانيه هاي آموزنده علمي فراواني در زمينه هاي فرهنگي و عرفاني و حتي سياسي ايراد فرموده اند.

مليون ها سرمايه دار و فيودال و خان و سردار رهسپار ديار عدم شدند، قصر، املاك وسيع، نقدينه ها و دفينه ها و خزينه هاي زيادي را در اثر مساعي شبا روزي خود باقي گذاشتند؛ ليكن در هيچ حلقه هيچ نوع يادي و ذكري از نام و نشان شان به عمل نمي آيد و هم اكنون از فراموش شدگان دست اول اند و حاصل آن همه كاركرد هاي آزمندانه شان فقط درون چند عنصر عياش و بي بندوبار را تسكين مي دهد و آرامش مي بخشد و بس و مرداني چون صوفي عشقري و مولوي خال محمد خسته و امثال ايشان كه در حيات با مناعت خويش مالك يك وجب زمين هم نبودند؛ اما امروز و فرداها بر فراز ارزشمندي قرار دارند و هيچ كس در هيچ زماني قادر به فروكش كردن مقام و منزلت والاي شان نيست و بدون ترديد داكتر الهي نيز از همرديفان همين نخبه گان است، زيرا تاجايي كه صاحب اين قلم خبر دارم او نيز سراي و خانه اي ندارد و فاقد اندوخته هاي مادي مي باشد و تا جهان باقيست براي برجسته بودن نام و نشان آن مرحوم همين فضيلت تهي دست بودن درين آوان كه همه دست پر دارند، كافيست؛ ديگران ثروت اندوختند، او علم، ديگران خانه ها ساختند او كتاب تاليف كرد،‌ مقاله نوشت و به خاطر روشن كردن ابناي وطن عرق ريخت و رنج برد.

 

بقیه درادامه مطلب.....



ادامه مطلب ...


سه شنبه 23 فروردين 1390برچسب:, :: 7:34 ::  نويسنده : کامران


نقاش كامل آن است كه از هيچ براي خود سوژه بسازد.((چارلي چاپلين))

اين يكي از تضادهاي زندگي ما است كه آدم هميشه كار اشتباه را در بهترين زمان ممكن انجام مي دهد.((چارلي چاپلين))

شكست خوردن ناراحتي ندارد. آدم بايد شجاع باشد تا بتواند از خودش يك احمق بسازد!((چارلي چاپلين))

خوشبختي، فاصله اين بدبختي تا بدبختي ديگر است.((چارلي چاپلين))

شايد زندگي آن جشني نباشد كه آرزويش را داشتي، اما حال كه به آن دعوت شده اي، تا مي تواني زيبا برقص.((چارلي چاپلين))

حتي تظاهر به شادي نيز براي ديگران شادي بخش است.((چارلي چاپلين))

در دنيا جاي كافي براي همه هست. پس به جاي اينكه جاي كسي را بگيري، سعي كن جاي خودت را پيدا كني.((چارلي چاپلين))

من دريافته ام كه ايده هاي بزرگ هنگامي به ذهن راه مي يابند كه اراده كنيم چنين ايده هايي را داشته باشيم.((چارلي چاپلين))

وقتي زندگي صد دليل براي گريه كردن به تو نشون مي ده، تو هزار دليل براي خنديدن به اون نشون بده.((چارلي چاپلين))

فيلمسازان بايد به اين نيز بينديشند كه فيلمهايشان را در روز رستاخيز با حضور خودشان نمايش خواهند داد.((چارلي چاپلين))

از لحظه اي كه بليط سينما را مي خريد وارد دنياي ديگري مي شويد.((چارلي چاپلين))

از دشمن خود يكبار بترس و از دوست خود هزار بار.((چارلي چاپلين))

انسان اگر فقير و گرسنه باشد، بهتر از آن است كه پست و بي عاطفه باشد.((چارلي چاپلين))

اگر شاد بودي آروم بخند تا غم بيدار نشه و اگر غمگين بودي آروم گريه كن تا شادي نااميد نشه.((چارلي چاپلين))

درخشانترين تاجي كه مردم بر سر مي نهند، در آتش كوره ها ساخته شده است.((چارلي چاپلين))

خودپسندي زنها بزرگترين علت بدبختي ايشان و نابودي خانواده هاست. هيچ چيز به اندازه خودپسندي زنها بنيان خانواده ها را ويران نكرده است.((چارلي چاپلين))

 



سه شنبه 23 فروردين 1390برچسب:, :: 7:29 ::  نويسنده : کامران


كمدين انگليسي (1889 - 1977)

ويرايش : مريم فودازي

114 سال پيش، در روز 16 آوريل 1889 ميلادي (27 فروردين)، «سرچارلز اسپنسر چاپلين» معروف به چارلي چاپلين، نابغه عالم سينما در شهر لندن به دنيا آمد. چارلي در سن 5 سالگي، در صحنه تئاتر ظاهر شد و به سرعت شهرت يافت. وي در سال 1925 ميلادي، فيلم «لايم لايت» را کارگرداني کرد و پس از آن، به جهانگردي پرداخت. فيلم هاي چاپلين آميزه اي از هزل، اندوه، انتقادات جسورانه و عشق به انسانيت است که مشهورترين آنها جويندگان طلا، زندگي سگي و ديکتاتور بزرگ هستند.

بسیاري چارلي چاپلين را تنها يك كمدين موفق مي دانند، حال آنكه او در زمينه موسيقي نيز استعداد فراواني از خود نشان داده است. ساخت موسيقي فيلم، كار عادي وي بود و در مجموع، توانست موسيقي 23 فيلم را به پايان برساند. وي توانايي زيادي در ساخت موسيقي داشت و موسيقي فيلم «لايم لايت» ساخته چالين، در سال 1972 برنده جايزه اسكار شد.

چارلي اسپنسر چاپلين مهمترين و تاثيرگذارترين شاگرد «مك سنت» و فرزند يك نمايشگر تالارهاي محلي موسيقي، كودكي خود را در صحنه هاي سرگرم كننده تفريحي گذرانده بود. تصوير او از جهان، همچون «چارلز ديكنز» و «د.و.گريفيث»، با هر گونه فقر و تنگدستي دوران خردسالي و جواني رنگ آميزي شده بود و در طول عمرش، همدردي عميق خود را نسبت به تنگدستان نشان داد.

در 1913، هنگامي كه با دستمزد صد و پنجاه دلار در هفته، در كمپاني «كي استون» استخدام شد، يك بازيگر سيار نمايش هاي «وودويل» امريكايي بود. در نخستين فيلمي كه به نام «در تلاش براي معاش» (1914) براي مك سنت بازي كرد، نقش يك شيك پوش تيپيك انگليسي به او داده شد، اما با فيلم دومش، «مخمصه غريب مبيل» (1914)، كاركتر و شكل ظاهري يك ولگرد كوچولو را معرفي كرد؛ كاركتري كه چاپلين را شهره آفاق ساخت و او را به يك نماد جهاني در عرصه سينما تبديل كرد.

صحنه اي از فيلم «جويندگان طلا» ساخته چاپلين، تا ژوئن 1917 اعتبار زيادي كسب كرد. از اين رو، قرارداد يك ميليون دلاري از سوي «فرست نشنال» به او پيشنهاد شد تا هشت فيلم به طور دلخواه براي اين كمپاني بسازد. اين معامله به او امكان داد تا براي خود استوديويي بنا كند و تمام فيلم هايش را تا سال 1952 در آنجا بسازد (اين سالي بود كه چاپلين آمريكا را ترك كرد).

موفق ترين اقدام چارلي در فرست نشنال، كارگرداني اولين فيلم بلند او ( پسر بچه 1921) بود. اين فيلم، كمدي بوده و ماجراي فرد بيكاري است كه به پسر بچه اي از محله فقير نشين دل مي بندد ( نقش پسر بچه را جكي كوگان اجرا كرد كه پنج سال بيشتر نداشت و او را به شهرت جهاني رساند). فيلم پسر بچه، غوغاي زيادي در جهان به پا كرد و بيش از 2.5 ميليون دلار نصيب تهيه كنندگان آن شد.


بقیه در ادامه مطلب......

 



ادامه مطلب ...


یک شنبه 21 فروردين 1390برچسب:, :: 15:22 ::  نويسنده : کامران

قدیمی ها گفته اند :اگراولین کاری که باید هرروز صبح انجام بدهی این باشد که قورباغه ی زنده ای را قورت بدهی دربقیه روز خیالت راحت است که سخت ترین کارخودراانجام داده ای .

قورباغه ی شما درواقع بزرگترین ومهم ترین کاری است که باید انجام بدهید .این همان کاری که اگرالان فکری برایش نکنید به احتمال زیاد همین طوربرای انجام آن تنبلی خواهید کرد.ضمناً کارموردنظرهمان کاری است که انجام آن در حال حاضرمی تواند بیشترین تأثیرمثبت رادرزندگی شما بگذارد.قدیمی ها همچنین گفته اند:اگرقراراست دو قورباغه رابخوری اول آن یکی راکه که زشتراست بخور!..

برای موفقیت یک ویژه گی این است که  فرد آنرا بایدداشته باشدوآن مشخص بودن هدف است به بیان دیگرشخص باید بداند که به دنبال بدست آوردنی چی چیزی است.

یک روش عالی برای موفقیت درکاراین است :که افکارتانرا روی کاغذ بیاورید.

برای هرروزازقبل برنامه ریزی کنید.

برنامه ریزی ،آوردن آینده به زمان حال است تا بتوانید همین الان کاری برای آن انجام بدهید.

وارد شدن عمل بدون برنامه ریزی علت همه شکست هاست.

بقیه در ادامه مطلب...



ادامه مطلب ...


چهار شنبه 17 فروردين 1390برچسب:, :: 14:33 ::  نويسنده : کامران

معجزه ابدي پيامبر صلي الله عليه وسلم ابعادي گوناگون دارد كه بعد عددي آن درعصرحاضر- كه سيطره كميت ورياضي گرايي علامت آن است - بيشتر خودنمايي مي كند.گذشتگان ما مي دانستند كه عدد حروف سوره توحيد كه به تعبيرروايات نسب يا شناسنامه خداست 

 66 حرف دارد  

 كه برابرارزش ابجدي اسم جلاله "الله" است .ياتعداد حروف سوره نوح عليه السلام 950 وبرابرسالهاي دعوت اوست (الف سنه الا خسمين عاما) 

 .تعدادحروف بسمله (يعني19 حرف) درسالهاي اخيرموجب بازكاوي اين امرشده است 

.درمقاله حاضرازابعاد اعجاز وعرفاني واشراقي وكاربردهاي اهل دل وسايرعجائب بسمله تنهابه بعد ظاهري وآشكارعددي اكتفامي كنيم وبه رابطه حروف بسمله وعدد كامل ومشهورورازآميز 7 پرداخته مي شود. اين مقاله مبين اين امراست كه حتي يك حرف ازقرآن را نمي توان زائد دانست وكاهش هيچ حرفي دررسم الخط توقيفي قرآن بي حكمت نيست كه فرمود : واحصي كل شيء عددا(الجن/28).

بسمله اقرب آيات به اسم اعظم  

  بل اسم الله الاكبر وافضل سبع المثاني  

  وامان الهي 

 واكرم واعظم  

 آيات قرآن است.آغازهركتاب آسماني به آن بوده است 

 ازتمام سوره حمد كه مختص پيامبر صلي الله علْه وسلم است  تنهااين آيه به سليمان رضي الله عنه داده شدوآن رابرترازملك خويش ديد  

 كه : بسم الله الرحمن الرحيم  هست كليد درگنج حكيم  

ثقل بسمله درميزان عمل برهرعملي فائق است 

 اما ازاهل قرآن به سرقت رفته است  

.هم باگفتنش بنايي دربهشت ساخته مي شو

وهم جوازورودبه بهشت باآن آغازمي شود  

 وبرلواء حمد سه كلمه نوشته ونخستين آنها بسمله است 

 واولين نوشته خدا بابسمله آغاز شده است.

 

برای خواندن بقیه به ادامه مطلب بروید...

 



ادامه مطلب ...


صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 9 صفحه بعد

 
 
نویسندگان
پیوندها
آخرین مطالب